در حین سفر:

دلنوشته / زمزمه ای با شهیدان

اکنون رهسپار راهی هستم که انتهایش دشت پر از شقایق و لاله است، به دیدارشان می روم تا به آنان بگویم اگر کسی دنبال مرد می گردد، آن مردان شما ها هستید.
کد خبر: ۸۶۴۸۳۷۰
|
۱۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۷

به گزارش خبرگزاری بسیج از اردبیل، گوشه کناری از دلنوشته های دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی را به شرح ذیل تقدیم می کنیم:

اکنون رهسپار راهی هستم که انتهایش دیدار کودکان بزرگانی است که روزی در گهواره بودند و خمینی کبیر به آینده ی آنان امیدوار بود.

آن زیبا سرشتانی که اکنون در خاک خفته اند، روزی روزگاری همچون شیر در مقابل هجوم دشمنان وطن خوار ایستادند و عاشقانه و ایثارگرانه، درخواست امامشان را لبیک گفتند و با نثار خون خود ثابت کردند که تنها به زبان، مسلمان نیستند بلکه اگر پایش بیفتد از جان خویش دریغ نخواهند کرد.

اکنون رهسپار راهی هستم که انتهایش دشت پر از شقایق و لاله است، به دیدارشان می روم تا به آنان بگویم اگر کسی دنبال مرد می گردد، آن مردان شما ها هستید.

پس اکنون بی صدا فریاد می زنم: ای مردان وطن، خشنود باشید که راهتان را با حفظ حجابم که آن هم راهی برای دفاع هجوم دشمن است ادامه خواهم داد.

همین...

دلنوشته:

صدیقه موسوی

ارسال نظرات