روایت معدنچیانی که نام‌آوران تنگه مرصاد شدند/ از تونل ذوب‌آهن تا فرماندهی گردان!

شاهرود_۲ کارگر تونل ذوب‌آهن شاهرود هر ۲ فرمانده گردان شدند. حاج عبدالله عرب‌نجفی و حاج رجب بینائیان، یکی گردان سیدالشهدا (ع) و دیگری گردان قمر بنی‌هاشم (ع) را فرماندهی کردند و نام‌آوران تنگه مرصاد شدند.
کد خبر: ۹۴۳۷۵۹۴
|
۱۷ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۵

روایت معدنچیانی که نام‌آوران تنگه مرصاد شدند/ از تونل ذوب‌آهن تا فرماندهی گردان!به گزارش خبرنگار بسیج- علی عامری: در بیان خاطرات رزمندگان جنگ و در اسناد مربوط به عملیات «مرصاد»، آمده است نخستین یگانی که وارد میدان نبرد با منافقان در تنگه چهارزبر در ۳۰ کیلومتری کرمانشاه شد، از اردوگاه صادقین تیپ ۱۲ قائم آل محمد (عج) استان سمنان به فرماندهی سردار شهید حاج «عبدالله عرب‌نجفی» بود.
گردان سیدالشهدا (ع) آن زمان کاری کرد کارستان؛ شهید «رضا نادری» نخستین فردی بود که در این کارزار وارد میدان شد و رشادت‌هایش سبب شد تا او را «شهید فهمیده دوم» بنامند.
با رشادت این شهید والامقام و شلیک آر. پی. جی به سمت ستون منافقین، آن‌ها در پایین تنگه چهارزبر زمین‌گیر شدند.
گردان سیدالشهدا (ع)، اولین خاکریز را برابر منافقین ایجاد می‌کند و آن‌ها نمی‌توانند از این خاکریز عبور کنند.
اخیراً مراسم بزرگداشت دلاورمردان عملیات مرصاد با حضور اقشار مختلف مردم در شهرستان شاهرود برگزار شد.
این مراسم که در شهرستان شاهرود و به یاد ۳۳ شهید این عملیات ازجمله سردار شهید رضا نادری، احمد و مهدی فضلی، غلام موثق، محمدمهدی قنبریان، رضا قنبری، علی مقدس، حسن عامری، احمد شیخ‌کبیر، ابراهیم عامریان و محمدتقی شریعتی برپا شد، نکات قابل‌تأملی داشت که در گفت‌وگوی فارس با «محمد عباسی»، راوی دفاع مقدس می‌خوانید.
نماز عشق دو رکعت است
محمد عباسی راوی دفاع مقدس در همین زمینه می‌گوید: شهید رضا نادری می‌گفت «نماز عشق دو رکعت است» و در بین‌الطلوعین صبح چهارم مردادماه شربت شهادت نوشید.
وی با تأکید بر اینکه چهارم مرداد سال ۱۳۶۷ تیپ قائم به منافقین حمله کرد و پنج مردادماه کار تمام شده بود، گفت: منافقین می‌خواستند عید غدیرشان را با مسعود رجوی جشن بگیرند؛ اما عید غدیر ما به کوری چشم دشمن با امام علی (ع) ماند.
این پژوهشگر دفاع مقدس با گرامیداشت یاد سردار شهید حاج عبدالله عرب‌نجفی، فرمانده گردان سیدالشهدا (ع) در عملیات مرصاد، به شهید جست‌وجوگر نور، محمود حاجی‌قاسمی اشاره کرد و افزود: شهید حاجی‌قاسمی اوایل صبح چهارم مرداد سال ۱۳۶۷ جلوتر از گردان حاج عبدالله مقابل پنج هزار نفر از منافقین که تلاش داشتند بیایند و تهران را فتح کنند، برابر طوفان آتش و تگرگ گلوله‌ها، روی بلدوزر بود.
چهارزبر لرزید، اما حاج عبدالله نلرزید
عباسی ادامه داد: شهید حاجی‌قاسمی روی جاده‌ای به عرض ۶ متر، روی اتاقک بلدوزر رفت و آب در داخل رادیاتور سوراخ‌شده می‌ریخت تا راننده بلدوزر بتواند خاکریز بزند.
او با تأکید بر اینکه چهارزبر لرزید، اما حاج عبدالله نلرزید، اظهار کرد: بهتر است بگویم که کشور و مملکت اسلامی ما از حمله منافقین خسارت خورد؛ اما حاج عبدالله مقابل منافقین و دشمن قدار ایستاد و آن‌ها را به نابودی و خاک سیاه کشاند.
این راوی دفاع مقدس با بیان اینکه امام راحل سه روز قبل از هجوم منافقین فرمودند که «اینجا نقطه حیاتی اسلام و کفر است و جایی است که باید متر به متر جنگید»، گفت: این پیام امام راحل به سپاه در سی و یکم تیرماه سال ۱۳۶۷ است و ایشان تأکید می‌کنند «سپاه دشمن را به عقب می‌راند یا برای همیشه یک سپاه مرده می‌شود».
عباسی تصریح کرد: روز‌های آخر، آخرین فرمان امام راحل به یاران واقعی‌شان بود. ایشان به پاسداران پیام داد تا متر به متر فداکاری و ایستادگی کنند و حاج عبدالله با این شرایط در مرکز ثقل این پیام قرار داشت و سرباز جان‌برکف نظام اسلامی است.
سینه‌به‌سینه در پیکار با منافقین
وی با اشاره به حضور گردان قمر بنی‌هاشم (ع) دامغان و گردان سیدالشهدا (ع) شاهرود در میدان رزم تنگه چهارزبر گفت: گردان دامغان جلوتر از گردان شاهرود مقابل دشت حسن‌آباد قرار داشت و نیرو‌های سمنانی تیپ ۱۲ نیز سینه‌به‌سینه منافقین بودند.
این راوی دفاع مقدس با اشاره به آخرین دست‌نوشته شهید رضا نادری که ۲۹ تیرماه سال ۱۳۶۷ نوشته شده است، اظهار کرد: این شهید می‌نویسد که «دوره سرد شوخی با جنگ به سر آمد. دوره ساده‌اندیشی‌ها و سست‌عنصری‌ها و تردید به سر آمد. داغ از دست دادن فاو و شلمچه، تاوان ما از جنگ بود. از این پس، بی‌تعارف و بی مسامحه می‌جنگیم. هیزم بیاورید که تنور جنگ همچنان شعله‌ور است».
عباسی با بیان اینکه دشمن با تمام قوا مثل روز‌های اول تهاجم دوباره در سال ۱۳۶۷ آمد و تمام دستاورد‌های ما در جنگ ظرف چهار ماه از دست رفت، گفت: در این مدت، دو برابر تمام دوران دفاع مقدس، اسیر دشمن شدیم و فاو و شلمچه در هشت ساعته سقوط کرد.
وی بیان کرد: عراق خود را به دروازه‌های خرمشهر رساند، قصر شیرین و سرپل ذهاب را تصرف و ۲۹ خرداد مهران را اشغال کرد، چهارم تیرماه جزایر مجنون هم سقوط کرد و دشمن می‌آمد و کشته و اسیر می‌گرفت و مقاومت‌های مردمی هم بازدارنده و حساب‌شده نبود.
این رزمنده عملیات مرصاد ادامه داد: ۲۱ تیرماه دشمن تا موسیان و دهلران آمد و این مناطق را اشغال کرد و تا عین‌خوش آمدند. مسؤولان در همین شرایط، جام زهر را به امام راحل دادند و فشار آوردند تا قطعنامه را قبول کند که امام در جواب آن فشار‌ها می‌فرمایند «بیایند ما را بگیرند و بکشند».
عباسی با اشاره به اینکه در ۱۳ تیرماه سال ۱۳۶۷ امام راحل در پیامی تأکید می‌کند «غفلت از جنگ خیانت به رسول‌الله (ص) است»، افزود: شهید نادری در دست‌نوشته خود تأکید می‌کند «به خون مصطفی قسم، یک‌تن از این بچه‌های بسیجی در این شب عاشورایی از خیمه بیعت از امام خود بیرون نخواهند رفت، امام در این شامگاه سرخ تاریخ از ما رفع بیعت نکن و تو بگو گودال قتلگاه کدام سو است ما بحث نخواهیم کرد و در لحظه شهدا فقط می‌پرسیم آیا از ما راضی هستی؟» و این ولایت مداری شهدای ما است.
همه تجهیزات ابرقدرت‌ها؛ ناکام برابر یک تیپ گمنام
او تصریح کرد: دشمن در این چهار ماه هر جا را اراده می‌کرد، تسخیر می‌نمود و وقتی دشمن ما را در جبهه شمالی و جنوبی سرگرم کرد، روزنه‌ای در جبهه میانی یافته که کار را تمام کند و در این وضعیت تیپ و لشکر‌های به‌نام باید می‌رفتند، می‌ایستادند، اما اراده و مشیت خدا چیز دیگری بود.
این پژوهشگر و نویسنده دفاع مقدس ادامه داد: مشیت خدا این بود که جبهه ابرقدرت‌ها و مستکبران عالم با همه تجهیزات بروز شده برابر یک تیپ گمنام که در معادلات نظامی دشمن و ما نیست، با تجهیزات کم و رزمندگان جانباز، ایستاد و خدا می‌خواهد نشان دهد اگر دین خدا و، ولی خدا را یاری کنید، من جبهه مستضعفان وعده دادم تا آن‌ها را بر جبهه مستکبران پیروز می‌کنم.
عباسی تأکید کرد: خدا دو کارگر تونل ذوب‌آهن شاهرود را که سابقه چوپانی دارند و سوادشان هم تا کلاس پنجم است، انتخاب کرد و هر دو فرمانده گردان شدند؛ حاج عبدالله عرب‌نجفی و حاج رجب بینائیان یکی گردان سیدالشهدا (ع) و یکی گردان قمر بنی‌هاشم (ع) را فرماندهی کردند؛ این دو تن، مقابل همه تزها، مد‌ها و روش‌های جنگ بعثی‌ها ایستادند.
او اضافه کرد: حاج عبدالله عرب‌نجفی در سخنی تأکید می‌کند «مگر از روی جنازه ما رد شوند» و این کار عشق و ایمان بود که کارگران شرکت ذوب‌آهن شاهرود، نام‌آوران تنگه مرصاد با رمز «یا علی ابن ابیطالب (ع)» شدند.
نامش می‌شود: «خاکریز ملائک»
در بازدید امیر سپهبد شهید صیادشیرازی با هلی‌کوپتر از صحنه عملیات، این خاکریز مشاهده و از فرماندهان ارشد در مورد آن سؤال می‌شود که کسی پاسخی ندارد و شهید صیادشیرازی بیان می‌کنند که این خاکریز را ملائک ایجاد کرده‌اند و می‌شود «خاکریز ملائک»؛ اما کدام گردان در این حماسه افتخار می‌آفریند؟
بعد‌ها مشخص می‌شود این سنگر را گردان سیدالشهدا (ع) شاهرود ایجاد کرده‌اند که بیشترین شهید کشور را نیز در مرصاد، این گردان با ۲۸ شهید تقدیم می‌کند.
این‌گونه است که نمایش بر بال ملائک روایت انسان‌هایی است که ملائک‌گونه در این عملیات حاضر شدند و در ملکوت اعلی «عند ربهم یرزقون» هستند.
خوشا به حال شهدا که بر بال ملائک از خاکریز ملائک به ملکوت اعلی رسیدند و امروز نظاره‌گر ما هستند که آیا در خاکریز این دنیایی، از ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب و شهدا دفاع می‌کنیم یا خیر؟

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار