تولد من بر مزار بابا،

امسال سکوتی در غوغای روز تولدم ایستاده بود

یک مادر است و یک من که باید در نبود تو برای هم همه چیز باشیم.
کد خبر: ۸۷۱۷۵۵۴
|
۰۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۹
روز اول به دنیا آمدن من پر شور ، شاد ٬ پر از سر و صدا ،یکسالگی هم خوب بود،سال بعدی و بعدی... پارسال هم تو بودی سر و صدایش بد نبود، اما هر سال که می گذشت کمی سکوت ها بیشتر سراغمان می آمد، بیشتر نبودت کم شده بود.
قبلا سکوت بود اما هر از گاهی آخرش که می آمدی و وقتی خانه بودی دیگر ساکت نبودیم...‌امسال سکوتی در غوغای روز تولدم ایستاده بود.. خیلی ها آمده بودند با هدیه با تبریک اما من مدام حواسم به سکوتی بود که در نگاه آنها بر دیوار آرامگاهت مثل هیبتی مشخص و محسوس تکیه داده بود. سکوت نگاه آنها حرف داشت...
به من می گفت: خوشحالی آنها از این است که من بزرگ می شوم تا ملجأ مادرم در خانه‌ی بی تو باشم.
خوشحالند که من مرد می شوم.
این سکوت به من می گفت : خیال نکن ۹ سالگی تو شبیه ۹ سالگی بقیه است.
یک مادر است و یک من که باید در نبود تو برای هم همه چیز باشیم.
امروز من می خواهم کفش های تورا به پا کنم و سالهای زندگیم را که پشت هم می آیند بدوم تا زودتر جای پاهای تو را پر کنم.
قول می دهم چنان بایستم که هیچ پسر نه ساله ای نایستانده و چنان در راه روشن گرانه تو بدوم که هیچ پسر نه ساله ای ندویده.
و می خواهم مثل همیشه نگاه مهربانت چراغ راهم باشد.

نویسنده: فاطمه فعلی

تصاویر تولد 9 سالگی محمد مهدی عبدیان فرزند اولین شهید مدافع حرم کوهدشت بر سر مزار پدر



ارسال نظرات