شهدای ترور مظلومترین شهدای تاریخ انقلاب اسلامی هستند/ وجود 26شهید ترور در لرستان
به گزارش خبرگزاری بسیج از لرستان، انقلاب اسلامی در سال 1357 زمانی که به پیروزی رسید، یکی از اولین گروههایی که پس از مدت کوتاهی ساز مخالف زد، سازمان مجاهدین خلق بود. سازمانی که پیش از انقلاب نیز مشی نبرد مسلحانه را برای مبارزه با رژیم سلطنتی پیشه کرده بود و کادرهای منسجمی نیز در سراسر کشور داشت.
مجاهدین در ترورهای پیش از انقلاب
تشکیلاتی که عمدتاً تفکراتی التقاطی از
مارکسیم - کمونیسم و برداشتهای خاص از اسلام و تجربیات بسیاری درزمینهٔ کار با اسلحه و بمب
و روشهای اطلاعاتی در دوران پیش از انقلاب با خود به همراه داشتند. رفتارها، خطمشی
و اقداماتی که سازمان مجاهدین در زمان مبارزاتی خود به کار میبستند، خوشایند امام
خمینی (ره) نبود و نسبت به خطر این گروه بارها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هشدار
داده بودند. مجاهدین در ترورهای پیش از انقلاب با برداشتی که از استبداد و استکبار
داشتند، بسیاری از افراد ثروتمند، کارخانهدار و حتی بازاری را به قتل میرساندند
حذف مخالفین به روشهای سخت توسط مجاهدین
خلق
با پیروزی انقلاب در بهمن 57، سازمان مجاهدین در آزادی کامل تبلیغات خود را برای دستیابی به قدرت آغاز کرد اما هیچ استقبالی از سوی مردم به آنها صورت نگرفت. مسعود رجوی در این زمان توانست به رهبری این سازمان دست پیدا کند.
سازمان مجاهدین یکی از گروههایی بود که رفراندوم رأی به جمهوری اسلامی را بایکوت کرد و در آن شرکت نکرد و بهتدریج سازمان مجاهدین زمانی که بابی رونقی و عدم استقبال مردم روبهرو شد، رادیکالتر شد و حذف مخالفین را به روشهای سخت را در پیش گرفتند.
ترورهای سازمان مجاهدین خلق در سالهای نخست انقلاب
جو و شرایط انقلابی در سالهای نخست
انقلاب، باعث شد تا برخی از گروهها، در برخورد با مخالفین خود دست به سلاح ببرند
که ازجمله میتوان به گروه فرقان و گروه مجاهدین خلق، اشاره کرد. ترورهای صورت
گرفته از سوی این گروهها، شخصیتهای برجستهای از رهبران انقلاب را به شهادت
رساند و حتی مردم عادی کوچه و بازار نیز از ناامنیهای ایجادشده توسط این گروهها،
آرامش و امنیت نداشتند
.
وجود بیش از 17 هزار شهید ترور در کشور/26 شهید ترور در لرستان وجود دارد
مراد روشنی، مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران لرستان در گفتوگو با خبرگزاری بسیج با اشاره به اینکه بیش از 17 هزار شهید ترور در سطح کشور وجود دارد، عنوان کرد: در بنیاد شهید لرستان 26 شهید ترور ثبتشده است.
وی با اشاره به اینکه این شهدا از اقشار مختلفی هستند، افزود: در بین نام شهدای ترور لرستان از نماینده مجلس تا دانشآموز وجود دارد، سید فخرالدین رحیمی و محمدحسین صادقی ازجمله شهدای ترور بودند که بهعنوان نماینده مجلس فعالیت میکردند و شهید عبدالحسین مبشر نیز قبل از شهادت خود بهعنوان مسئول بنیاد شهید فعالیت داشت.
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران لرستان عنوان کرد: شهدای ترور لرستان معمولاً در درگیری با منافقان و بمبارانها به درجه رفیع شهادت رسیدهاند
بمبگذاری در مقر نخستوزیری
با متلاشی شدن گروه فرقان، اما مجاهدین
با توجه به گستردگی حامیانش و با شروع سال 1360، بهصورت علنی مبارزه مسلحانه با
نظام جمهوری اسلامی را در پیش گرفت و با عزل ابوالحسن بنیصدر، رئیسجمهور
موردحمایت آنها، تقابل خیابانی و تهدید به جنگ داخلی در کوران حمله صدام حسین به
ایران، اوضاع کشور را بهشدت آشفته ساخته بود. اوج رذالتهای مجاهدین که در ادبیات
مردم به منافقین تغییر نام داده بود، با بمبگذاری در مقر نخستوزیری و به شهادت
رساندن رئیسجمهور و نخستوزیر کشور، به اثبات رسید.
پس از اعلام دشمنی رسمی منافقین با
جمهوری اسلامی، مسعود رجوی به همراه بنیصدر از کشور گریختند و به پاریس پناه
آوردند. بسیاری از رهبران و کادرهایی منافقین بهتدریج از کشور فرار کردند ولی
بخشی از آنها در کشور باقی ماندند
.
آشکاری ائتلاف منافقین و رژیم بعثی صدام
علیه ایران
در سال 1365، مسعود رجوی به عراق رفت و
دست در دست صدام حسین گذاشت. از این به بعد ائتلاف منافقین و رژیم بعثی صدام علیه
ایران آشکارتر شد و نهایت خباثت منافقین در این زمان ثابت شد. آنچه در طول این چند
سال در سازمان مجاهدین روی داد و در کنار سربازان بعثی به کشتار مردم و رزمندگان
ایران پرداختند را نمیتوان دگردیسی یا تغییر ماهیت سازمان نام نهاد بلکه میبایست
آن را در ذات منافقین جستجو کرد که حذف مخالفین خود را تنها در حذف فیزیکی آن میبینند.
صدام حسین با در اختیار قرار دادن کمپ
اشرف که به گارد ریاست جمهوری تعلق داشت و جزء یکی از بهترین اماکن نظامی رژیم
بعثی بود، پاداش خیانت منافقین را تقدیم میکند و رجوی نیز با در اختیار داشتن
امکانات مالی و نظامی، حکومت خود را در اشرف به راه میاندازد.
جاسوسی منافقین در داخل کشور
در طول جنگ صدها تن از منافقین در داخل کشور به جاسوسی مشغول میشوند و اطلاعات بسیاری را به رژیم بعث میرسانند. اسناد و فیلمهای ملاقات رهبران منافقین با سازمان اطلاعات عراق، در دسترس است و نشان میدهد چگونه منافقین در قبال دریافت پول و امکانات، اسرار ایران را به فروش میرسانند، اسراری که با افشای آن عراق بهراحتی علیه رزمندگان کشور در جبهههای نبرد و خطوط مقدم، عملیات انجام میداد و هزاران نفر را به شهادت میرساند
.
در طول جنگ تحمیلی که کشور در بدترین
شرایط خود به سر میبرد و بسیاری از کشورهای جهان به حمایت از صدام حسین میپرداختند،
منافقین نیز در داخل و خارج از مرزها، از مقابل و پشت بر کشور شمشیر میکشیدند.
یکی از اقدامات خباثت بار آنها، ترور
رزمندگانی بود که در حین جنگ به مرخصی میآمدند. منافقین با شناسایی آنها، این
رزمندگان را در شهرها و روستاهای خود به شهادت میرساندند.
سازمان منافقین به امید آنکه خیانتهایشان نتیجه خواهد داد، زیرساختهای مبارزاتی خود را در داخل حفظ کرده و نیروهایی را نیز جذب میکردند. دستگاههای نظامی و امنیتی کشور باوجود دفاع در مقابل دشمن خارجی، میبایست در داخل نیز با منافقین مبارزه میکردند و توطئههای آنها را خنثی میساختند. تعدادی از حامیان و کادرهای منافقین در کشور به کمک اقدامات نظامی و اطلاعاتی دستگیر و روانه زندانها میشدند.
نیروهای منافقین در عراق در کنار بعثیها علیه ایران اقدامات بسیاری را انجام میدادند. با نزدیک شدن به پایان جنگ و فرسایشی شدن آن، درنهایت قطعنامه 598 مورد موافقت قرار گرفت و آتشبس اعلام شد.
پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت و لغو آن
توسط نیروهای عراقی
شش روز پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ شورای
امنیت توسط ایران، نیروهای عراقی توافقات این قطعنامه را زیر پا گذاشته، مجدداً در
جنوب و حوالی خرمشهر حمله کردند تا راه نفوذ برای ارتش منافقین باز شود و حتی
توانستند. بهاینترتیب نیروهای دفاعی ایران در جبهههای جنوبی مستقر شدند
.
برنامهریزیهای گستردهای از سوی
منافقین و فرماندهان ارتش عراق برای تصرف و حرکت به سمت تهران صورت گرفته بود و آنها
با علم به اینکه ایران توان نظامی و دفاعی خود را ازدستداده یا تضعیفشده، قادر
به مقابله کامل نخواهند بود و همزمان شورشهای داخلی نیز به کمک منافقین برای
سهولت عملیات خواهد آمد.
اما ارتش جمهوری اسلامی طی عملیاتی
بانام مرصاد به معنای کمین، توانست نسخه منافقین را در هم بپیچد و در چهارم مرداد،
شکست سنگینی را به این خیانتکاران خوشخیال وارد سازد. اما منافقین در همین مدت
کوتاه عملیات در شهرها و روستاهایی که واردشده بودند، جنایتهای وحشتناکی را مرتکب
شدند و بسیاری از مردم غیرنظامی را به شکل فجیعی به قتل رساندند.
حمله منافقین به خاک ایران و کشتار مردم
بیگناه و غیرنظامی تنها بخشی از توطئه این گروه بود و ایجاد آشوب و شورش بخش دیگر
آن ماجراست. نیروهای وفادار منافقین در داخل کشور برنامههایی برای شورش همزمان
با عملیات فروغ جاویدان داشتند.
در زندانها نیز این نیروها دست به انجام آشوب و شورش میزنند که نشاندهنده وجود عناصری است که همچنان برای خیانت به ایران لحظهشماری میکنند، تا به خیال خود و با آتش زدن زندانها و شروع شورش، با رسیدن منافقین به تهران، کار را یکسره کنند.
در چنین اوضاع و احوالی حضرت امام (ره) بر مبنای دیدگاه فقهی خود از مسئولان مربوطه خواستند تا ضمن بررسی مجدد وضعیت منافقین در زندان، آن دسته از این افراد را که همچنان بر سر موضع خود تشخیص میدهند، بهعنوان نیروهای داخلی یک سازمان محارب که با استفاده از فرصت، درصدد آشوبگری و تحریک دیگران به شورش هستند، اعدام کنند.
با اجرایی شدن فرمان امام خمینی (ره)،
چند صد نفر از منافقین و وابستگان دیگر گروههای مسلح که همچنان به مشی مسلحانه
علیه نظام اسلامی اعتقاد داشتند، اعدام شدند و صدها زندانی تواب هم آزادشده و به
خانوادههای خود پیوستند.
تعداد اعدامیهای منافقین مشخص نیست و
برخی از منابع عددی بین 2500 تا 3000 را ارائه میدهند و سازمان منافقین نیز با
اغراق کامل بیش از 30 هزار نفر را جزء آمار اعدامیها معرفی میکند.
انتقاد از اعدام منافقین سال 68
این تصمیم حضرت امام بهشدت موردانتقاد
و اعتراض آقای منتظری که در آن زمان قائممقام رهبری بود، واقع شد و همچنان که از
روحیه خاص وی در سادهاندیشی و سطحینگری انتظار میرفت، قادر به تبیین چنین امری
نبود.
امانگاه حضرت امام به این مسئله، کاملاً متفاوت بود. به نظر ایشان، هرکسی که علیه نظام دست به اسلحه برده، شرعاً مستحق مجازات مرگ است و افراد زندانی منافق همچنین وضعیتی دارند.
محاکمه قبلی آنان همراه با رأفت و گذشت اسلامی صورت گرفته بود و الا هیچکدام از افرادی که در ترورها و عملیات نظامی دخالت داشته و مستقیم و غیرمستقیم علیه نظام اسلامی جنگیده بودند، مجازاتی کمتر از مجازات محارب ندارند. از طرفی اکثریت این افراد از کسانی هستند که سر موضع ضدانقلابی خویش باقیماندهاند و پس از آزادی به منافقین ملحق میشوند و به عراق میگریزند.
در سالی که منافقین هر آنچه را از خیانت
و جنایت میتوانستند علیه ملت ایران انجام دهند، به مرحله عمل رساندند و انزجار
عمومی در سراسر کشور نسبت به آنها شکلگرفته بود، تنها یک تصمیم قاطعانه میتوانست،
داستان خیانتها، جنایتها، توطئهها، ناامنیها و نقشههای شوم آنها را برای جنگ
داخلی، خاتمه دهد.
برداشتهای سطحی و ساده اندیشانه منتظری
و ادامه این روند علیرغم روشن شدن تبعات خیانت منافقین، سبب شد تا امام خمینی
(ره)، از او دل بکند و زمام امور کشور را به دست چنین فردی نسپارد.
نقش آیتالله رئیسی در اعدام منافقین
همهکسانی که درزمینهٔ اعدامهای سال 67 نقش
ایفاء کردهاند، امروز در جبهه اصلاحطلبان تعریف میشوند. آیتالله موسوی اردبیلی،
موسویخوئینیها، آیتالله موسوی تبریزی و آقایان مجید انصاری و محسن آرمین بهعنوان
رؤسای زندان اوین در اجرا دستور ولایتفقیه، نسبت به اعدام منافقین مجاهدین خلق که
تا آن زمان از پذیرش توبه خودداری کرده، نقش داشتهاند.
پسازاینکه آیتالله رئیسی بهعنوان
گزینه جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی و طیفهای مختلف مردمی، دانشجوئی و
دانشگاهی، کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 را پذیرفتند، جریان رسانهای
خارجی و داخلی، منافقین، لیبرالها و کارگزاران سازندگی به تخریب ایشان پرداخته و
اینگونه در جامعه القاء میکنند، که آیتالله رئیسی نقش گستردهای در اعدام
منافقین مجاهدین خلق در سال 67 داشته است.
درحالیکه نیروهای انقلابی باید تخریب آیتالله رئیسی توسط منافقین، لیبرالها و رسانههای داخلی و خارجی را به فال نیک گرفته و از همافزائی منافقین جدید که با مسعود و مریم رجوی همنوا شدهاند، بیم به دل راه ندهند.
انتهای پیام/ ش