تحریف شخصیت امام خمینی(ره) کلیدواژه‌ای بود که با بیانات رهبر انقلاب اسلامی در بیست و ششمین سالروز رحلت بنیان گذار انقلاب اسلامی به شکل جدی وارد ادبیات سیاسی و رسانه‌ای کشور شد. رهبر انقلاب با اشاره به خطرات ناشی از این موضوع، نتیجه چنین اتفاقی را سیلی خوردن ملّت ایران دانستند: ایشان فرمودند: تحریف شخصیّت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملّت ایران است. اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد.
با توجه به نزدیکی ایام جانگداز رحلت امام خمینی(ره)، حجت الاسلام و المسلمین میراحمدرضا حاجتی، نویسنده کتاب «عصر امام خمینی» و امام جمعه موقت اهواز چرایی تحریف و انکار خط امام خمینی از سوی برخی عوامل داخلی و جبهه استکبار را تبیین کرد.
حجت الاسلام حاجتی پس از تجربه جلسات دهه 60 و 70 در تبیین خط امام 9 سال درباره شخصیت امام خمینی(ره) تحقیق و پژوهش کرد و حاصل آن کتاب پرفروش «عصر امام خمینی» شد. لحن رسا و صریح امام جمعه موقت اهواز بارها سبب خشم تحریف کنندگان خط امام شد و این طیف بارها برای انتقام از منطق این استاد حوزه و دانشگاه شخصیت وی را هدف قرار دادند.
بسیج: با توجه به گذشت 27 سال از رحلت امام خمینی(ره) به نظر شما نفوذ اندیشه‌های ایشان در جهان نسبت به دوران حیات بیشتر شده است؟
حجت الاسلام و المسلمین حاجتی: امام خمینی در گستره جهانی به یک شخصیت تأثیر گذار تبدیل شده است اما باید دید که چرا دشمنی‌های غرب با اندیشه‌های امام خمینی(ره) بیشتر شده است. برای بررسی این موضوع باید کمی به واکاوی تاریخ پرداخت. رسانه‌های غربی قبل از رحلت امام تا ساعاتی بعد از رحلت ایشان خبرنگاران خود را برای شنیدن بشارتی درباره پایان تفکر مکتب امام به تهران اعزام کردند.
غرب به دنبال شنیدن این خبر بود که با رحلت امام اخبار ایشان هم رحلت کند و مکتب خمینی به فراموشی سپرده شود. آنها به دنبال برگزاری مجلس ختم انقلاب اسلامی به همراه مجلس ختم امام خمینی بودند و به همین دلیل تا 24 ساعت پس از انتشار خبر رحلت امام بیش از 300 خبرنگار خارجی به ایران سفر کردند.
غرب در زمان حیات امام همواره به دنبال سانسور و انکار واقعیت امام خمینی بود اما چرا با رحلت ایشان این همه خبرنگار به کشور اعزام می‌شود؟ آیا این به دلیل علاقمندی به اندیشه‌های امام بود؟ خیر. این اعزام ریشه در اتاق فکرهای صهیونیستی غرب داشت و به دنبال انتشار خبر ختم انقلاب بودند اما تصمیم عالمانه، مدبرانه و با بصیرت مجلس خبرگان رهبری، غرب را به شوک عجیبی فرو برد.
با آغاز رهبری امام خامنه‌ای ایشان از آرمان‌های امام راحل کوتاه نیامدند و صدای امام از حنجره ایشان بلند می‌شد. گرچه نمی‌توان با گفتن این جملات حق امام خامنه‌ای را ادا کرد اما این حرف مبالغه و گزافه گویی نیست و نه سرشار از احساس برای حرف‌های قشنگ رسانه‌ای، بلکه واقعیتی است که باید گفته شود چرا که کلمات همان کلمات است و به همین دلیل است که می‌بینیم استقبال از مکتب امام علی‌رغم افزایش توطئه‌ها بیشتر شده است.
بسیج: این توطئه‌ها پیش بینی شده بود؟
حجت الاسلام و المسلمین حاجتی: بخش زیادی از این توطئه‌ها را امام خمینی(ره) پیش بینی کرده بودند. ایشان معتقد بودند که وهابیت و بهائیت تیغه‌های قیچی استکبار برای نابودی اسلام ناب هستند. امام خمینی در پیامی که به مناسبت شهادت «عارف حسین» رهبر شیعیان پاکستان صادر کردند، جریانات وهابی و بهائی را تحلیل کردند و نسبت به آینده این جریانات هشدار دادند.
صدای امام خمینی(ره) امروز تبدیل به صدایی جهانی شده و ایشان خبرهای زیادی از آینده داده بودند به همین دلیل ما باید هر چند وقت یک‌بار این پیام‌ها را بازخوانی کنیم. اگر خط رسانه‌ای غرب را دنبال کنید می‌بینید آنها به این موضوع اعتراف می‌کنند و می‌گویند آیت الله خامنه‌ای در این دوران رهبر جبهه‌ای است که باب المندب تا شرق مدیترانه ادامه دارد.
در یک سمت خاکریزها شیعیان و اهل سنت در کنار هم با مزدوران می‌جنگند و در سمت دیگری از جبهه اهل سنت و مسیحی‌ها در کنار شیعیان علیه تکفیری‌ها قیام کردند. امروز جبهه غربی، عبری و عربی مرتجع خودشان را در مقابل جریان عظیمی می‌بینند که تفکرات‌شان نشأت گرفته از اندیشه‌های امام راحل است.
در آمریکای جنوبی که جزئی از قاره آمریکای بزرگ است علاقه به امام خمینی(ره) پنهان نمانده و به همین جهت تبدیل به قاره‌ای ملتهب برای آمریکای شمالی شده است. اگر کسی هم به دنبال مصداق برای این جریانات است کشور عراق را نشان می‌دهیم که در دوران حیات امام صدام حسین به دنبال تقابل آنها با امام راحل بود اما امروز 10 هزار نفر از نیروهای حشد الشعبی تصویر امام خامنه‌ای را بر سینه خود می‌چسبانند و در مقابل تکفیری‌ها می‌جنگند.
بسیج: امام خمینی(ره) نخستین بار در مصاحبه با «فیگارو» بحث حکومت جمهوری اسلامی را مطرح کردند و در تبیین آن فرمودند که «ما قبل از هرچیز به محتوای اجتماعی نظام سیاسی آینده دل بسته‌ایم». در سال‌های گذشته دیدیم که برخی از سیاستمداران و انقلابیون دیروز خط فکری جدیدی که بر خلاف اندیشه‌های امام بود را مطرح کردند و مسائل فرهنگی و اجتماعی را فدای منافع شخصی خود کردند و به همین دلیل مقام معظم رهبری بحث «تحریف امام» را مطرح کردند. محتوای اجتماعی مد نظر امام چه بود و آیا امروز به این محتوا نزدیک شده‌ایم؟
حجت الاسلام و المسلمین حاجتی: امام هیچ‌وقت دعوت به شخص نمی‌کرد و فرق امام خمینی با رهبران معاصر دنیا در این بود. وجهه مشترک مردم سالاری دینی و دموکراسی در این است که هر دو حاکمیت انسان بر انسان را نفی می‌کنند اما نقطه تقابل این دو تفکر در این است که در مردم سالاری دینی ما معتقدیم حکومت برای خدا است. در ولایت فقیه شخص حاکم نیست و فقه بر مردم حکومت می‌کند به همین دلیل امام خمینی فرمودند در نظامی که حاکمیت ولایت فقیه باشد، حکومت دچار دیکتاتوری نمی‌شود.
نخستین کسی که در زمان صدور حکم فقیه ملزم به اجرا می‌شود خود ولی فقیه است و اگر فقیه خارج از این چارچوب عمل کند، خود به خود عزل می‌شود و این فرآیند نصب، انتصاب و عزل در هیچ نظام سیاسی دنیا به این میزان شفاف و سریع نیست.
امام خمینی فرمودند تمام هدف استکبار از درگیری با انقلاب اسلامی به این دلیل است که ادعای ناکارآمد بودن حکوت فقیهان را به جهانیان القا کند و بگویند حکومت فقهی قادر به اداره جامعه و حکومت کردن نیست.
در جامعه خودمان می‌بینیم که هرگاه از راهی که فقه و فقاهت جلوی پای مردم گذاشته استفاده می‌کنیم به آرمان‌های امام نزدیک‌تر می‌شویم و هرگاه از بخشی از این آموزه‌ها فاصله گرفتیم، دچار خسران می‌شویم. به همین جهت باید گفت که در بسیاری از زمینه‌ها شاهد رشد و شکوفایی و جریان شریعت اسلامی بودیم و اما در برخی از موارد نتوانستیم به آرمان‌های دینی دست پیدا کنیم و فقه را در زندگی محقق نکردیم.
اگر بخواهم آرمان‌های امام راحل را در یک جمله بگویم باید به این نکته اشاره کنم که ایشان به دنبال تحقق اسلام در جامعه چه در ابعاد شخصی و چه در ابعاد اجتماعی بودند. امام خمینی در این موضوع آنقدر دقیق عمل می‌کردند که وقتی در نوفل لوشاتو سر گوسفندی را بریدند و از گوشت آن به امام تعارف کردند، فرمودند: شما کاری کردید که با قوانین این کشور ناسازگار است و من از این گوشت نمی‌خورم.
اما همین امام وقتی در آستانه سال نو میلادی برایشان گل آوردند تا بین همسایگان خود در نوفل لوشاتو توزیع کنند، پذیرفتند و این یک بخشی از همان زندگی اسلامی است.
بررسی سبک زندگی اسلامی امام خمینی و تطابق آن با فرمایشات امام خامنه‌ای در خراسان شمالی نشان می‌دهد که این فرمایشات نسخه برگردان همین سبک زندگی است. پس هروقت زندگی ما در کشور به سبک زندگی اسلامی نزدیک‌تر شد به آرمان‌های انقلاب نزدیک‌تر شدیم.
بسیج: با توجه به اینکه شما چندین سال درباره اندیشه‌های امام خمینی(ره) تحقیق و پژوهش کردید، به نظر شما بزرگ‌ترین تهدید برای انحراف انقلاب از خط امام را چه می‌دانید؟
حجت الاسلام و المسلمین حاجتی: بی تردید بزرگ‌ترین تهدید برای راه امام ندیدن امام است؛ بزرگ‌ترین تهدید دنبال نکردن خط امام حاضر است. مرحوم سید احمدآقا نقل به مضمون صریح گفتند که هرکس در خط امام حاضر نباشد در خط آمریکا است. یک جریانی امروز به دنبال فاصله انداختن بین اندیشه‌های امام راحل و امام حاضر است. این اندیشه شیطانی گرچه توفیقی پیدا نکرد اما مشخصاً برخی از سردمداران این خط به دلیل حسادت، کینه توزی و دنیاطلبی این خط را پیگیری کردند و برخی هم هم‌سوی دشمن در این جهت گیری حاضر شدند.
برخی به دنبال این هستند که بگویند امام، امام بود و ایشان رهبر معظم انقلاب است. اساساً جریانی که این خط فکری را دنبال می‌کند، باطل است. امام، امام است چه در زمان امام راحل و چه در زمان امام حاضر؛ کلید رمز استمرار جریان انقلاب باور خط امام است و این همان حقیقت اعتقاد به ولایت و ولایت فقیه است.
ولایت فقیه انقلاب اسلامی را حفظ کرد و مولود انقلاب اسلامی نیست؛ برخی به دنبال القای این موضوع هستند که ما چیزی به نام خط امام داریم و و خط دومی به نام رهبر بعد از امام داریم. این جریان به دنبال انفصال امام حاضر از امام راحل هستند اما باید بدانند که ما یک جریان مستمر تاریخی به نام ولایت فقیه داریم که امام خمینی(ره) مصداق بارز آن بود و امروز امام خامنه‌ای مصداق بارز آن است که آرمان‌های امام راحل را دنبال می‌کند.
بزرگ‌ترین تهدید این است که خط امام حاضر را به غیر از خط امام راحل نشان دهند و بزرگ‌ترین فرصت این است که ما واقعیت‌های امام حاضر را نشان دهیم و این از قدرت‌های رسانه انقلابی است.
رسانه انقلابی باید هویت جریاناتی که به دنبال تحمیق افکار عمومی هستند را آشکار کند و به شدت با جریان «ابوموسی اشعری‌ها» مقابله کند.
امام علی(ع) به دنبال اعزام سپاه به میدان نبرد بود اما ابوموسی اشعری به بالای منبر می‌رفت و می‌گفت با احتیاط عمل کنید تا از خط پیامبر(ص) فاصله نگیرید. برای همین امام علی(ع)؛ امام حسن(ع) و مالک اشتری را به سمت کوفه فرستاد تا ابوموسی را از منبر به پایین بیاورند. در حال حاضر هم باید از جریان ابوموسی اشعری‌ها حذر کرد و چهره آنها را آشکار کرد.
