شهریار زرشناس در برنامه "زاویه":

انقلاب اسلامی برای عقب راندن غرب زدگی شبه مدرن بود/جریان نفوذ درپی حاکم کردن ارتجاع شبه مدرن است

زرشناس گفت: باید این جریان نفوذ که بر روی شریان های کشور خیمه زده و اجازه کار را نمی دهد از بین برد که اتخاذ سیاست های همین جریان نفوذی منجر به وقوع فاجعه ای بزرگ در کشور هم خواهد شد.
کد خبر: ۸۸۳۰۱۵۷
|
۰۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۸
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری بسیج، شامگاه چهارشنبه (4 بهمن ماه) «برنامه زاویه» با موضوع «نفوذ؛ ابعاد و مصادیق آن» با حضور شهریار زرشناس عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و بیژن عبدالکریمی دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی از شبکه ۴ سیما پخش شد.

زرشناس در ابتدای این برنامه اظهار داشت: برخی معتقدند علوم انسانی که ما اکنون داریم با اهداف و آرمان های انقلاب در ستیز است اما بنده معتقدم که عالم غرب مدرن وقتی به سراغ ما آمد درواقع آمد تا محصول استیلای غرب مدرن که دارای یک فرمولاسیون و یک صورت بندی مدرن بود القا کند؛ ما این غرب مدرن را به عنوان غرب زدگی شبه مدرن می شناسیم و این غربزدگی شبه مدرن با رویکردی که انقلاب نسبت به آن نشان داد دستخوش یک نوع عقب نشینی شد.

 انقلاب اسلامی برای عقب راندن غرب زدگی شبه مدرن بود

وی ادامه داد: انقلاب حرکتی بود که از طرف جامعه ما صورت گرفت تا این غربزدگی شبه مدرن و استیلای آن را عقب براند و وقتی که این اتفاق رخ داد، میراثی که از این غربزدگی شبه مدرن برای ما مانده بود، یکی در وجه ساخت اقتصادی بود و دیگری در وجه ساخت فرهنگی، به تدریج یک روند ارتجاع شبه مدرن شکل گرفت که این روند ارتجاع شبه مدرن هدفش این بود که هم ساخت فرهنگی غربزدگی شبه مدرن را بازسازی کند و هم ساخت اقتصادی غربزدگی شبه مدرن را بازسازی کند تا بعد بتواند اهداف سیاسی خود را دنبال کند و آنچه که ما تحت عنوان نفوذ مطرح می کنیم اساسا در این متن است که رخ می دهد و بنابراین هدف نفوذ همین است، که ارتجاع شبه مدرن را بر ما حاکم کند.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه یکی از مجاری نفوذ، نفوذ فرهنگی است افزود: علوم انسانی یکی از بستر های پروژه نفوذ است یعنی در واقع ما در امر نفوذ فرهنگی با چند محور حرکت سازمان یافته مواجه هستیم، یک دسته روشنفکرانی هستند که تهاجم فرهنگی را در بازار نشر کتاب در بازار مطبوعات در سینما سازماندهی می کنند.

روشنفکرانی که زمینه را برای استحکام شبه مدرن غربزده آماده می‌کنند

وی افزود: دیگر دسته روشنفکرانی هستند که در نظام دانشگاهی کشور از طریق علوم انسانی فعالیت دارند و اندیشه های مدرن و شبه مدرن و فرایند زمینه سازی برای ظهور و غلبه ارتجای شبه مدرن را اداره فراهم می کنند و بخش دیگر ماجرا روشنفکران تکنوکرات بروکرات هایی هستند که بخصوص در کشور ما از سال 68به بعد تسلط عجیبی بر قوه مجریه و حوزه دیگر پیدا کرده اند و تبدیل به یک طبقه نو ظهور سرمایه دار، رانت خوار، اشرافی و بروکرات شده اند و این ها مکمل این فرایند نفوذ هستند این ها وقتی می خواهند تصمیم بگیرند محاسباتشان بر اساس اندیشه های مدرنی است که خود این اندیشه ها و سیطره این اندیشه ها سیطره و برآمده از آن روند نفوذ است.

زرشناس عنوان کرد: وقتی این ها برای موضعات اجتماعی می خواهند نسخه ای بپیچند الگوهای رایج نئولیبرالی را می گیرند و بر آن اساس عمل می کنند آن هم در متن آن نظام انقلابی که می خواهد از این شاکله اساسا عبور کند، بخشی از معضلاتی که در فرمایشات آقای عبدالکریمی در جلسه قبل بود، دقیقا نتیجه عملکرد همین جریان نفوذی است که اکنون بخشی از آن بروکرات تکنوکرات ها دارند سیاست گذاری برای ما می کنند و بخشی از آن هم در غالب آکادمیسین هایی علوم انسانی اند، بخش دیگری هم در غالب روشنفکران فعال حوزه های مطبوعات و کتاب هستند.

وی گفت: شأن علوم انسانی یعنی شأن علم کلام، برای عالم غرب مدرن یعنی در واقع روح اعتقادات و هویت غرب مدرن دارد را توضیح می دهد و این موضوع فراتر از ایدئولوژی است، درواقع اگر ما علوم انسانی را در معادل علم کلام برای غرب مدرن قرار دهیم، دارد هویت غرب مدرن را فرموله و تبیین می کند.

زرشناس گفت: در یک مرحله ای پایین تر از فلسفه و آن را خوب پمپاژ و تزریق می کند و از دل این روند تئوری های عملی و مدل های اجرایی استخراج می کند، یعنی شما نگاه می کنید اقتصاد غرب مدرن، سیاست، نظام دانشگاهی، تعلم و تربیت، روند های اجتماعی و اخلاقی آن همه به نوعی درآمیخته با این مسئله هستند، پس به این ترتیب ما می بینیم کارکردش برای غرب مدرن یک مدافعه است از وضع موجود غرب مدرن و یکی تبیین گری و هویت بخشی و کمک کردن به این روند حیات و ظهور غرب مدرن تداوم پیدا کند.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عنوان کرد: وقتی استعمار غرب مدرن به سمت کشور هایی مثل ما آمد که ما مدرن نبودیم و هیچ پیشینه و اشتراکی هم به لحاظ تاریخی با افق تاریخ غرب و با وقت غربی هم نداشتیم، خواست در مراتبی ما را مدرنیزه کند، از بالا به زور و تحمیلی بصورت وصله ناچسب آمرانه با سرکوب، با خشونت و علی رغم میل ما و برای این که سلطه خود را مستقر کند، این را خواست که ما مدرنیزه شویم و برای ما آن شبه مدرنیته را اعمال کردند اینجا علوم انسانی یک نقش بسیار مهمی را به عهده می گیرد، و آن نقش این است که می خواهد این نقش را قوام و تداوم ببخشد اینجاست که ما می بینیم که مدرسه حقوق و علوم سیاسی را یک تعداد فراماسون در ایران تاسیس می کنند.

نظام اقتصادی و دانشگاهی کشور به دست فراماسون‌ها تأسیس شد

وی گفت: در حدود سال های هفدهم و هجدهم هجری قمری، می بینید که نظام دانشگاهی ما را همین افراد تاسیس می کنند، پدر علم تاریخ ما جناب آقای حسن پیرنیا فراماسون زاده و خودش ماسون است، پدر علم اقتصاد ما حسین پیرنیا فراماسون و فراماسون زاده است در حقوق علوم سیاسی ما هم همینطور، در حوزه های دیگر همینطور در روانشناسی ما علی اکبر سیاسی یک ماسون است، جامعه شناسی ما یک پست نویست است که اگر ماسون نیست اندیشه های ماسونی دارد.

این نویسنده افزود: یعنی این شاکله به منظور تدوام سلطه غرب مدرن و بست حیات استعمار شکل گرفته است. وقتی انقلاب اسلامی صورت می گیرد و یک ملت به سلطه و اعتراض می کند به حیاط غرب مدرن اعتراض می کنند و می خواهد این سلطه را در هم بشکند خب طبیعی است که یکی از مجراها یا یکی از آن مولفه هایی که الهام بخش این سلطه که علوم انسانی است باید با آن مقابله کند.

زرشناس اظهار داشت: من این ادعا که ما تا به حال مواجهی موفقی با غرب شبه مدرن نداشته ایم و از منظر نقادانه با علوم انسانی مدرن انجام نداده ایم قبول دارم اما این موضوع به این معنا نیست که مقابله اصلا امکان پذیر نیست، ما می توانیم در قلمروهای مختلف این مواجه را سازمان بدهیم این فرصت تاریخی برای ما بوجود آمده است، نفس ظهور انقلاب اسلامی و اینکه ایده ای مثل تحول در علوم انسانی فراگیر می شود این به این معناست که زمان آن پدید آمده است.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: کارماکس یک عبارت جالبی داشت که می گفت بشر همیشه آن دسته از پرسش هایی را طرح می کند که زمان پاسخگویی آن رسیده است و ما الان می توانیم و باید در علوم انسانی تصرف تحول گرایانه داشته باشیم و این به این معنا نیست که ما اکنون یک چیز دیگری بسازیم، بلکه یک روندی شروع می شود که این روند در ابتدا نقادی است، شاکله، زیر ساخت ها، هویت و مولفه هایی ذاتی علوم انسانی مدرن است به منظور ایجاد تحول و البته این روند کمک می کند به آن روندی که آقای عبدالکریمی مخالف آن هستند، البته جلسه پیش آن را پذیرفتند و گفتند که ما سر این موضوع باید راهکارهایی را بدهیم.

وی خطاب به عبدالکریمی گفت: شما می گویید که مردم ما انقلاب کردند که به یک زیست انسانی برسند من این حرف را تایید می کنم حالا سوال ما این است اگر شما مدعی هستید ما هنوز به این زیست انسانی نرسیده ایم و خود من هم معتقدم که تا رسیدن به یک نقطه کمال و نقطه مطلوب فاصله داریم چه کسانی و چه چیزهایی جلوی ما را گرفته است و یا چه موانعی مانع حرکت ما شده است؟! با این حال حرف من این است که وقتی که این ملت انقلاب کرد تا این صورت بندی غربزدگی شبه مدرن را عوض کند خب بلا فاصله مجموعه از حرکت هایشان رو شد، این حرکت ها مثل یک اسب ترواست، ما آمده ایم تا یک قلعه ای را بگیرم و این قلعه را عوض کنیم این قلعه پر از هیولا بود است این قلعه پر از سیاهی بود است و ما آمدیم تا آن را خراب کنیم و خانه ای تازه را بنا کنیم.

 جریان نفوذ درپی حاکم کردن ارتجاع شبه مدرن است

زرشناس به مسئله نفوذ اشاره کرد و گفت: در این صفوف ما هستند که خودی نما هستند اما همیشه نقشه های غلط به ما می دهند، اینجاست که مسئله نفوذ جدی می شود دقیقا ما برای این که بخواهیم این وضع نامناسب را اصلاح کنیم طرح و برنامه می خواهیم، جریان نفوذی که روز به روز هم قوی تر شده قبل از این که بخواهیم به خودمان بیاییم و پیش از اینکه بخواهیم و بتوانیم به سمت یک طرح ریزی تازه ای برویم یک انسداد برای ما ایجاد کرده است.

وی ادامه داد: جریان آکادمیسین هایی که در دانشگاه های ما بودند حرکتی که توسط آقای عبدالکریم سروش و عده ای از همراه هان آن که در جریان انقلاب فرهنگی صورت گرفت، روند را به سمتی عوض کرد که اساسا انقلاب فرهنگی به جای این که به این سمت برود که به متفکران، امکان ها، فرصت ها میدان دهد،و طرح های نو را مطرح کنند کاملا به عکس شد و به سمتی رفت که که عقلیت کنند و مصلبانه همان وضع پیشین را ادامه دهند، همان سطح پیشینی که تفکر ستیز بود، برباد دهنده تفکر بود و تفکر سوز بود و متاسفانه آن روند ادامه پیدا کرد.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: ما دو یا سه ذخیره بزرگ داریم که باید با استفاده از این ذخایر بتوانیم فرمول های اجتهادی برای تحول ایجاد کنیم. امروز در کنار هم دو مسئله است، یکی این بحث است که ما بپذیریم که سیطره بیش از 100 ساله شبه مدرنیته برای خود نهاد سازی و جریان سازی کرده است و وقتی که مردم انقلاب کردند این جریان ها یک شبه کنار نمی روند.

وی تأکید کرد: قطعا اینگونه جریانات هستند، مقاومت می کنند و می خواهند خودشان را بازسازی کنند تا دوباره حاکم شوند، امثال سروش و دیگرانی که اسم آن ها را نمی آورم، تکنوکرات بروکرات ها و سرمایدارانی که بعد ها می آیند این ها دنباله های همین جریان هستند پس مسئله شخص نیست، پس ما این را می پذیریم که جریانی که درون کشور ما دقیقا، حتی در پیکره نظام ما وجود دارد، مصداق آن نفوذی است که بنده عرض می کنم.

زرشناس اظهار کرد: به نظر من در خود اسلام در تفکر فلسفی ما در منظومه ای که مکتب امام خمینی نامیده می شود و در برخی از متفکران بزرگی که در سال های 57 به بعد زنده بودند و بعضا هنوز زنده هستند، این ظرفیت و قابلیت کاملا وجود داشت است و وجود دارد شما توجه کنید، وقتی اولین انقلاب مدرن غرب مدرن سال 1348 میلادی در رم رخ می دهد مگر این انقلاب یک شبه و یک روزه همه چیز را زیر و رو کرد؟ خیر، یک شکوفایی ایجاد شد این شکوفایی اول بصورت یک جوانه بود کم کم بست پیدا کرد آن هم ظرف چند صد سال و ان شاء الله که ما روندهایمان سریع تر از آن ها باشد.

وی گفت: در انگلستان وقتی آن روند دگرگونی سیاسی مثل انقلاب کرامول در سال 1649 مگر این ها آمدند در همان لحظه در همان آن ظرف پنج سال، ده سال، بیست سال این روندها طول کشید، منتها در اینجا مسئله این است، ما این استعداد را در این ماجرا داریم، خود اسلام و مکتب امام خمینی (ره) و ظرفیت های متفکرانی که توسط نفوذی ها تکنوکرات بروکرات ها و به دلیل غلبه نسخه های نئولیبرالی آن ها اتفاقا این ها کنار زده می شوند، وقتی من از انسداد تفکر ورزی در آلترناتیو سازی بواسته فشار نفوذ، سیطره نفوز و نفوذی ها و سیطره مشغولاتی که این نفوذی ها ترویج می کنند ایجاد می شود، علوم انسانی یکی از آن اجزای آن می شود و روشنفکرانی که در بازار کتاب جولان می دهند وجه دیگر این موضوع هستند تکنوکرات بروکرات های رانت خوار و سرمایه دارانی که نشسته در قوه مجریه و جاهای دیگر بخش دیگر آن هستند.

تهاجم غرب به استقلال ملت ایران

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه استقلال ملت ایران موجب تهاجم های آنان علیه جمهوری اسلامی ایران شده است، افزود: ما باید یک الگوی متفاوتی از پیشرفت را داشته باشیم که همان الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت است. ما امروز ضعیغف نیستیم اما قبول دارم که در بخش هایی از جامعه مشکل داریم.

باید از اقتصاد سرمایه داری شبه مدرن عبور کنیم

وی با بیان اینکه برای رفع مشکلا باید دو کار بزرگ انجام داد، تصریح کرد: یک اینکه باید تحول عدالت طلبانه در بخش اقتصاد کشور باید داشته باشیم و از این اقتصاد سرمایه داری شبه مدرن باید عبور کنیم و اگر عبور نکنیم دیالکتیک تقابل با شبه مدرن را خواهیم باخت. دوم اینکه یک تحول جدی در حوزه فرهنگ نیز باید انجام دهیم که به نظر من این دو به هم متصل هستند، چراکه مشکلات فرهنگی و اجتماعی امروز ما همچون معضلات جنسی از عواملی همچون شرایط بد اقتصادی برگرفته است، اقتصادی که قطعا اسلامی نیست و سرمایه داری شبه مدرن است.

وی با بیان اینکه اقتصاد اسلامی تا کنون در کشور اجرا نشده است، یادآور شد: اقتصاد سرمایه داری شبه مدرن را رضا شاه بوجود آورد، محمدرضا شاه آن را تقویت کرد و پس از انقلاب سفید کذایی نهادینه شد. این مدل اقتصاد به دو دلیل پس از انقلاب هیچ تغییری نکرد که عدم وجود تئوری جایگزین و یا تحول یکی از دلایل آن بود و دیگر دلیل این بود که بسیاری از افرادی که در قوه مجریه بر سر کار بودند اجازه دگرگونی اقتصاد سرمایه داری را نمی دادند.

 استعداد پیاده سازی اقتصاد اسلامی را داریم

زرشناس تصریح کرد: ما استعداد پیاده سازی اقتصاد اسلامی را داریم و حتی کارهایی هم صورت گرفته است اما جریان تکنوکرات بروکرات ها که قوی تر از گذشته حضور دارند، اجازه تحقق این هدف را نمی دهند و دائما از سوی این جریان سرکوب می شویم.

این جامعه شناس ادامه داد: ما نیاز به یک طرح روشن و یک استراتژیک منسجم فرهنگی داریم تا بتواند فرهنگی پیش‌رو انقلابی را حاکم کند و سکولاریزم شبه مدرن را عقب براند، لازمه این کار این است که ما اولا محیط را بشناسیم و ثانیا این که بتوانیم با دخل و تصرف در آن، فرهنگ غلط را دگرگون کنیم؛ متأسفانه این طرح فرهنگی را نداریم و در حوزه اقتصاد هم نتوانستیم سرمایه داری را از بین ببریم.

وی با بیان اینکه الگوی ایرانی- اسلامی پیشرفت و تئوری اقتصاد مقاومتی سنگ بنای این حرکت هستند، افزود: وقتی رهبر انقلاب اسلامی می خواهند که موضوع پیشرفت ایرانی- اسلامی در حضور خودشان طرح مبحث شود نشان از اهمیت موضوع دارد چراکه چشم انداز حرکت ما را مشخص می کند و اینکه دولت آن را اجرا نمی کند بحث دیگری است.

اقتصاد مقاومتی فرمولی برای دگرگونی اقتصادسرمایه داری است

زرشناس با بیان اینکه اقتصاد شبه مدرن ما عدم توازن ساختاری دارد، تصریح کرد: اصلی ترین حرکت اقتصاد مقاومتی این است که این عدم توازن ساختاری را دگرگون می کند، یعنی بنیه تولیدی را تقویت می کند، با تقویت این بنیه تورم و بیکاری کاهش می یابد و عدالت اجتماعی در عرصه کسب و کار فراهم می شود. بنابراین با یک دگرگونی در حوزه فرهنگ و اقتصاد به راحتی می توانیم بسیاری از مشکلات موجود را از پیش رو برداریم.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اذعان کرد: طرفداران علوم انسانی، روشنفکران فعال تهاجم فرهنگی، تکنوکرات بروکرات های حاکم و سرمایه داری نوظهور بروکرات که امروز بسیار قدرتمند شده اند اجازه ایجاد این دگرگونی را نمی دهند و راه ها را بسته اند.

وی گفت: وقتی که ناتوی فرهنگی به سراغ ما آمده و در حال فعالیت سرسختانه است چطور برخی می گویند نباید مقابله کرد؟! این افراد معتقدند که باید نشست و به خودآگاهی رسید، این خودآگاهی تا حدی محقق شده اما امروز جریان های شبه مدرن فرهنگی از سوی ناتوی فرهنگی سازماندهی شده و کار را دست گرفته اند و به اعتقاد من امروز در متن یک تقابل همه جانبه با آن قرار داریم.

زرشناس با تأکید بر اینکه غرب مدرن غرب سلطه است، تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران مقابل این سلطه ایستاده است و طبیعی است که با ما به مقابله بپردازند، این مقابله سازمان یافته است و از سوی نفوذی های داخلی صورت می پذیرد. امروز ایدئولوژی غربی از سوی بسیاری از مسئولین، اساتید و مدیران کشور بیان می شود و این همان موضوع نفوذ است.

این نویسنده و پژوهشگر بیان کرد: باید این جریان نفوذ که بر روی شریان های کشور خیمه زده و اجازه کار را نمی دهد از بین برد که اتخاذ سیاست های همین جریان نفوذی منجر به وقوع فاجعه ای بزرگ در کشور هم خواهد شد.

وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی دو گانه استقلال، آزادی و عدالت و شبه مدرنیته را ذیل اندیشه دینی جامعه ایجاد کرد، افزود: انقلاب اسلامی با ایجاد این دوگانه سعی کرد شبه مدرنیته را عقب بزند و امروز شبه مدرنیته بازگشته است برای تقویت قدرت سلطه.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در واکنش به این ادعا که جمهوری اسلامی ایران دائما در حال تقویت سنت گرایان است، گفت: با بررسی و مشاهده کتب علوم انسانی، نظام دانشگاهی کشور، بازار مطبوعات و آثار هنری در حوزه های مختلف به راحتی به غلط بودن و نادرست بودن این ادعا پی برد.

وی با اشاره به وجود یک طبقه متوسط مدرنیته در جامعه اذعان کرد: لایه فوقانی این طبقه می تواند تحت تأثیر عوامل و فضاهای جهانی قرار بگیرد و آن در صورتی است که ما کار اغنایی قوی انجام ندهیم و متأسفانه سال ها است که کار اغنایی قوی توسط وزارتخانه های ارشاد ما نشده است و این به دلیل حاکمیت نئولیبرال ها در وزارتخانه و همچنین کمرنگ بودن اندیشه دینی بوده است. اندیشه دینی قدرت فراگیری دارد و می تواند ورای سنت و مدرنیته ایستاده و یک وحدت فراگیر ایجاد کند.

تلاش نئولیبرال های داخلی در کودتای 88 به نتیجه نرسید

زرشناس به حوادث سال 88 اشاره کرد و گفت: می توان گفت آن مقطع زمانی یک کودتایی بود که نئولیبرال های داخل حکومت سعی کردند با تکیه بر بخشی از لایه فوقانی طبقه متوسط مدرن، کاری انجام دهند تا آرمان گرایی انقلابی را متوقف کنند که این کودتا شکست خورد.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تأکید کرد: باید فضایی را باز کنیم برای اینکه اندیشمندانی که می خواهند مستقل بیاندیشند به میدان آمده و در حوزه اقتصاد تئوری سازی کرده و ما بتوانیم به تدریج این تئوری ها را عملیاتی کرده و شاکله نئولیبرال کنونی را دگرگون بکنیم و از این طریق یقنیا بسیاری از مشکلات ریشه کن خواهد شد. از طرفی باید توجه داشت همانند این اتفاق باید در حوزه فرهنگ هم بوجود بیاید تا آرایش فرهنگی موجود هم دگرگون شود.

وی در پایان گفت: من نمی گویم که به زور و اجبار مردم را به یک کار مجبور کنیم بلکه من معتقدم اندیشه اسلامی و مکتب امام خمینی(ره) نوعا این قدرت، جاذبه و توانایی را دارد که همه اقشار و سلایق را علی رغم تفاوت هایی که دارند، ذیل گفتمان انقلاب اسلامی جمع کند و اگر امروز ما با مشکلات متعددی روبرو هستیم حاصل این است که خیلی کم به این نسخه انقلابی عمل کرده ایم.

ارسال نظرات