به گزارش خبرنگار بسیج، با بازگشت آخرین کاروانهای اعزامی به اردوی راهیاننور سازمان بسیج دانش آموزی شهرستان فیروزکوه در شب گذشته پرونده این اردو در سال 1402بسته شد.
گاهی باید نوشت...باید نوشت از رشادت مردانی که خود را جوهر قلم ما کردند تا بنویسیم سپاس خدای را که مرا لایق وصل سرزمین دلدادگی دانست و به من لطف خود را شامل کرد تا به سرزمینی قدم بگذارم که به سرزمین خون و عشق و لاله های پرپر شده شناخته شده است. جایگاه مقدس آزاد مردانی که به خوبی میشود وجود نازنینشان را حس کرد. انگار رد چکمه های آن ها بر روی خاک نقش بسته است. چه تن هایی که روی همین خاک ها به خون غلتیدند و چه آغوش هایی که با لذت برای شهادت گشوده می شد.
شنیده بودم از کسانی که پا به این صحرای عرفات گذاشته بودند قصه رشادت هایشان سینه به سینه چرخیده و حال این گنج گرانبها به دست من رسیده است و من امانتدار آیندگان شده ام. از عمق وجودم ایثار و از خود گذشتگی آن ها را حس کردم. ایثاری که تنها راه قدردانی آن، ادامه دادن راهشان با بصیرت است.
اما من دلگیرم، نه از آدم های اطرافم بلکه از خودم! آنقدر غرق در دنیا شده ام که قلبم گرفتار پیچ و خم دنیا شد و به باتلاق کشانده است و حالا اما با تمام آشفته حالیم خودم را به سرزمینی رسانده بودم که یقین دارم راه نجات من است.
یارب! الان که بازگشتم به این فکر می کنم که در من چه دیدی و در من چه صفت نیکو دیدی که من را راهی این سفر کردی؟
راهیان نور برای من درس بزرگی بود؛ درسی که فهمیدم سرافرازی امروزم را که دارم، مدیون چه افرادی هستم. من به مردانی مثل همت و باکری و خرازی و... می گویم جوانانی مثل من شرمنده شما و خانواده شما هستیم
به لطف الهی در این سفر همه چیز برای آرامش و امنیت ما فراهم بود.
تقدیم به شهدای شلمچه به ویژه شهید علیرضا افشارنادری که قصه پایانی ما به سالروز شهادتش گره خورد.
انتهای پیام/ خبرنگار بسیج علیرضا رحیمی