به گزارش خبرنگار بسیج از زاهدان، فرمانده پایگاه مقاومت بسیج شهدا دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، با هدف ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، الگو پذیری نسل جوان از سیره و روش شهدا از خانواده معظم شهید حسینعلی کیانی جوان ترین شهید مدافع حرم استان دیدار و دلجویی کرد.
دکتر نادر میری در این دیدار با اشاره به این مطلب که دیدار با خانواده معظم شهدا، محضر کسب فیض و وظیفه خدمتگزاری برای ادای دین به مقام والای شهداست، خطاب به خانواده معظم شهید کیانی گفت: دعا کنید این شهید عزیز کمک کنند تا به مسئولیت‌های خود نسبت به خانواده معظم شهدا و ایثارگران عمل کنیم.
وی بیان کرد: شهید مدافع حرم «کیانی» از نیروهای مردمی و جهادی بود که داوطلبانه به یاری نیروهای جبهه مقاومت اسلامی مستقر در سوریه شتافت و به عنوان عضوی از نیروهای پشتیبانی جبهه مقاومت در سوریه خدمت کرد و نهایتاً توسط تروریست‌های تکفیری در سوریه به شهادت رسید.
این مسئول تصریح کرد: امروز عزت، آبرو و سربلندی که ملت ما در دنیا دارد همه از برکات خون شهدا است.
میری به اهداف والای شهدا اشاره کرد و گفت: همه باید در راستای اهداف مقدس شهدا گام برداریم چراکه همه ما آنچه داریم از برکات وجود شهدا است.
فرمانده پایگاه مقاومت بسیج شهدا دانشگاه علوم پزشکی زاهدان تصریح کرد: این مسئول تصریح کرد: امروز عزت، آبرو و سربلندی که ملت ما در دنیا دارد همه از برکات خون شهدا است.
این مسئول ادامه داد: خانواده‌های شهدا و ایثارگران میراث ارزشمند انقلاب اسلامی به شمار می‌روند و دیدار با این خانواده‌ها موجب عزت و افتخار و پالایش روح انسان است.
پدر شهید کیانی نیز در این دیدار گفت: حسینعلی برای رفتن به سوریه، پرپر می‌زد؛ به او گفتم ان شاء الله به سلامتی برگردی که برایت آرزوها داریم، گفت هیچ آرزویی بهتر از شهادت نیست.
عباس کیانی با بیان اینکه ۳ فرزند دارد و حسینعلی فرزند بزرگ او بود، افزود: حسینعلی پسر آرام و مهربانی بود که به حضور در مراسم مذهبی علاقه زیادی داشت به طوری که بیشتر وقت خود را در حسینیه ها و مساجد برای اهل بیت خادمی می‌کرد و از کودکی همراه مادر به مراسم روضه و عزای حسین می‌رفت.
وی با بیان اینکه آرزوی حسینعلی شهادت بود، ادامه داد: آدم عاشق برای رسیدن به هدف هر کاری می کند؛ حسینعلی هم رضایت ما را گرفت و خود را فدای اهل بیت کرد.
پدر شهید کیانی افزود: یک روز حسینعلی به سراغ ما آمد و گفت می‌خواهم برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه بروم، نمی‌خواهم تنها در دسته‌ها و تکایا « یا حسین» و « یا زینب» بگویم. می خواهم برای دفاع از حرمش راهی سوریه شوم. ما هم چون اصرار او را دیدیم، اعلام رضایت کردیم.
وی بیان کرد: به او گفتم پسرم، جنگ شوخی نیست. گلوله و تفنگ دارد. مرا قسم داد و گفت اگر قسمتم باشد، شهید می‌شوم، اگر هم نه، برمی‌گردم.
