خبرهای داغ:

امدادگر بهبهانی که ماموریتش را با شهادتش به پایان رساند

رئیس جمعیت هلال احمر شهرستان بهبهان گفت: شهید محمود کاری از نجاتگران هلال احمر بهبهان بود که در جریان امدادرسانی به سیل زدگان در بهبهان شهید شد.
کد خبر: ۹۳۹۰۸۴۰
|
۲۸ آبان ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۱

آبان ماه برای همه بویی از باران، لطافت و مهربانی دارد. لباس‌های تابستانی جای خود را به لباس‌های زمستانی می‌دهند و بوی خاک نم خورده برای رهگذران در کوچه و خیابان آشناست.

اما عده‌ای هستند که حوالی آبان زخم فراق رفیق پس از 10 سال برایشان تازگی می‌کند و دوباره به یاد آن روز و ساعت و دقیقه‌ای می‌افتند که هم پایشان، هم شیفتشان را برای همیشه در تابوتی که منقش به پرچم سه رنگ ایران بود از گلزار شهدای بهبهان تا بهشت زهرا و سوار بر دل‌های شکسته تشییع و به خاک سپردند.

28 آبان 1390 در بحبوحه‌ی جاری شدن سیل که محور بهبهان - رامهرمز را لبریز کرده بوده نخستین تیم امدادی که شامل 4 نفر می‌شوند عازم اما یک نفر برای همیشه جا ماند. او مردی گمنام در این سال‌ها بود که در آسمان پرنام و یادش برای همیشه در دل اهالی هلال احمر بهبهان جاریست...

شهید کاری داغی 10 ساله اما برای همیشه تازه است

حسین مرشد بهبهانی از افراد نخستین تیم اعزامی به منطقه سیل زده به محل حادثه در گفت‌ و گو با خبرنگار تسنیم ضمن گرامیداشت یاد و خاطره این شهید عزیز اظهار داشت: از شب قبل از حادثه بارندگی بشدت تا حوالی صبح ادامه داشت و مشخص بود حجم وسیعی از آب جمع خواهد شد که البته ما نیز بنا به تجربه نیروهای عملیاتی را به حالت آماده باش در آورده بودیم.

وی افزود: پس از اعلام کشیک وقت جمعیت فوری یک تیم با آمبولانس به محور بهبهان-رامهرمز اعزام شد که در میانه راه متوجه حجم وسیع آب و گرفتار شدن خودروهای زیادی در طول مسیر شدیم اما فورا با نیروهای نظامی هماهنگی شد که دو طرف مسیر برای جلوگیری از گرفتار شدن بیشتر مردم در این سیل بسته شود.

رئیس جمعیت هلال احمر بهبهان بیان کرد: به طبع افراد زیادی گرفتار و آب بشدت زیادی جریان داشت که واقعا ترس برانگیز بود که شهید کاری سعی در بیرون کشیدن افراد گرفتار شده در سیل و خودروها داشت. او توانست چند نفر را نیز سالم از آب بیرون بکشد اما با ورود حجم آب جدید در یک لحظه محمود کاری ناپدید شد.

برای قلب مهربان پدر!

"منصوره کاری" فرزند شهید در پیام صوتی و با عنوان دو خط برای بهشت خطاب به پدرش اینگونه می‌گوید: قلب مهربانت به زلالی آب بود پدر، رفتنت عشق را، مهربانی را و همه خوبی‌های جهان را زنده نگاهداشته است در قلب من؛ هیچ میدانی هنوز نور را به انتظار نشسته ام تا با آمدنت چشمانم دوباره بخندند؟ هرچند میدانم رفتنت را بازگشتی و این انتظار پایانی نیست...

تو آنچنان پاک و مقدسی که من و آنان که مهربانی را میشناسند و رفتن تو را در زلالی آب دیدند عاشقانه ستایشت می‌کنیم.

آسوده بخواب پدر مهربانم.. دنیا تو را و مهربانیت را تقدیس می‌کند.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار