یادداشت/رضا نظیف

اخبار آتش‌سوزی‌های زنجیره‌ای را دست‎کم نگیریم

دشمنی که بارها این نظام را تهدید به حمله کرده قطعا بدون تمرین و اشراف قبلی به این کارزار وارد نخواهد شد و ورود مذبوحانه و البته دستگیری مقتدرانه عوامل مرتبط با داعش که با هدف خرابکاری و بمب گذاری در پنجاه نقطه تهران از خارج از کشور خط میگرفتند هم گواه این مدعا است که میتوان آنرا نیز قطعه ای از این پازل تهدید تصور کرد.
کد خبر: ۸۷۱۱۲۱۷
|
۲۶ تير ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۷
سرویس سیاسی خبرگزاری بسیج / رضا نظیف - شاید اگر دوستان دل آرام و معتدل علی الخصوص مسئولین مدیریت بحران در دولت این یادداشت را بخوانند طبق معمول ما را متهم به «توهم توطئه» نمایند، اما مطلبی که معروض خواهم داشت جای تأمل برای دلسوزان و شاید تلنگر برای دل آرامان را دارد.

حتما از ابتدای سال جاری تا امروز اخباری مربوط به حوادث غیر مترقبه ای نظیر انفجار خطوط انتقال گاز در شهران، آتش سوزی برجهای رشت، انفجار مجتمع های مختلف پتروشیمی در زمانهای مختلف و مورد اخیر آتش سوزی پتروشیمی بوعلی سینا و آتش سوزی مهیب بازار رشت، آتش سوزی برج سلمان در نزدیکی حرم رضوی و... به گوشتان خورده است که البته ناتوانی در برخورد و مقابله فوری با این پدیده ها و یا بودار بودن انفجار و تعطیلی مجتمع های مختلف پتروشیمی و شائبه ای که از مخالفت ژنرال زنگنه با تولیدات نفتی داخلی و علاقه ایشان به واردات محصولات نفتی بی کیفیت خارجی به ذهن متبادر میشود به کنار، اما بنده ی متوهم با دید سطحی و نشأت گرفته از بیسوادی و تفکر تغذیه شونده از منابع خاص و... فکر میکنم این اتفاقات میتواند مناسبتی خاص و قابل تأمل با تهدیدات اخیر امریکا و اسرائیل بعد از برجام داشته باشد.

به بیان ساده تر حتی اگر در وقوع اتفاقات فوق عمد یا تقصیری وجود نداشته باشد، لیکن برای دشمن کینه توز که تاکتیک عمومی او در بدو حمله نظامی، ضربه و نابودی زیرساختها است، به مثابه یک ثبت گرا و تمرین حمله و محک توان کنترل بحران و ترمیم زیرساختهای آسیب دیده توسط مدیریت بحران کشور خواهد بود.
 
باید توجه داشت دشمنی که بارها این نظام را تهدید به حمله کرده قطعا بدون تمرین و اشراف قبلی به این کارزار وارد نخواهد شد و ورود مذبوحانه  و البته دستگیری مقتدرانه عوامل مرتبط با داعش  که با هدف خرابکاری و بمب گذاری در پنجاه نقطه تهران از خارج از کشور خط میگرفتند هم گواه این مدعا است که میتوان آنرا نیز قطعه ای از این پازل تهدید  تصور کرد.

البته آنچه مشخص است، آخرین قطعه این پازل، ناتوانی عوامل مدیریتی در بخشهای زیرساختی و مدیریت بحران در مقابله و کنترل این موارد خواهد بود که با وجود وزرا و مدیرانی که مثلا راهکار پایان یک فاجعه نفتی را اتمام مواد موجود در یک تانکر عظیم میدانند  و با ابقای ایشان در سمت های حساس اینچنینی، خدای ناخواسته این پازل در وضعیت قرمز و در ساعت صفر تکمیل خواهد شد. اینجاست که ضرورت بهره برداری از این حوادث و  تمرین متقابل برای مقابله با تهدیدات و آسیبهای زیرساختی و انتخاب وزرا و مدیران توانمند و شایسته  اهمیت خود را به رخ میکشد.

حال به عنوان عده ای بی شناسنامه باید به رئیس جمهور محترم بگوییم که برای انتخاب مدیران شایسته ای نظیر سرکار خانم ابتکار و ژنرال زنگنه و... باید به خود افتخار کند و همچنان دل آرام باشد. به قول جارچی، آسوده بخوابید... شهر در امن و امان است...!



*رضا نظیف
ارسال نظرات