پیروزی انقلاب اسلامی پاسخی به ندای مشروطهخواهی مردم
خبرگزاری بسیج خراسان رضوی از نیشابور- فاطمه قاسمی؛ به گواه تاریخ امروز ۱۴ مرداد روز صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه است. فرمانی که شاه قاجار با وجود نارضایتی زیر بار فشار علما و نخبگان مجبور به صدور آن میشود.
عمر دوره مشروطیت بسیار کوتاه بود و با روی کار آمدن رضا شاه امضای فرمان مشروطیت خشک نشده از اعتبار ساقط شد، برای آگاهی از اینکه بعد از گذشت بیش از یک قرن از ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ و صدور فرمان مشروطیت، اولین جریان دموکراسیخواهی در کشور به چه جایگاهی رسیده است به سراغ دانشآموخته دکترای علوم سیاسی که رساله دکترایش در خصوص مشروطه است میروم.
علیرضا صحرایی برایم میگوید: اولین بار که فرمان مشروطه صادر میشود همین روز ۱۴ مرداد است که کشور وارد مرحلهای جدید از حیات سیاسی میشود. زیرا فرمان مشروطیت آنقدر مهم است که تاریخ سیاسی ایران را به ۲ دوره پیش و پس از مشروطه تقسیم میکند.
صدور فرمان مشروطیت
مولف ۵ کتاب در خصوص انقلاب اسلامی و سیاست خارجی با بیان اینکه امضای فرمان مشروطیت سپهر سیاست ایران را به ۲ دوره پسا و بعد از مشروطه تقسیم کرد، در ادامه توضیحاتش میگوید: مظفرالدین شاه شب ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ اولین دستخط در خصوص فرمان مشروطیت را صادر کرد و این فرمان را به مشیرالدوله داد که یک مجلسی از منتخبین، علما، اعیان، ملاکین، شاهزادگان، تجار و اصناف در دارالخلافه تهران تشکیل بدهند.
صحرایی حین گفتوگو کتاب تاریخ مشروطه را نشانم میدهد و میگوید: این مطالب را ناظم الاسلام کرمانی در همین کتاب تاریخ مشروطه خودش آورده است. در همان دوره بعد از صدور فرمان مشروطیت، گروهی از نخبگان آن زمان مامور انجام تهیه و تدوین نظامنامه انتخابی شدند و بالاخره در تاریخ ۱۷ شهریور سال ۱۲۸۵ مظفرالدین شاه قبل از سفر فرنگ نظامنامه را امضا کرد، تا جریان مشروطه در کشور برقرار شود.
مشروطه خواهی یعنی اِعمال قدرت در چارچوب قانون
وی ادامه می دهد: اما اینکه چرا مشروطه در تاریخی سیاسی ایران ماندگار نشد؟ چند دلیل دارد البته یکسری دستاوردهای مشروطه خواهی در تاریخ سیاسی ایران ماندگار شد. اما به دلایلی مشروطه و مشروطهخواهی در دام جریانی به نام رضاخان گرفتار شد و از بین رفت.
دانشآموخته علوم سیاسی و استاد دانشگاه در ادامه توضیحاتش میگوید: مشروطهخواهی به دنبال این بود که قدرت را در چارچوب قانون قرار دهد اما با روی کار آمدن رضا شاه همان اندک کورسوی دموکراسی به ۳ دلیل اندیشهای، نهادی و رویدادی از بین رفت.
دلایل از بین رفتن مشروطه و گرفتار شدن در دام استبداد رضا قلدر
این محقق و نویسنده میگوید: در آن دوره ما به لحاظ اندیشهای دچار تضاد بودیم بدین معنا که نوع جهانبینی که در ایران سنتی ۱۰۰ سال پیش برقرار بود جهانبینی خیمهای یا اندیشه شاهی آرمانی بود یعنی اینکه باید یک نفر در راس قرار داشته باشد کاملا بدیهی است با وجود چنین تفکر و منطق، تثبیت مشروطهخواهی در کشور غیرممکن بود زیرا تفکر و جریان مشروطه با تفکر شاهی آرمانی در ذات خودش تضاد و تناقض داشت.
این مولف ادامه تاکید می کند: به لحاظ نهادی هم مشکل تثبیت قانون اساسی در کشور مطرح بود زیرا قانون اساسی ما ترجمهای از ۲ کشور بلژیک و فرانسه بود مخبرالدوله السلطنه هدایت در خاطراتش مینویسد که به ما گفتند نظامنامه انتخابات یا قانون اساسی را بنویسید ما هم رفتیم قانون اساسی بلژیک و فرانسه را ترجمه کردیم و آوردیم کاملا مشخص است که قانون کشورهای دیگر به دردِ کشور ما نمیخورد به همین دلیل ما نهادی به اسم قانون اساسی را نداشتیم هیمنطور نهادهای برخواسته از ذات مردم مثل نهاد قانون اساسی و نهاد مشروطهگرا را نداشتیم.
تیمورتاش: از بالا لیست نمایندگان مجلس را به فرمانداران میدادیم
صحرایی ادامه می دهد: در دوره رضاخان تنها یک نهاد مجلس داشتیم که آن هم بسیار نمادین بود. تا جایی که عبدالحسین تیمورتاش وزیر رضاخان در خاطراتش مینویسد: ما از بالا به فرمانداران لیست میدادیم که چه کسانی به مجلس بروند. پس تنها نهاد باقی مانده مردمی یعنی همین نهاد مجلس کاملا نمادین و فرمایشی بود از لحاظ رویداد هم در چه داخل و چه خارج کشور با مشکلات بسیاری روبرو بود. کشور بشکه باروتی بود انباشته شده از هرج و مرج، قیام، وحشت، ترور مثل ترور سید عبدالله بهبهانی و جنبشهای تجزیهطلب از گوشه و کنار کشور که با اضافه شدن قحطی کبریت به شرایط نابسامان کشیده شد در نهایت کار به جایی رسید که مردم آشکارا در کوچه و بازار فریاد میکشیدند صد رحمت به استبداد ناصرالدین شاه!
جمهوری اسلامی پاسخ به ندای مشروطهخواهی ملت
این مولف، محقق و استاد دانشگاه ابراز میکند: در نهایت مشروطه بعد از گذشت ۱۴ سال در سوم اسفند ۱۲۹۹ با روی کار آمدن رضا خان به پایان میرسد و هدف مشروطهخواهان تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی میسر نشد. در حقیقت پیروزی انقلاب اسلامی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران پاسخی به ندای مشروطهخواهی طیفهای مردم شد. طیفی از مردم که به دلیل مداخلات بسیار کشورهای خارجی و مداخلات قدرتهای بزرگ به دنبال استقلال بودند، جریانهای مذهبی که به دنبال اسلامیت بودند و همینطور جریانهای فکری لیبرال که هدفشان آزادی بود. اینجا بود که پیروزی انقلاب اسلامی و جمهوریت و اسلامیت ایران ندایی در پاسخ به خواستههای همه اقشار ملت شد.
جمهوری اسلامی چتری برای همه طیفهای مردمی
صحرایی تاکید میکند: جمهوری اسلامی به این دلیل موفق بود که یک چتری شد که هم خواسته ناسیولیستها و کسانی که به دنبال استقلال بودند، هم کسانی که به دنبال مذهب بودند مثل موتلفه و جریان فداییان اسلام، هم طرفداران آزادی مثل لیبرالها یا تفکر جبهه ملی را در خود داشت.
جمهوری اسلامی یک مشروطهخواهی جدید
این استاد دانشگاه ابراز می کند: از این رو جمهوری اسلامی یک مشروطهخواهی جدید است که همه جریانهای فکری را پوشش میدهد. بنابراین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از گذشت یک قرن از صدور فرمان مشروطیت ما به آنچه میخواستیم رسیدیم و جمهوری اسلامی توانست پاسخ تمامی جریانهای فکری را بدهد البته تا رسیدن به نقطه آرمانی و اهداف بلند امامین انقلاب راه بسیاری مانده است.