به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از کردستان، هر سال به امید سال دیگر، این تنها امیدی است که بیجاریها با آن یک سال را پشت سر میگذارند و امان از آن سالی که هیچوقت نخواهد رسید و وعدههایی که فقط روی زمین میماند و خبری از معجزه نیست.
از زمانی که به یاد داریم، موضوع ورزش در بیجار بام ایران بیش از هر موضوعی مورد توجه قرار داشت و بسیاری از ورزشکاران خوشآوازه کشور یک ریشه در این شهرستان دارند و موفقیت امروز خود را ورزش در فضای کوهستانی و بکر بیجار میدانند و هر ساله اردوهای ورزشی زیادی در این دیار فعالیت میکنند.
بدون شک شما هم از رونق اقتصادی که زیر سایه اردوهای ورزشی برای هر دیاری محقق خواهد شد بیاطلاع نیستید و میدانید که به اصطلاح به این موضوع، توریست ورزشی میگویند که در کنار ایجاد کسبوکارهای نوین و متنوع در کنار آن، توسعه فرهنگی و اجتماعی نیز سبب دیگری است که بهواسطه این امر در چنین مناطقی ایجاد میشود.
حال که به شهرستان بیجار و به ویژه مرکز این شهر نگاه میکنید، ابتدای امر نداشتن یک هتل ورزشی و حداقل یک مکان رفاهی برای اسکان ورزشکاران، چالش بزرگی پیشروی این دیار است و با همه ظرفیتهایی که چه در مدارس شبانهروزی، خوابگاه دانشجوی و مسافرخانههای معمولی شهر، حتی منازل شخصی ورزشکاران، به نحوی وضعیت را سپری و تمام میکنند.
سالهاست که با حضور مدیران ورزشی استان به این شهرستان، آستینهای همت برای اتمام پروژههای ورزشی هتل و رختکن بالا میرود و متأسفانه در همان اوج بوقوکرنا رسانهای جا میماند و به قول مثل معروف، باز همان آش و کاسه، به آن معنی که قرار نیست کاری از پیش رود و وضعیت به همان روال قبل باقی خواهد ماند.
شاید اگر موضوعی به نام مسئولیتهای اجتماعی وجود نداشت، کسی گمان نمیکرد با این وضعیت مدیریتی و کار جهادی، سرویس بهداشتی استادیوم ورزشی بیجار بازسازی و تعمیر میشد و با کمال عذرخواهی، ورزشکاران در گوشه و کنار زمین باید فکری به حال خود میکردند.
شهرستانی که با ارتفاع ۱۹۵۰ متر از سطح دریا میتواند و توانسته است بهترین موقعیت را برای تمرین ورزشکاران رشتههای رزمی و فرنگی داشته باشد، امروز از ابتداییترین امکانات اولیه و اساسی ورزش رنج میبرد و با تغییر مدیران و حتی مدیران کل، هیچ اتفاق مثبتی ایجاد نشده است و با کمال تعجب باید گفت که نخواهد شد.
به نیکی باید یادکرد از اردوی ورزشی دوچرخهسواران کشوری که روزی در این دیار به تمرینهای سخت پرداختند و همان زمان هم از رسانههای بیجاری، موضوع رفاهی اولویت و مطالبه عمومی قرار گرفت و با وعده همان مدیران وقت نیز، کاری از پیش نرفت و تنها در کلنگزنی و ساختوساز یک مکان بدون استفاده پیشتر نرفت.
در همین رسانه کردتودی گزارش مفصلی از موضوع بلاتکلیف و رها شده پیست اسکی بینالمللی نسار منتشر شد و همین ظرفیت که میتوانست به یک بنگاه بزرگ اقتصادی در این شهر تبدیل شود، به لانه پرندگان ورزشدوست مبدل شده است.
شاید اگر همان زمان که این پیست را در کشور ثبت کردیم و از بزرگترین عنوان ممکن برای استفاده کردیم ” بینالمللی” فکری به حال ارتقا و ایجاد زیرساختهای موردنیاز این مهم هم میشد، ولی امروز تازه و شاید برای آن فکری خواهیم کرد.
در ادامه این وضعیت ورزشی بیجار در نبود هتل و اسکان مناسب ورزشی، اگر استادیوم فوتبال بیجار بخواهد یک مسابقه دوستانه در همین سرزمین فعلی برگزار کند، باید برای بازیکنان هر ۲ تیم، چادر نصب کند که هم اتاقی برای تعویض لباس باشد و هم اتاق فکری برای مربیان ورزشی، چون این ورزشگاه از زمان احداث آن تا امروز، فاقد ساختمانی به نام رختکن است.
یادی کنیم از قسمتی که در سریال نونخ در بخش رختکن داوران، هم دوش حمام داشت و هم فضای برای تعویض لباس، شاید همین ساختمان نیمهکارهای که در گوشه استادیوم ۱۷ شهریورماه وجود دارد، بتواند محلی برای پروش پرندگان محلی باشد تا رختکن ورزشی!
از ورزش که بگذریم با اینکه دلخوشی از آن نداریم و هرچه هم تا کنون گفته شده است، به نتیجه مطلوب نرسیده است، به سراغ دومین موضوع بر زمینمانده در بیجار اشاره خواهیم کرد، موضوعی با اهمیت ویژه که ارتباط زیادی به بازی با جان و زندگی مردم دارد، بله زیر ساختی مهم به نا عمرانی که در قالب پروژههای بیپشتوانه رها شده است.
ابتدای امر به وعده استاندار کردستان اشاره خواهیم کرد و کوران زمستانی که در دهه فجر سال ۱۴۰۲ با بهرهبرداری از مرحله دوم پروژه ۲ بانده بیجار به دیواندره، گفت پروژه ۲ بانده بیجار به زنجان هم در فاز دوم تا پایان سال به بهرهبرداری خواهد رسید و مردم در تابستان میتوانند از این خط جدید استفاده کنند.
امسال ۱۴۰۳ است و چند روز پیش هم هفته دولت به سرانجام خود رسید، در گیر و داد آمدن سفر استاندار کردستان، تنها ۲ پروژه برای بهرهبرداری تعریف شده بود و گویی دیگر خبری از پروژههای بزرگ نبود، حال بزرگی آن به کنار، خبری از ادامه مرحله ۲ بانده شدن راه ارتباطی بیجار به زنجان نبود.
شایانذکر است که در ابتدای سال امسال، یکی از ساکنین روستای خور خوره که در مرکز این پروژه ۲ بانده مذکور قرار دارد، نیمهشب برای انتقال فرزند بیمارش با خودروی شخصی به سمت بیجار حرکت میکند و برایآنکه سریعتر به مقصد برسد، وارد همین بخش ۲ بانده راه میشود که هنوز به بهرهبرداری نرسیده است.
غافل از آنکه این پروژه با تکمیل آسفالت آن، هنوز موانعی برای عدم تردد وسایل نقلیه دارد و این خودروی در مسیر با برخورد، دچار نقص فنی میشود و پدر از همهجا بیخبر، برای کمک یا راهی برای رهایی به آن سمت جاده میرود که تصادف میکند و جان میدهد.
این حادثه تلخ تنها یکی از هزاران موردی است که مردمان روستایی و حتی شهری در بیتوجهی مسئولین راهداری باید به دوش بکشند و ازآنجاییکه از حقوق شهروندی بیاطلاع هستند و داغ عزیزانشان قدرت تفکر و تصمیمگیری جدی را از آنها میرباید، فرصتی پیدا نمیشود که فریادشان به گوش کسی برسد.
بیشتر توضیح میدهیم که در سهراهی روستای خور خوره که پیشتر گفتیم در مرکز این مسیر ۲ بانده قرار دارد، همواره به علت عدم روشنایی کافی و کاهش شدید قدرت دید از جلو در شب، بیشترین تصادفات جادهای را به خود اختصاص داده است و عملاً نمیدانیم که گزارش این تصادفات در یک نقطه و تکرار آن، برای کدام مسئول مخابره میشود و اصلاً کسی به فکر جان مردم هست.
پروژه ۲ بانده بیجار به زنجان که گام اول آن سالها پیش به بهرهبرداری رسید، چشمانتظار معجزهای است که مدیران زیرساخت استان زنجان و کردستان گویی عجلهای برای اتمام ندارند و در طول سهساله دولت سیزدهم، یک متر از آن را به مرحله افتتاح نزدیک نکردند.
پروژهای که بیش از ۵۰درصد تکمیل شده است و میتوانست حداقل در مرحله دوم، به بهرهبرداری میرسید تا بخشی از مشکلات مردم منطقه را رفع میکرد، موضوعی که اگر در همین روزهای کاری تابستان و پاییز به آن توجه و پرداخته نشود، باز زمستان و بهار از راه خواهد رسید و کار و فعالیت متوقف خواهد شد.
آخرین نکتهای که در خصوص این پروژه باید به کاهش کیفیت آسفالت آن اشاره کرد، در طول این چند ساله، به علت عدم برفروبی و یخبندان، کیفیت آسفالت بهسرعت در حال فرسودگی است و اگر سال دیگر هم افتتاح نشود، باید بودجهای برای روکش آسفالت در نظر گرفت.
دومین موضوع عمرانی را به پروژه راهآهن بیجار اختصاص میدهیم، همین تابستان سال ۱۴۰۱ بود که قطعه هفتم این پروژه آغاز به کارکرد و بعد از ۲ سال، امروز گویا خبری از کار فعالیت آن نیست و عملاً عملیات خاکبرداریها به اتمام رسیده و باید مرحله دوم زیر ساخت آن شروع شود.
یکی از زیرساختهای مهم در هر منطقهای بهرهگیری از امکانات ارتباطی است، حال اینکه بیجار به علت کوهستانی بودن امکان احداث فرودگاه ندارد و اگر هم داشت وضعیتی بهتر از فرودگاه سنندج و سقز نداشت و باید به حال اشک ماتم ریخته میشد، باید امروز به فکر تکمیل قطعه هفتم پروژه راهآهن در بیجار بود.
هر چند که آغاز به کار قطعه هفتم در بیجار با توجه به اینکه قطعات قبلی هنوز فعالیت آنچنانی ندارند، کار بزرگی بهحساب میآید و در نوع خود بینظیر است، امّا اگر ادامه کار آن مورد مطالبه قرار نگیرد، بدون شک به وضعیت بدتر از رختکن ورزشی به خود خواهد دید.
با توجه به توسعه روبهرشد و پر سرعت پروژههای فولادی در این شهرستان، دیگر نمیتوان امیدی به کیفیت راههای منطقه برای تردد ناوگان سنگین حملونقل داشت، زیرا با این کیفیت و سرعت پروژههای آسفالت راههای ارتباطی و ۲ بانده شدن، بدون شک با ورود پر حجم و تردد کامیونها، شاهد افزایش تصادفات دلخراش خواهیم بود.
سومین موضوع مورد اشاره در خصوص عمران شهرستان، بحث مدرسه نیمهکاره منطقه تخت است که ردیف اعتباری آن در ستاد بازآفرینی تعریف شده است و با توجه به بودجه بسیار ناچیز آن، باید قرنها منتظر تأمین اعتبار موردنیاز آن بود و عملاً یعنی اتفاقی نخواهد افتاد.
پیشتر هم مسائل و مشکلات خانوادهها و دانشآموزان این منطقه را بهصورت فیلم و گزارش منعکس شد و باید بازهم اشاره داشت که تابستان به سرعت به پایان رسید و با آغاز فصل پاییز و تحصیل، دانشآموزان منطقه تخت، در فصل زمستان و بارندگی پاییز، با مشکلات بزرگی باید سروکله بزنند.
آنچه که مطالبه به حق مردم این منطقه است، بحث کاهش شدید کیفیت آموزشی در تنها مدرسه فرسوده و پر جمعیت این نقطه از شهر بیجار است، وقتی یک معلم برای سه مقطع تحصیلی تدریس میکند، ناگزیر به یاد دورانی میافتیم که در روستا و در جمع کودکان روستایی درس میخواندیم.
در هفته دولت هم انتظار داشتیم فکری به حال این پروژه شده باشد و یا حداقل امیدی عنوان شود که کار از ستاد بازآفرینی خارج شود و به نوسازی مدارس سپرده شود که بازهم خبری نشد و از همین روی با ارتباطی که با خیرین مدرسهساز برقرار شده است، امیدواریم که فردای بهتری در انتظار باشد.
توجه و توسعه زیرساختهای ورزشی و عمرانی در شهرستان بیجار با توجه به ظرفیتهای عنوان شده، یک هزینهکرد نخواهد بود؛ بلکه یک سرمایهگذاری پر سود است، هر میزان که این ۲ مقوله تقویت شود، گردشگرهای زیادی برای تجربههای جدید وارد منطقه خواهند شد و همین موضوع رونق اقتصادی را به ثمر خواهد نشاند.
انتهای خبر/