دوم خردادیها آمدند و جهاد سازندگی را حذف کردند. این يك بالی بود که امام برای نظام گذاشته بود. اين بال را شکستند.
سلام علیکم ضمن معرفی خودابتدا در رابطه بامأموریت سازمان توضیحاتی بفرمایید؟
بسم الله الرحمن الرحيم .لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
سلام عليكم و رحمه الله
اینجانب احمدکریمی جبلی هستم .مأموریت سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد شهادت منتج از مأموریت بسیج مستضعفین است. و از مأموریت کلی سازمان بسیج مستضعفین استخراج شده است و از آن پیروی میکند. مأموریت تصریحی که به ما ابلاغ شده جذب و ساماندهی و حفظ انسجام و آموزش به کارگیری بازنشستگان نیروهای مسلح و به عبارتی دیگر پیشکسوتان جهاد و شهادت در راستای اهداف مقدس انقلاب اسلامی و حفظ و تحکیم نظام مقدس جمهوری اسلامی است. این مأموریت اساسی و کلی ما است. البته بحثهایی مثل حفظ و ایجاد ارتباط انقلابی و معنوی پیشکسوتان با بسیج با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و با نیروهای مسلح در کنار آن وجود دارد که همگی در سایه آن مأموریت اصلی قرار می گیرند.
روند اجرایی برنامه اردوی جهادی درسازمان چگونه است؟
درباره اردوی جهادی موضوع ابتدا در ستاد بسيج مطرح و پيگيري های لازم انجام شد وبا هماهنگی و همکاری کامل مسولین بویژه بسیج سازندگی سپاه حضرت سیدالشهداء جنبه اجرایی پیدا کرد.
اما در استانها و نواحی، همین فرآیند هم قابل اجراست به این ترتیب که کمیتههای سازندگی باید بروند با بسیج سازندگی ناحیه تماس بگیرند و ارتباط برقرار کنند، عرصه را مشخص کنند، و عرصه مناسب پیشکسوتان معلوم شود که ما اعلام کردهايم چه نوع عرصه هایی هست و بعد حلقهی مناسب برای آن عرصه را مشخص کنند و برنامه و زمانبندی به ايشان بدهند، برابر آن زمانبندی حلقه در عرصه بیاید و کارش را انجام بدهد و در تکمیل و تداوم کار هم به طور متناوب میتوانند از حلقه های دیگر استفاده کنند تا کار کامل تمام شود. باید این فرهنگ سازی در استان ها و نواحی انجام شود و اگر هم مشکلی پیش آمد استانها باید میدانداری کنند و حل كنند و هماهنگی لازم با بسیج سازندگی استان برقرار کنند و کار به حول و قوه الهی صورت پذیرد.
جایگاه اردوی جهادی درسازمان چگونه است؟
اقشار بسیج مأموریت کلی شان در بخش قابل ملاحظهای یکسان است. مثل جذب و آموزش و انسجام. گرچه هرکدام به فراخور نوع قشر و جمعیت و هدفی که با آن مواجه و روبه رو هستند و الزامات انجام مأموریت در نوع راهبرد و روش ها متفاوت است. در هر حال ما جمعیت بزرگی را جذب میکنیم، سازماندهی میکنیم. مثلاً ما در بسیج پیشکسوتان جمعیتی بالغ بر130 هزار نفر از بازنشستگان نیروهای مسلح را جذب و ساماندهی کردیم و گرچه جذب و ساماندهی به عنوان مأموریت تلقی میشود، اما هدفمان نیست. هدف آن است که جمعیتی را که کار و تلاش کردیم، جذب کردیم. حالا چه کار کنیم؟ این جذب و ساماندهی و آموزش چه نفعی برای جمهوری اسلامی دارد؟ خب هدف این است که این جمعیت را جذب کنیم ساماندهی کنیم و در خدمت نظام قرار بدهیم. اجازه ندهیم که نظام از قابلیت توانمندی و ابتکارات و نوآوریها و خلاقیت و انگیزه فوقالعاده این جمعیت و روحیهی انقلابی این جمعیت محروم بماند و از خدمات این جمعیت محروم بشود. و تلاش کنیم این جمعیت را پایکار نظام بیاوریم و در خدمت نظام قرار بدهیم و یکی از عرصه هایی که در آن فوق العاده اخلاص وجود دارد و بستر فوق العاده مناسبی است که جمعیتهای بسیج را در آن میدان قرار بدهد خدمت به محرومین و خدمت به خلق الله و عبادت است و نظام هم منتفع و بهره مند شود. این قطرات کوچکی که در گوشه و کنار هستند به هم میپیوندند و خدماتشان مثل رودهایی خروشان در خدمت انقلاب اسلامی قرار میگیرد و میتواند وضعیت را به نفع انقلاب تغییر بدهد. یکی از چنین عرصههایی، عرصهی سازندگی است، عرصهی محرومیتزدایی است و عرصهی جهاد سازندگی و بسیج سازندگی است. لذا ما هم در برنامه خودمان قرار دادیم که در کل کشور حلقههای صالحین بتوانند حداقل هر سال یک اردوی جهاد سازندگی را انجام دهند. و در ذیل ساختار و سازمان اجتماعی خودمان در هر شهر کمیتههای سازندگی ایجاد کردیم. این کمیته به مثابه گروههای جهادی هستند که موظفند در شهرحلقههای صالحین یا هیئتهای قرآن بسیج پیشکسوتان را به اردوهای سازندگی اعزام بکنند. ان شا... هر سال یک اردوی جهادی بتوانند انجام دهند. خب ما اگر این کار را با هم بکنیم قرار بر این است که خرما را نخوریم و به آنها بگوییم نخورید یا اینکه خودمان هم به عبارتی خرما بخوریم به آنها هم بگوییم بخورید. نمیشه ما همیشه دستور بدهیم یا همیشه اعلام کنیم که این کار را بکنید یا نکنید باید عملاً خودمان این کار را درک کنیم و نشان بدهیم با رفتارمان و آنها را دعوت به چنین حرکت انقلابی بکنیم. لذا ما آمدیم ابتدا از خودمان شروع کردیم ستاد بسیج پیشکسوتان در سال گذشته یک اردوی جهادی برگزار کرده و به حول و قوه الهی در یکی از امامزادههای شهرستان نظرآباد، محوطهسازی آنجا را به عهده گرفتیم امسال هم اردوی جهادی را پذیرفتیم که خانههای محرومین این منطقه در منطقه روستای دهعباس و کرج و قلعه سیمون در خدمت عزیزان باشیم و آنچه که از دست ما بر میآید انجام بدهیم. واقعیت آن است که ما پول و توان مالی آنچنانی که نداریم. ولی یک توان جسمی داریم همین را در خدمت محرومین قرار دادیم و ان شا... که خداوند قبول کند با این روش ما میخواهیم در عرصه سازندگی پیشکسوتان جهاد و شهادت را در خدمت نظام پایکار بیاوریم و ان شا... نظام را از توانمندی و قابلیتها و انگیزه و روحیهی انقلابی پیشکسوتان بهرهمند کنیم.
بفرماييد كه در اين اردو علاوه بر سازندگی مسائل دیگری مانند موضوعات فرهنگی هم دنبال میشود؟
بله، اصولاً کارفرهنگی هم بخشي از كار اين اردو و جزئي از كل برنامهي اردو هست. هر اردویی که انجام میشود یک مجموعهای از کارها انجام میگردد از جمله کارهای فرهنگی. بعضی از پیشکسوتان و جانبازان هستند که شرايط كافي کار جسمی و فیزیکی ندارند، آنها میتوانند آموزش قرآن، سخنرانی بصیرتی، توجیه مردم، روشنگری برای موضوعات روز و مسائل سیاسی و فرهنگی و کارهای خیر مثل رسیدگی به مدرسهی محل و رسیدگی به موضوعات اهالی محل در رابطه با بهداشت، در رابطه با مسائل درمانی و کارهای گوناگون انجام دهند. اینها میتوانند در کنار کار سازندگی باشند. اما یک نکتهی اساسی که در آن هست؛ این است که محور کار ما باید عمرانی و در جهت محرومیتزدایی باشد. مثلاً ما یک حلقه را بیاوریم سی نفر، ولی 5نفر،6نفر،10نفر، کار عمرانی کنند و بقیه کار فرهنگی انجام دهند، ما این را قبول نداریم و نمیشود. اکثریت جمع باید کار عمرانی کنند و بقیه هم کار فرهنگی انجام دهند. بر این موضوع تعمد داریم. میخواهیم خودمان را بسازیم. اثر روحی این کار به مراتب بیشتر است. میخواهیم روحیه پاسداری و روحیهی جهادی خودمان را تقویت کنیم. اثر روحی و روانی در کار عمرانی بیشتر است. این برای ما فایده بیشتری دارد و کمک میکند كه روحیه انقلابی، پاسداری و جهادی ما کماکان برقرار بماند.
تاثیرات این گونه اردوها از نظر فرهنگی روی خودمان و جامعه چیست؟
توجه به این نکته خیلی مهم است و امام صادق(ع) میفرماید: "با رفتارتان اسلام را تبلیغ کنید ،نه فقط با زبانتان." وقتی در اينجا افردي مثل سردار اسلامی، جناب آقای خامنهای و جناب آقای مشایخی و همه از پیرمردهايمان گرفته تا جوانان عزیز مثل آقای خلجی ، آقای حرثی و ساير دوستان ديگر اين گونه جدي وارد كار شده و توي اين خاك و گل و خشت و سيمان آمده اند و كار سنگين و مداوم انجام ميدهند و عرق ميريزند و واقعاً مثل يك كارگر تمام عيار در هر موضوع فني و غير فني كار و تلاش ميكنند؛ این اثری که روی مردم می گذارد دهها برابر بیشتر از سخنرانی است. سخنرانی ادعاست. بعضی از ما چقدر باید دارای نفس زکیه باشیم، چقدر باید خودساخته باشیم که وقتی اینجا بیاییم دوکلمه بیان کنیم و روی مردم اثر بگذاریم. خیلی سخت است. خیلی مشکل است. ولی وقتی مردم تلفیق این دو تا را میبینند يعني ادعا و عمل را با هم میبینند اثر شگرفی بر روحیه آنها و درک ارتباط آنها با سپاه و بسیج میگذارد. اثر عملی اش را هم میبینیم. مثلاً ما شاهدیم در این اردو جوانهايي که بومي محل هستند و خسته از سرکار برميگشتند، وقتي برادران ما را در چنين تلاش صادقانهای ديدند؛ بیل و ابزار برداشتند و کار میکردند ویا خودشان هماهنگ کردندکه رفیقش فردا بیل مکانیکی شخصياش را بردارد و کمک ما بيايد. حالا من چندتا سخنرانی کنم اینقدر اثر دارد؟. ما خواهرهايي را دیدیم که من واقعاً شرمنده شدم. از طرفي از اين فضاي اتحاد اسلامي قلبم پر از شوق شد، نورانی شد، اما از طرفي هم شرمنده شدم. ما دیدیم خواهرهاي ما با نیت پاک الهي، يك چایی درست کردند و برای بچه هایی که داشتند بیل میزدند چای بردند. این چای چقدر ارزش دارد.! اجر و ارزش همين حركت كوچك براي ما پاسداران و بسيجيان صد برابر آن حقوق های نجومی که برخی از خدا بیخبران و خائنین، از این مردم محروم گرفته و میگیرند، بالاتر و برتر است.
به ولله العظیم قسم صد برابر آن حقوق های نجومي که این نامردها میگیرند ارزشش بیشتر است. صدها هزار برابر رفتار برخي دولتيان است كه گاه رفتار سخیف دارند. همان رفتاری که نتيجه اش اين شدت محروميت مردم در چنين مناطقي است كه مشاهده ميكنيم. رفتاري از نوع بعضي حرفها كه ميزنند از قبيل اينكه: "ما برجام را درک نکردیم تازه آنهايي هم که درک کردند نفهمیدند چی شد. دلار بگيريم تا شکم مردم را پر کنیم". چنين رفتارهايي، چنين حرفهايي به خاطر دو تا رأی .
لذا رفتار عملي درست و جهادگرانه و آبادگرانهي ما كه صادقانه و خالصانه انشاالله هست اثرش خیلی زياد است. این منش و این ارثیهای است که امام برای ما به جا گذاشته که به مردم خدمت کنیم. بیادعا و بیمنت هم خدمت کنیم. دوم خردادیها آمدند و جهاد سازندگی را حذف کردند. این يك بالی بود که امام برای نظام گذاشته بود. اين بال را شکستند. این جهاد سازندگی اگر کماکان کنار سپاه باقی مانده بود، دركشور غوغا کرده بود. نظام را از این نهاد خدمتگذاری محروم کردند. الآن به حول قوه الهی، کمی، تا حدودي، نه بطور کامل بیدار شدیم و همت کردیم و اين بسیج سازندگی را راه انداختیم كه ان شا... با همت برادران جای آن را پر کنیم ولی اثرش را در کشور خواهيم ديد.
ما در بسیج پیشکسوتان قریب 5هزار حلقهی صالحین داریم. الآن که با شما صحبت میکنم بیشتر از 5هزار است. اگر الآن گروه هاي 30نفره ،20نفره، 25نفره هر يك مدت فرضاً هفت روز بروند در مناطق محروم کار کنند، خشت روی خشت بگذارند، چاه بکنند، آبي برسانند؛ امامزادهای آباد کنند، خونهی یتیمي را درست کنند، 5هزار گروه حدوداً سي نفري به مدت هفت روز، ببینید چند هزار ساعت نفر كار ميشود و چه کار مؤثر و عظیمی میشود .
حالا اگر بتوانيم كاري كنيم كه همه اين پنج هزار حلقه اين كار آبادگرانهي جهادي را انجام دهند،ببينيد چه ميشود؟
براي مثال توجه بفرماييد همين روستاي قلعه سيمون كه خراب شده است، برادر عزیز آقای اصغری و دوستانشان از بسيج سازندگی استان تهران همت کردهاند تا خانههاي تمیز و مناسب برای مردمي محترم كه بيخانمان هستند و 49 خانوار ميباشند، درست کنند كه الحمدالله كار با دقت و سرعت، به خوبي در جريان انجام و پيشرفت هم است. خب حالا باز در كنار همين روستا، خبردار شدیم 5کیلومتر پایینتر روستایی مثل بهار و لهک همینطور هست که هیچکس برايشان کاری نکرده است. حالا ما اگر همت کنیم سالی یک منطقه محروم را آباد کنیم جای محروم دیگری باقی نمیماند. کشور ما گلستان میشود، حالا اگر دولت کمک کرد نور علی نور میشود و اگرکمک نکرد نباید اتکای ما به دولت باشد. مثل قبل از انقلاب که همت کردیم و طاغوت را به زیر کشیدیم مگر کسی یا سازمانی به ما کمک کرد؟ کسی به ما پول میداد؟ دولتی وجود داشت؟ سپاهی وجود داشت؟ ما مردم به خیابان ها آمدیم و کار و زندگیمان را کنار گذاشتیم. این همه زندانی و دربه دری و شهید دادیم و جهاد کردیم تا طاغوت را به زیر کشیدیم. حالاهم بیاییم جهاد کنیم و همت کنیم فقر و طاغوت محرومیت را به زیر بکشیم چرا که ما میتوانیم و نیازی به دولت نیست. چرا اگر دولت کاری انجام داد وظیفه اش را انجام داده است. اگر وظیفهاش را انجام نداد طلبکار هم هستیم. و این طلبکار بودن در رأیمان باید مشخص شود. مردم باید ببینند که این دولت چه میزان در خدمت مردم، تودهی مردم، فقیر و محروم هست. با آن رأیشان را تنظیم کنند. خب، شما ببینید این حقوقهای نجومی، اولاً اگر هست، خدانشناسان چرا به مردم نمیدهید؟ شما به خاطر 45 هزار تومان یارانه که به مردم می خواهید بدهید پشت تان میلرزد، مصیبت دارید وعزا میگیرید. پس چطور به آنها میلیاردی میدهید؟طلب کاری ما این است که اگر هست به همه مردم بدهید اگر نیست چرا آنطوری هست. طلبکاری از دولت این است که، باید بیاد در خدمت محرومین باشد نه در خدمت ظالمین نه مال مردم خورها باشد و این قابل قبول نیست. ما امیدواریم با همت پیشکسوتان و با همت همه اقشار بسیج پیشتازی کنیم و مردم خیر و مؤمن ، خوب و مقتدر ، کریم و بخشندهی کشورمان را پای کار بیاوریم. ان شا... محرومیت در روستاهای ما و در مناطق محروم را ظرف برنامهی پنج ساله ششم از بین ببریم و آبادانی را به ارمغان بیاوریم.
سؤال آخر: هم امام (ره) هم مقام معظم رهبری دغدغه محرومیت مردم را داشتهاند علی رغم این مطلب هنوز هم مناطقی هست مثل همین روستای قلعه سیمون که شاهد هستیم چه وضعیتی دارد، چرا باید چنین منطقهای الآن وجود داشته باشد؟
جواب من صریح است. خیلی رک و پوستکنده میگویم بیلیاقتی دولتمردان، و عرضه نداشتن. دِین خودشان را به مردم ادا نکردند وظیفشان را انجام ندادند. ما کشور ثروتمندی هستیم، پول داشتیم و داریم، مشکل بودجه نداریم، فقط سوء مدیریت و بیعرضهگی دولتمردان ما بوده است. این بخش اول دلیل این وضعیت است که عرض کردم. بخش دوم کم توجهی مردم است. خود ما مردم هم مقصریم من و شما که ما می شویم. ما هم تکالیفی داریم. حالا یک دولت کوتاهی کرد ولی ما هم تکالیفی داریم. مثلاً من ندانم و همسایه ام گرسنه بخوابد؛ من اسم خود را مسلمان گذاشته ام. ما مردم به تکلیف و وظیفهی خودمان عمل نکردیم. به وصیتنامهی امام عمل نکردیم به حرف امام و دغدغهی رهبری عمل نکردیم، توجه نکردیم. این همه هدایت و صحبت و راهنمایی میکنند. ما از این گوش میشنویم و از آن گوش در میکنیم.
راه حل وپیشنهاد جنابعالی برای رفع محرومیت ازاین مناطق چیست؟
ماباید ابتدا بسیج سازندگی را به اوج برسانیم و با حداکثر توان حلقههای صالحین بسیج را و مردم را از طریق بسیج سازندگی پای کار بیاوریم و تلاش سازمان یافته و مستمر و نظاممند برای حل این مشکل داشته باشیم.
دوم: مردم در دو بعد نقش اساسی دارند. بعد اول: فرض کنیم که اصلاً بسیج سازندگی هم نیست، مردم که هستند مردم تکلیف شرعی خودشان را نسبت به محرومین انجام بدهند. هرکسی در هر جا هست به اندازهی وسعش کمک کند که معضلات و محرومیت از بین برود. به فقرا و مردم کمک کنیم که مسئله حل بشود. بعد دوم: مردم از دولت مطالبه داشته باشند. اگر مردم سرشان را پایین بندازند و فقط به فکر خودشان و زندگی خودشان باشند و هر دولتی که شکمشان را سیر کرد مسئله حل باشد و دیگر به مسئولیت اسلامی انسانی خودشان توجه نکنند از دولت مطالبه نداشته باشند، یقهگیری نکنند خب نتیجه همین میشود. افکار عمومی باید ازدولت مطالبه جدی کنند. تحت فشار قرار بدهند. برخی دولتمردان چشمشان متأسفانه به دهان مردم و به این رأی مردم هست. مثلاً همین الآن وکلای مجلس همین وکلایی که از اسلامشهر رأی گرفتند. اگر دولتمردان بدانند که مردم به وظایف انقلابی خودشان عمل میکنند و به آنها رأی نمیدهند خودشان پای کار میآیند و خودشان کار میکنند، شهردار، بخشدار، فرماندار، استاندار، وزیر و خود دولت، رئیس جمهور و امثال آنها. اگر احساس کنند که مردم بهشان رأی نمیدهند آنوقت است که چهار نعل میتازند که مردم ازشان راضی باشند و رأی بیاورند. اگر مردم بصیرت داشته باشند و بیدار و شجاع و مطالبه گر باشند، امر به معروف و نهی از منکر کنند و یقهی مسئولین را بگیرند و نگذارند اینها همین طوری بروند و بعد موقع رأی گیری بازی در بیاورند و دستی تکان دهند و با یک هورایی قضیه را تمام کنند. مردم دو تا تکلیف دارند. یک: انجام اقدام عملی و مؤثر در محرومیتزدایی. هرکس به اندازه وسعش و نه بیشتر در هر جایی هست. دوم: مطالبهگری از دولت، از دولتمردان و از مسئولین.
اگر این را انجام دادند و با بصیرت به اصطلاح متوجه مسائل بودند و تکالیفشان را انجام دادند مسئله حل میشود.
دولت باید کمک کند سازوکاری فراهم کند همین بحث بسیج سازندگی که الآن پا به میدان گذاشته است و واقعاً دلسوزانه و با انگیزه با روحیه ی انقلابی که خدمت گذاری میکند باید تقویتش کنند و مسئله حل میشود.
از مشکلات و موانع اردوی جهادی بفرمایید؟
خدا را شکر، مانعی نبوده و البته هیچ کاری بدون مانع نیست، خستگی هست، اما باید تلاش کرد، رفع مانع کرد، همت باید گماشت، آبرو باید گذاشت و باید کار کرد و خدمت کرد و باید کار را پیش برد.