به گزارش خبرگزاری بسیج از مشگین شهر، در این روزها که تب و تاب انتخابات گرم بوده و چند ماهی است که تیتر اول محافل حرف از انتخابات مجلس شورای اسلامی است و در هر خانه و اجتماعی اولین سوالی که به گوش میرسد این است که (به چه کسی رأی میدهید؟) شاید بهتر باشد به زاویه ای دیگر از این رویداد سیاسی نگاهی بیاندازیم که قابل تأمل بوده و فکر خود بنده را همواره مشغول نموده است.
برای مقدمه باید گفت همه ما میدانیم که فرایند انتخابات مستلزم برخی کارهاست که مهمترین آن رقابت و تبلیغات است و هرچه سطح این انتخابات بالاتر باشد مطمئناً رقابت حساس تر و جذاب تر خواهد بود. روشهای تبلیغ که در جهت رقابت انجام می شود برای هر داوطلب متفاوت بوده و هر شخصی از راهی متفاوت این کار را انجام میدهد زیرا به فکر برنده شدن و موفقیت خویش است. برای مثال در ورزش کشتی، کشتی گیران در ذهن خود چندین فن و حرکت را در نظر میگیرند و در موقعیتی مناسب تکنیک متناسب با آن موقعیت را بکار میبندند که ممکن است کارساز نباشد و در اینصورت به سراغ فنی دیگر میروند اما نکته اینجاست که مطمئناً فنون ممنوعه را هیچوقت به کار نمیبندند و هیچگاه وارد حاشیه هایی که حریف را از لحاظ روحی و روانی به دردسر بیاندازد نمیشوند حتی زمانی که تنها چند ثانیه از زمان مسابقه باقی مانده و در حال باخت هستند.
حال سوال اینجاست که آیا به هر قیمتی که شده باید برنده شد و مهم نیست که چگونه و به چه قیمتی؟
داوطلبانی که از موقعیت های مختلف سوءاستفاده مینمایند و همه ی توان خود را به هر طریقی بکار میبندند تا به اهداف خود برسند کم نیستند. کسانی که از مجالس ترحیم گرفته تا سالن های ورزشی، خود را میرسانند و به نوعی خود را شریک و همدم مردم معرفی میکنند و حتی فضای مجازی را نیز به خود اختصاص داده اند و کانال ها و گروه های تلگرامی و غیره تشکیل داده اند که از دیگر رقبای خود جا نمانند. گروه هایی که به تمجید و تعریف و پوستر مزین شده و هیچ بحث و گفتگوی موثری در آن انجام نمیشود.
جای تاسف است کسانی که قرار است نماینده ی مردمی باشند که از سر اخلاص آنان را انتخاب مینمایند و امید این را دارند که به پیشرفت شهر و روستا و اشتغال فرزندانشان کمکی شود هیچ اقدام قابل توجهی برای شهرشان نکرده اند و حرف و عمل هیچگاه یکی نبوده است. در چنین شرایطی که مردم همواره از مشکلات مالی رنج میبرند شاید عملکرد مثبت آقایان این باشد که در این چند روز اخیر، مردم را اندکی سرگرم انتخابات کنند که این مشکلات هر چند به مدت کم، از یادشان برود.
مسأله ای که نمی توان بیش از این تحمل نمود این است که مجالس مذهبی و مساجد و محافل قرآنی و حتی یادواره شهدای گرانقدر که از ارزشهای فراوانی در بین مردم برخوردار است متاسفانه تبدیل به کرسی تبلیغات شده و از اعتقادات مردم سوء استفاده میشود. منکر این نمی شویم که عده ای از این عزیزان چهره های فرهنگی و ولایی هستند و همواره در مراسمات و تجمعات حضور دارند ولی در این عرصه کسانی که شاید اندک وقت حضور در جنین مجالسی را داشتند اکنون به کرار در کنار مردم در این مکان ها حضور مییابند و این مطمئناً جنبه ی تبلیغاتی نیز دارد. شاید در قانون انتخابات چیزی در این خصوص ننوشته باشند که نباید در محافل عمومی، مجالس ترحیم و ... حاضر شد و غیر مستقیم تبلیغ نمود اما سوالاتی در ذهن ما مطرح میشود که پاسخی برایشان نداریم: کسانی که تا دیروز ما را نمیشناختند اکنون چگونه در مجالس ترحیم ما حضور می یابند و خیلی گرم و صمیمی با ما سخن می گویند؟ آیا بعد از انتخابات نیز چنین خواهد بود یا فقط همین چند روز است که برایشان مهم شده ایم؟ آیا اصلاً دوباره می توانیم فقط برای یکبار با آنها دست بدهیم؟
پس هیچ منعی برای این کار نخواهد بود چرا که هیچ قانونی در این خصوص وجود ندارد . اما چرا باید همیشه قوانینی باشد که بخواهیم از آن تبعیت کنیم؟ آیا نمیشود که کمی هم به ارزشها و اخلاقیات پایبند باشیم؟ ... پس برمیگردیم به مثالی که در ابتدا زده شد ... این همان حاشیه هایی است که یک کشتی گیر یا یک تیم فوتبال میتواند از آن استفاده کند و حریف خود را ناجوانمردانه شکست دهد و هیچ قانونی نیز وجود ندارد که داور امتیازی از او کسر کند چرا که این همان قوانین نانوشته ای هستند که برمیگردد به اخلاقیات و ارزش ها ... نه به قوانین و احکام قضایی!
شاید دیگر اهداف اصلی زندگی خود را به باد فراموشی سپرده ایم و تفکر در زندگی و مرگ خویش را بی ارزش میشماریم ... اما بهتر است هنگامی که انتخاب شدیم و به مجلس شورای اسلامی راه یافتیم برای مردم عزیزمان بهترین و بیشترین وقت خود را گذاشته و هیچگاه یادمان نرود که برای چه هدفی پا به این عرصه نهاده ایم.
هادی بدلی