یادداشت/ وطن امروز

چگونه عملکرد و کارنامه موضوعیتش را از دست داد؟!

چرا مسؤولان تلاشی برای رفع مشکلات کنند؟ فقط کافی است همیشه یک ترس کاذب از «رقیب» در صحنه را به جامعه تزریق کنند، آن وقت به طور کلی دیگر نیازی به کارنامه موفق و دفاع از آن وجود نخواهد داشت.
کد خبر: ۸۸۶۴۷۰۹
|
۰۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۴

به گزارش  خبرگزاری بسیج، روزنامه «وطن امروز» در یادداشتی از «مسعود فروغی» نوشت: انتخابات 29 اردیبهشت 96 با تمام کش‌وقوس‌های سیاسی و اجتماعی‌اش یک بسته کامل اطلاعاتی برای بررسی رفتار گروه‎های سیاسی است، در اینکه کسب موفقیت برای جلب آرای اکثریت اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد شکی نیست، اصلا مگر می‌شود در یک سیستم مردم‌سالار زیست سیاسی داشت و گفت «آرای اکثریت بی‌اهمیت است!» به هرحال یک سوی هر موفقیتی، شکست است، بدتر از شکست برای فعالان نظام سیاسی مردمی، مقابله با آرای عمومی و گردنکشی در برابر آن است، همان خاطره تلخ سال 88 برای 100 سال مردم ایران کافی است تا نتیجه «زدن زیر میز انتخابات» را یک ملت دریافت کند.
انتخابات اردیبهشت 96 مثل همه‌ انتخابات‌ها یک طرف پیروز به معنای کسب آرای اکثریت داشت و یک طرف شکست خورده؛ در این مساله اما هیچ انتخاباتی مثل سال 88 نبوده که یک سوی انتخابات هم آرای اکثریت را به دست نیاورد و هم توان تحمل شکست سیاسی و بازسازی اجتماعی خودش را نداشته باشد.
فارغ از اینکه چه کسی موفق شد رای اکثریت را به دست بیاورد، نحوه آرایش انتخاباتی است؛ صحنه انتخابات نشان می‌دهد مساله انتخابات چه بوده. رای‌ها چرا و چگونه به سمت افراد حاضر گرایش پیدا ‌کرده یا برعکس؟ آیا میان مهم‌ترین مسائل انتخاباتی و دغدغه‌های عمومی نسبت معناداری وجود دارد یا خیر؟
شاید بررسی رفتار طرف پیروز انتخابات از آغاز رقابت‌ها تا روز رای‌گیری کمک بزرگی به پیدا کردن حل این سوال‌‎ها کند، اینکه دولت مستقر به کمک چه ابزاری بالاخره توانست خط تاریخی تمدید دولت‌ در دوره دوم را ادامه دهد حتما یک دلیل خطی ندارد، نمی‌شود از این مساله که رای‌آوری رئیس دولت مستقر همیشه راحت‌تر از رقبایش است گذشت اما درصد پایین دولت روحانی با وجود در اختیار داشتن 4 ساله تمام ارکان اجرایی کشور چیست؟
به نظر می‌رسد مهم‌ترین راز انتخابات 96 که هم منجر به رای‌آوری مجدد حسن روحانی شد و هم یک رقیب بزرگ 16 میلیونی برای دولت به وجود آورد، تغییر صحنه انتخابات ریاست‌جمهوری از عرصه ایجابی به عرصه سلبی است.
دولت روحانی در طول 4 سال فعالیت خودش نتوانست کارنامه‌ای قابل دفاع به جا بگذارد، گسل‌های اجتماعی ایران در صحنه اجتماعی هم آنجا که به مسائل ایجابی نظیر تولید و اشتغال و توسعه اقتصادی و... مربوط می‌شود و هم آنجا که به فساد و تبعیض و بی‌عدالتی مربوط است کارنامه‌ ضعیفی از دولت روحانی به یادگار دارد، آنچنان کارنامه دولت مستقر در این انتخابات ضعیف بود که اتاق فکر رئیس‌جمهور بلافاصله پس از مناظره اول تغییر مشی داد. بعد از مناظره اول که حسن روحانی در شرایط اجتماعی ضعیف نشان داده شد، دولت فهمید ادامه ماندن در زمین «عملکردها» منجر به باخت بزرگی می‌شود، چه آنکه رای بزرگ منفی روحانی تا پایان انتخابات که بخشی از آن در سبد رای آقای رئیسی هم هست، قطعا به عملکرد ضعیف دولت وی بازمی‌گردد اگرنه «ثبات مدیریت و ادامه مسیر نیمه‌کاره» استدلالی است که بسیاری از جامعه ایران را قانع می‌کند، به غیر از شرایطی که تجربه قبلی موفق نبوده باشد.
دولت برای فرار از شکست انتخاباتی خیلی زود «مساله بازی» را عوض کرد، روزهای پس از مناظره اول دیگر آمار و ارقام و بررسی وضعیتی که دولت مستقر نقش بزرگی در وقوع آن داشت جای خودش را به دوگانه‌سازی «نه به ترس» آن هم از جنس سیاسی و فرهنگی داد، اینکه رقبای انتخاباتی روحانی در طول سال‌های اخیر به حقیقت یا دروغ چقدر «پاس گل» به  روحانی داده بودند حتما جای بررسی و اصلاح دارد اما صحنه‌آرایی ستاد انتخاباتی کاندیدای پیروز به گونه‌ای بود که «درست و غلط» در آن اهمیت زیادی نداشت و دستور کار تنها بیرون کشیدن صحنه رقابت از نارضایتی‌های اقتصادی بود. توضیح و تحلیل اینکه دولت چگونه توانست «مساله بله به روحانی» را به «کی ترسناک‌تره؟!» تغییر دهد، جای خودش را دارد اما اثر این سیاست انتخاباتی که رگه‌های آن در سال 92 هم مشاهده شد و در بهار 96 به صورت کامل عملیاتی شد روی جامعه ایران چه خواهد بود؟
با این دست‌فرمان آقایان دولتی، آیا اساسا عملکرد دولت و مجلس و... «مستقر» مهم است؟ قطعا خیر! اصلا چرا مسؤولان تلاشی برای رفع مشکلات کنند؟ فقط کافی است همیشه یک ترس کاذب از «رقیب» در صحنه را به جامعه تزریق کنند، آن وقت به طور کلی دیگر نیازی به کارنامه موفق و دفاع از آن وجود نخواهد داشت. در این شرایط چند اتفاق ناگوار برای جامعه ایران خواهد افتاد، هم اینکه مسؤولان برای حفظ صندلی خود کارنامه ایجابی نخواهند داشت بلکه سند علیه دیگران جمع می‌کنند، متخصصانی که مخالف عملکرد افراد باشند، در گیر و دار دوگانه‌سازی‌های سیاسی و فرهنگی تحت فشار قرار خواهند گرفت و روز به روز شرایط بدتر خواهد شد. شاید به طور کلی رقابت برای اینکه چه کسی می‌تواند این مشکلات را حل کند منتفی شود و رقابت بر سر این شود که چه کسی «کمتر ترسناک» است.
هرچند نباید از اثر وضعی این میزان «دروغ و انگ علیه رقبا» گذشت اما به هر حال انتخابات 96 از هیچ لحاظ منطقی و عقلی کمکی به طرف پیروز هم نخواهد کرد، چراکه اتاق فکر روحانی تصمیم گرفت برای حفظ دولت، رای‌دهندگان را مجاب کند «ما کمتر ضرر داریم»، این سبد رای هرچند پاستور را برای روحانی حفظ می‌کند اما فضای اجتماعی مثبت برای وی شکل نمی‌دهد. به هر حال اینکه چرا انتخابات 96 در کمترین میزان ممکن از موضع ایجابی «چه کسی باید» قرار داشت، برای آینده جامعه ایران چالشی بی‌نظیر فراهم می‌کند.

ارسال نظرات