خبرهای داغ:

فتوای تحریم استعمار

فتوای تاریخی آیت الله میرزا حسن شیرازی در تحریم تنباکو، توطئه ای را که به سال ۱۳۰۹ ه. ق به دست ناصر الدین شاه قاجار با واگذاری امتیاز دخانیات ایران به مدت پنجاه سال به انگلیسی ها در حال شکل گرفته بود، در نطفه نابود کرد.
کد خبر: ۸۶۷۷۰۸۱
|
۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۷

فتوای تاریخی آیت الله میرزا حسن شیرازی در تحریم تنباکو، توطئه ای را که به سال ۱۳۰۹ ه. ق به دست ناصر الدین شاه قاجار با واگذاری امتیاز دخانیات ایران به مدت پنجاه سال به انگلیسی ها در حال شکل گرفته بود، در نطفه نابود کرد.

واگذاری امتیاز توتون و تنباکو به انگلیسیها یکی از مهمترین وقایع اواخر سلطنت ناصر الدین شاه قاجار به شمار می آید . زیرا اولین جنبش و بیداری ایران برای به دست آوردن حقوق حقه خود علیه بیگانگان و استبداد و خود سری پادشاهان ایران بود .

ناصرالدین شاه در سومین سفرش به اروپا، در ۱۲ شعبان ۱۳۰۶ ه. ق از راه روسیه به انگلستان رفت و چون در اثر ولخرجیهای زیاد و عیاشیها، پولش تمام می شود امتیازی را در زمینه کشت، توزیع و فروش توتون و تنباکو به یک نفر انگلیسی به نام "ماژو تالبوت" می دهد و در مقابل مقداری پول می گیرد.

مقدمات واگذاری امتیازات تنباکو در سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا فراهم شد در حقیقت هنگام توقف ناصرالدین شاه در انگلستان ،انگلیسیها پیشنهاد هایی را به شاه و وزیر اعظم او امین السلطان دادند که از جمله امتیاز توتون و تنباکو ایران بود که مسولیت این کار را به عهده یکی از مهمانداران شاه بنام ماژور جرالد تالبوت از مشاوران و نزدیکان سالیسبوری نخست وزیر انگلیس واگذار کردند. [1]

طرح این امتیاز در شهر برایتن ریخته شد و مهماندار ماژور تالبوت به وسیله اعتمادالسلطنه تحقیقاتی از موقعیت ایران و اطوار مجتمعات آنجا نمود و به وسیله امین السلطان شاه را حاضر برای واگذارکردن نموده است .

در این مذاکره اعتماد السطنه و تالبوت به توافق رسیدند و وقتی شاه به "براتین" آمد، تالبوت توانست با دادن رشوه هایی به درباریان از جمله امین السلطان نظر موافق شاه را به دادن انحصار دخانیات، در مقابل دریافت ۲۵ هزار لیره جلب کند.دکتر فوریه جریان رژی را به طور روزانه یادداشت و منتشر نموده او می گوید : ...این امتیاز دخانیات که بدون یک رشوه کلان در حدود دو میلیون بدست نیامده در 21 مارس 1890 (28 رجب 1307 ) به امضاء رسیده است . [2]

تالبوت پس از چندی مخفیانه وارد تهران شد و مستقیما به سفارت انگلیس رفت . او در این سفر با شاه ،امین السلطان ،وزیر امور خارجه ،کامران میرزا نایب السلطنه ،اعتمادالسلطنه و برخی دولتمردان ملاقات کرد . [3]

چند روز بعد با کمک ولف وزیر مختار انگلیس در تهران و امین السلطان صورت امتیاز نامه را که اصول آن قبلا تهیه شده بود نوشتند و پس از تغییراتی جزیی امین السلطان با دریافت 25000 لیره پیشکش از صاحب امتیاز ،آنرا به امضاء شاه رسانید و به خاطر حسن خدمت از طرف شاه تقدیر و خلعتی گرانبها دریافت کرد.[4]

تالبوت پس از گرفتن امتیاز باغ بزرگ ایلخانی را در غرب خیابان علاءالدوله (فردوسی پایین ) از امین السلطان به مبلغ 45000 تومان و تاسیساتی با سرمایه 150000 تومان برای محل اداره دخانیات خریداری نمود و همراهان خود را برای تعمیر و تنظیم و بنای ساختمانهای جدید جهت تاسیس اداره دخانیات در آنجا گماشت و برای تامین امنیت تاسیسات خود به تشکیل سوارگان نظامی دست زد و به آنها اسبان اعلی و اسلحه جدید و مواجب کافی مقرر نمود . برای هر ولایت هیاتی از فرنگیان را به نام وکلای شرکت گسیل داشت که در راس هر هیاتی یکنفر مدیر بود . [5]

بدین ترتیب کار اداره دخانیات رسما شروع شد و تابلو اداره دخانیات شاهنشاهی ایران نصب گردید و بیش از یکصدو ده کارمند و سیصد کارگر در محل اداره دخانیات به کار اشتغال جستند و چند انبار برای ذخیره کردن توتون و تنباکو در اطراف شهر تهران آماده گردید .همچنین از سوی انگلستان 400 هزار نفر به عنوان عوامل قرار داد به سرزمین اسلامی ایران سرازیر شدند که نقشه های استعماری انگلستان را پیاده کنند . [6]

عملیات شرکت رژی با ورود فرنگیان به ایران و چهره نمودن تقابل فرهنگی انجام شد . همزمان با این کوششها کمپانی دخانیات درصدد گشودن شعبه خود در شهرستانهایی مانند :شیراز ،اصفهان ،تبریز ،کاشان ،مشهد و سمنان که از مراکز تولید و تجارت توتون و تنباکو بودند بر آمد . اما کار کمپانی در تمام آن شهر ها بیش و کم با مخالفتهای جدی و مشکلات بسیار روبرو بود . مخالفان اساسی در هر شهر روحانیون بودند که هر گونه حضور و دخالت اروپاییان را در امر معاش و تجارت و دادو ستد مردم خلاف مصلحت عمومی می دانستند . زیرا امتیاز دخانیات آزادی و حق مسلم آنها را در تجارت و داد و ستد و فروش محصول توتون و تنباکوی خود سلب کرده بود . از این رو در شهر های محل فعالیت ماموران کمپانی دخانیات یکی پس از دیگری موج مخالفت برخاست. [7]

در شیراز بسیاری از کسبه دکانهای خود را بستند و در مساجد گرد آمدند . این مخالفت و ازدحام هنگامی شدت جست که مرحوم حاجی سید علی اکبر فال اسیری مجتهد با نفوذ شیراز به مخالفت با کار کمپانی دخانیات برخاست . ایشان چند بار در مسجد وکیل در تجمع مردم از دخالت ماموران کمپانی دخانیات در خرید و فروش توتون و تنباکو بشدت انتقاد کرد و یک بار شمشیری از زیر عبای خود بیرون آورد و حالت جهاد اعلام نمود و فرنگیان را تهدید به قتل کرد .[8]

قوام الملک حکمران ایلات خمسه از سوی امین السلطان مامور شد به شیراز رفته غائله را بخواباند اما نتوانست، در نتیجه فال اسیری را دستگیر و به عتبات تبعید کردند .هزاران نفر مردم شیراز در محوطه شاهچراغ متحصن گردیدند . ولی سواران بهار لو به دستور قوام الملک با خشونت این اجتماع را پراکنده کردند و چندین نفر را مقتول و مجروح نمودند و چندین نفر را هم دستگیر کردند

تبعید مرحوم فال اسیری و رفتن او از بصره به سامرا زمینه تشدید مخالفت با کمپانی را در بیشتر شهر های ایران فراهم آورد . سید جمال الدین دو بار از آیت الله میرزای شیرازی خواست که برای جلوگیری از نفوذ اجانب در ایران ،لغو امتیازات خارجی ها و امتیاز دخانیات را فتوی دهد[9] این نامه ها که بیانگر درک عمیق سید از وضعیتی است که مردم آن زمان داشتند و بیان می کند که میرزای شیرازی به خاطر موقعیت خاص خود، چه مسئولیت سنگینی برعهده اش است، به خاطر اهمیت نامه، خلاصه ای از آن نقل می شود.

"حق را بگویم، من دوست داشتم این نامه را به همه دانشمندان تقدیم کنم، چون دانشمندان در هر نقطه ای طلوع نموده و هر نحوی که رشد کرده، در هر کجا که یافت بشوند، جانی هست که در پیکر دین محمد (ص) دمیده شده است... پیشوای دین، پرتو درخشان انوار ائمه، پایه تخت دیانت! زبان گویای شریعت، جناب حاج میرزا محمد حسن شیرازی... تو وارث پیامبرانی... همان ولایت عالم فقیه بر جامعه... اگر ملت را به حال خود گذاشته... افکارشان پریشان می شود... چون توده نادان در معتقدات خود جز استقامت و ثبات قدمی که طبقه دانا در عقایدش نشان می دهد، دلیلی ندارد اگر بخواهی می توانی با یک کلمه افراد پراکنده را جمع کنی و با متفق ساختن آنها دشمن خدا و دشمن مسلمانان را بترسانی و شر کفار را از سرشان برطرف نمایی...

سید نامه هایی نیز به علمای داخل کشور می نویسد. بعد از وصول نامه، میرزای شیرازی در تاریخ ۱۹ ذی الحجه ۱۳۰۸ ه.ق ۱۷ ماه پس از امضای قرارداد با کمپانی رژی- به وسیله کامران میرزا نایب السلطنه، تلگرافی را به نزدشاه می فرستد و می گوید کسانی را که تبعید کرده به کشور بازگرداند و در مورد قرارداد، مخالفت خود را ابراز کند. وقتی این تلگراف به دست شاه می رسد اعتنا نمی کند و فقط خود شاه، امین السلطان و چند نفر دیگر از این تلگراف باخبر می شوند.

چون به پیامهای میرزای شیرازی پاسخ مثبتی داده نشد مرحوم آشتیانی به وکالت از سوی او قرار شد ناصرالدین شاه را ملاقات کند و لغو امتیاز را بخواهد .ولی بعد از ملاقات شاه زیر بارلغو امتیاز نرفت . فاش شدن تلگراف مرحوم میرزای شیرازی بر موج مخالفت با ادامه کار اداره دخانیات در شهرهای ایران افزود .در تبریز اوضاع وخیم شد. اقتدار مجتهد بزرگ حاجی میرزا جواد آقا و همچنین کثرت تجار تنباکو و توتونکاران ،نفوذ فراوان علما بر مردم متدین تبریز همگی دست به دست هم داده این شهر را به کانونی طبیعی برای بروز یک رشته واکنشهای جدی علیه امتیاز مبدل ساخت[10]در اصفهان مردم به رهبری آقا نجفی اصفهانی به مخالفت برخاستند و شهر به حالت نیمه تعطیل در آمد .در حالیکه ظل السلطان حکمران اصفهان برای ایجاد آرامش و حفظ جان اتباع بیگانه در آن شهر می کوشید .اما تنش همچنان ادامه داشت و بعضی از کشاورزان از تحویل توتون و تنباکو به ماموران اداره دخانیات خودداری می کردند. تلگراف های متقابل شاه و مراجع و شورش های محلی و اعتراض علما کار ساز نشد و سرانجام منجر به صدور فرمان تحریم استعمال دخانیات از جانب مرحوم آیت الله میرزای شیرازی شد .

متن فتوا چنین بود : الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان است عجل الله تعالی فرجه[11]

این فتوا ظرف مدت کوتاهی در سرتاسر ایران منتشر شد و چنان موثر افتاد که تکان سختی به ارکان حکومت ناصرالدین شاه داد . تمامی مردم از حکم آیت الله شیرازی تبعیت نمودند . بالجمله این حکم مبارک در همان نیم روز چنانچه معروف و مسلم بود تا به صد هزار نسخه رسید . اطاعت عامه مردم از حکم تحریم هم مایه شگفتی ایرانیان و هم مایه اعجاب خارجیان شد . بحران و تنش و موج مخالفت در شهرهای ایران بخصوص تهران شدت گرفت .تا اینکه امین السلطان شتابزده با سر فرانک لاسلس وزیر مختار انگلیس و آرنستین رئیس اداره دخانیات درباره امکان لغو انحصار داخلی دخانیات گفتگو کرد و پس از کسب موافقت کمپانی تنباکوی شاهنشاهی ایران در لندن با شرط اینکه زیان کمپانی از بابت لغو انحصار داخلی از محل در آمد گمرگی صدور توتون و تنباکو از سوی دولت ایران تامین شود موافقت نموده و قرار شد بعدا در فرصت مناسب قرارداد جدیدی جانشین قرارداد قبلی شود . اما علما لغو کلی امتیاز را خواستند و امین السلطان از خسارت سنگین و مشکلات سیاسی که لغو کلی قرارداد دربرخواهد داشت سخن گفت . شاه که عصبانی بود به وسیله نایب السلطنه به مرحوم میرزای آشتیانی پیغام فرستاد که یا در حضور مردم قلیان بکشد و یا ایران را ترک گوید .[12] (12)

میرزای آشتیانی یک شب مهلت می گیرد که وسایل سفرش را آماده کند. در بامداد روز دوشنبه سوم جمادی الثانی ۱۳۰۹ میرزای آشتیانی قصد خروج از تهران می کند که مردم به خیابان ها می ریزند و در حالی که کفن پوشیده بودند، با شعار "یا غریب الغرباء، می رود سرور ما" به سوی خانه میرزا حرکت می کنند: جمعیت تا ظهر به چندین هزار نفر می رسد. دکانهایی که باز بودند می بندند. در آنجا امام جمعه تهران بالای منبر می رود و مردم را دعوت به سکوت می نماید. از میان مردم چند نفر او را پایین می کشند و کتکش می زنند. پس از این ماجرا، شاه شخصی را به پیش میرزای آشتیانی می فرستد که منظور شما چیست؟ میرزا در جواب می گوید: "تنها مقصود ما لغو امتیاز انحصار دخانیات اعم از داخله و خارجه و کوتاه کردن دست خارجی هاست و هیچ تقاضای دیگری نداریم" ناصرالدین شاه در جواب به امین السلطان می نویسد: "نایب السلطنه امتیاز داخله را که برداشته بودیم حال امتیاز از خارجه را هم برداشتیم و مردم مجبور در کشیدن قلیان نیستند تا حکم از جانب میرزای شیرازی برسد."

فرمان در میان مردم پخش می شود اما تاثیری در آنها نمی کند. مردم به نایب السلطنه حمله ور می شوند. امین السلطان دستخط شاه را مبنی بر لغو امتیاز خارجه تسلیم میرزای آشتیانی می کند. علما برای اینکه بفهمند حکم تحریم هنوز سرجایش هست یا نه، به میرزای شیرازی در سامراء تلگراف می زنند. میرزا در جواب می گوید: " در سر جایش هست تا موقعی که دستخط آشتیانی مبنی بر حقیقت داشتن لغو امتیاز بیاید" در همین زمان اعلامیه ای دائر بر لغو امتیاز تنباکو منتشر می شود. علما دوباره از میرزای شیرازی می خواهد که آیا حکم سرجایش هست یا نه؟ که میرزا این حکم را صادر می کند: " حکم تحریم لغو شد"

همه تنشهایی که حکم تحریم دخانیات پدید آورده بود پس از لغو امتیاز برطرف شد واداره دخانیات صورت خسارات مورد ادعای خود را برای امین السلطان فرستاد .ومجموع خسارات از 600هزار لیره متجاوز بود ولی دولت ایران مجموع خسارات را با بهای اموال و املاکش بیش از 300 هزار لیره نمی دانست . سرانجام با پرداخت 500 هزار لیره خسارت به کمپانی دخانیات مشروط به تملک املاک و اموال کمپانی دخانیات در ایران از سوی دولت ایران توافق شد و قرار داد فسخ امتیاز انحصار دخانیات در هفتم رمضان 1309 ه.ق (5 آوریل 1892 -15 فروردین 1271 ه.ش ) به زبان فارسی و انگلیس در دو نسخه تنظیم و به مهر و امضای شاه و امضای امین السلطان رسید .یک نسخه را هم سر فرانک لاسلس مهر و امضا و تایید کرد و به مهر سفارت انگلیس نیز رسان


[1] . تیموری ،ابراهیم ،تحریم تنباکو ،ص24.

[2] . بهار ،مهدی،میراث خوار استعمار ،1357،ص521.

[3] . آژند ،یعقوب ،قیام تنباکو ،ص62.

[4] . تیموری ،ابراهیم ،ص27.

[5] . آژند ،یعقوب ،ص65.

[6] . زنجانی ،محمد رضا ،تحریم تنباکو ،ناشر نمایشگاه دائمی کتاب ،1365،ص403.

[7] . تحریم تنباکو ،ص68.

[8] . کرمانی ،ناظم الاسلام ،تاریخ بیداری ایرانیان ،ص43.

[9] . تقی زاده ،سید حسن ،مشاهیر رجال ،نقل از مجله کاوه ،گرد آوری باقر عاقلی ،ص17.

[10] . نیکی،ر،کدی ،تحریم تنباکو در ایران ،ص96.

[11] . هیدجی ،حاجی ،ملا محمد علی ،رساله دخانیه ،ص10.

[12] . دکتر فوریه ،سه سال در دربار ایران ،ص237.

محقق:کارشناس مسائل سیاسی سید جلال حسینی

ارسال نظرات
آخرین اخبار