بازخوانی مکتب سیاسی امام خمینی/ 8

ساده زیستی در کلام و منش امام خمینی (ره)

ساده زیستی امام (ره)یکی از نقاط برجسته زندگی و مکتب ایشان است. نوع زندگی امام متناسب با جایگاه ایشان به عنوان رهبر یک کشور برای بسیاری از افراد قابل درک نیست.
کد خبر: ۸۸۶۸۷۱۰
|
۱۴ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۶:۵۷


امام خمینی


به گزارش خبرگزاری بسیج،ساده زیستی امام (ره)یکی از نقاط برجسته زندگی و مکتب ایشان است.  نوع زندگی امام متناسب با  جایگاه ایشان به عنوان رهبر یک کشور برای بسیاری از افراد قابل درک نیست. در ادامه زوایایی این ساده زیستی در زندگی امام(ره) را در خاطرات اطرافیان با هم مرور می کنیم:


شما دست به یکی کردید تا مرا جهنمی کنید
آیت الله مسلم ملکوتی از شاگردان قدیمی حضرت امام (ره)بودند که توفیق درک محضر ایشان را در ایران و نجف داشته اند. ایشان که از نزدیک با بیت حضرت امام (ره)در نجف مرتبط بوده، درباره خانه امام (ره) در نجف و ساده زیستی ایشان دو خاطره خواندنی تعریف نموده است:
«این منزل در شارع الرّسول قرار داشت و آقای شیخ نصر الله [خلخالی] آن را اجاره و تهیه کرده بود. این منزل دو طبقه داشت و در هر طبقه دو اتاق که مساحت هر کدام دوازده متر بود، وجود داشت. یکی از اتاق ها مخروبه بود و قابل استفاده نبود و چون آشپزخانه اش کوچک بود، ظروف و چراغ غذا را در حیاط می گذاشتند. 
 هنگام ورود امام(ره) به نجف، یکی از اطاق ها برای امام (ره)اختصاص یافت. ... حضرت امام (ره)به مدت ۱۵ سال در این خانه اجاره ای مانند سایر طلاب معمولی زندگی کرد. بارها نزدیکان خواستند یک کولر بر یکی از اتاق ها نصب کنند، اما امام(ره) با لحن شدید فرمود: "شما دست به یکی کردید تا مرا جهنمی کنید." و مانع از این کار شد. تا اینکه پس از چند سال، دیگر به اصرار زیاد برخی اعاظم قبول کردند یک پنکه در آن گذاشته شود. 
 اتاق بیرونی حضرت امام (ره)با زیلوهای فرسوده پوشیده شده بود. یک وقت برخی نزدیکان عرض می کنند: "این ها مناسب منزل شما نیست اجازه بدهید آنها را تعویض کنیم." امام(ره) در جواب می فرماید: "مگر منزل صدر اعظم است؟!" و اجازه تعویض نمی دهد.»
 (خاطرات آیت الله مسلم ملکوتی، چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صفحه ۱۸۵)


زیلو و عبای پشمی
آیت‌الله سیدهاشم رسولی محلاتی نیز در گفتگویی با فارس در جواب سوالی به این ساده زیستی اشاره می کنند.
از نحوه تدریس امام (ره)هم خاطراتی را بیان بفرمایید. ظاهراً سبک خاصی داشتند که همین سبک، عامل جذب بسیاری از طلاب به درس شده بود؟
بله، فکر می‌کنم بعد از سال 1330، امام (ره)درس خارج عمومی را شروع کردند. البته ایشان برای مرحوم شهید مطهری و عده‌ای دیگر، جلسات درس خصوصی در حجره ای در ضلع شرقی مدرسه فیضیه داشتند، اما درس خارج عمومی ایشان در مسجد سلماسی بود که صبحها درس فقه و عصرها درس اصول می‌دادند.
بعد از مدتی به درخواست عده‌ای از شاگردان، درس فقه به مسجد سه‌راه موزه منتقل شد، اما جلسات درس اصول در همان مسجد سلماسی تشکیل می‌شد. پس از رحلت مرحوم آیت‌الله بروجردی هر دو درس به مسجد اعظم منتقل شد.
کف مسجد سلماسی با زیلوی نازکی فرش شده و در زمستان‌ها، فضای مسجد خیلی سرد بود. یک روز یکی از شاگردان، عبای پشمی خود را در محل نشستن امام (ره)پهن کرد که امام (ره)روی زیلو ننشینند. حضرت امام (ره)وقتی این را دیدند، ناراحت شدند و عبا را کنار زدند و روی زیلو نشستند و تا پایان درس هم ناراحت بودند!


برای هریک از صورت و دستها فقط یک مشت آب»

من وضو گرفتن امام خمینی(ره) را دیده ام ،درست مثل وضوی پیغمبر اکرم(صلی ا... علیه وآله وسلم) که در اخبار ذکر شده است که برای هریک از صورت و دستها فقط به یک مشت آب، اکتفا می کردند و با یک مرتبه شستن،وضو می گرفتند. امام (ره)در مقام فتوا هم برخلاف بسیاری از مجتهدین،می فرمودند:بیش از یک مرتبه شستن، استحباب ندارد و افضلِ وضوها،وضوی پیغمبر(ص) است که با یک مشت آب و یک مرتبه شستن، وضو می گرفتند.

آیت ا...قدیری(از کتاب«برداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2،ص108)


«درفاصلة بجا آوردن اعمال وضو،شیر آب را می بستند»

من بارها ناظر وضو گرفتن امام خمینی(ره) بوده ام و دیده ام که ایشان درفاصلة بجا آوردن اعمال وضو،شیر آب را می بندند و در موقع لزوم، دوباره باز می کردند تا مبادا آب اضافی از شیر، خارج شود.گاهی می دیدم که اگر آقا ،آب می خوردند، باقیماندة آب لیوان را خـالی نمی کردند بلکه کاغـذی روی آن می گذاشتند تا بعـدا از آن اسـتفاده کنند؛ برای امام (ره)، ماندن و گرم شدن آب مساله ای نبود.

مرضیه حدیده چی(از کتاب«برداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2،ص108)


«... مثلا اگر شیر آبی چکه می کرد...»

امام(ره) نسبت به اسراف ،خیلی حساس بودند؛ مثلا اگر شیر آبی چکه می کرد، تحمل نمی کردند و با زنگی که نزدیک ایشان بود خبر می کردند که بیایید این شیر را درست کنید که آب هدر نرود.
سیدرحیم میریان(از کتاب«برداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2،ص107)


«اگر می شود دوباره استفاده کرد...»

امام (ره)درمورد اسراف نکردن،خیلی تاکید می کردند.مثلا می گفتند:یک دانه دستمال کاغذی را اگر می شود علاوه بر یک بار،دوباره مصرف کرد،دور نیندازید. و لیوان آب را تا حدی پر کنید که می خواهید بخورید.

یکی از نوه های امام (ره)(از کتاب«برداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2،ص109


«از هرچیز ، حداکثر استفاده اقتصادی»

امام(ره) از هرچـیز به اندازة حداکثر اسـتفاده اقتصادی می کردند،از قلم حداکثر استفاده را می کردند.همانطور که حضـرت علی(علیه السلام)فرموده اند که سرقلم را نازک بگیرید و خط هارا به هم نزدیک بنویسید. ایشان در زندگی خود این مطلب را پیاده کرده بودند ، مثلا آنچه از نامه ها که برای ایشان می رسید، چون معمولا از کاغذهای پستی استفاده شده بود و مقداری از آن درحد دو صفحه یا بیشتر مفید بود و روی پاکت ، به غیر از آدرس و عنوان، جای سفید زیادی بود، از تمام این کاغذها و حتی پاکت- ها استفاده می کردند و یادداشت های مقدمتا علمی خودشان را روی آنها می نوشتند! اینقدر توجه به مسائل اقتصادی داشتند که بعضی از آقایان، آن نوشته ها را هنوز دارند.

آیت ا...حسن صانعی (از کتاب«برداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2،ص110)


«امام (ره)خیلی مقید بودند»

امام (ره)خیلی مقید بودند که اسراف نشود. یعنی چراغ اتاق مطالعه شان را نمی گذاشتند در غیر وقت مطالعه ،روشن باشد.چراغ راهرو را روشن نمی کردند، می گفتند:از آن طرف نمی توانم خاموشش کنم روشن می ماند. یک دستمال کاغذی را دو قسمت می کردند و به صـورت نصـفه اسـتفاده می کردند. باقیماندة آب لیـوان را دور نمی ریختند؛ می گفتند: اسـراف است. یک چـیزی روی آن
می گذاشتند.

(از کتاب«برداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2،ص110)


«استفاده شخصی از تلفن های دفتر،ممنوع»

بارها امام (ره)به افرادی که در دفتر هستند، به طورخیلی جدی اخطار فرموده اند که راضی نیستم از تلفن های دفتر برای کارهای شخصی تان استفاده کنید. در منزل امام(ره)، حتی یک چراغ اضافه، روشن نمی ماند. بعضی مواقع، امام(ره)،وقتی که مشغول ملاقات با شخصیت ها و افراد بودند و به طور اتفاقی متوجه می شدند که مثلا چراغ دستشویی، بی جهت روشن است، بدون آنکه به دیگران امر کنند،خودشان بلند می شدند و آن را خاموش می کردند. و یا در موقع وضو، یک قطره آب اضافی مصرف نمی کنند و حتی فاصله بین شستشوی دست راست و چپ، شیر آب را می بندند.

حجت الاسلام انصاری کرمانی(از کتاب«برداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2ـ ص111)


«اگر از غذایی چیزی می ماند»

ظهرها که ناهار می آوردم برای امام(ره)، اگر از غذایی چیزی می ماند، می گفتند که اینها خوبه، اینها را نگهدار برای بعد. اینقدر توجه می کردند.

خانم ربابه بافقی (از کتاب«برداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2ـ ص117)


سادگی مراسم عروسی

خانم(همسر امام) تعریف می كرد مراسم عروسی مابسیارساده برگزارشد.کل اثاثیه امام(ره)،گلیمی بود و یک دست رختخواب و یک چراغ خوراک پزی دوفتیله ای و یک قوری و استکان نعلبکی ویک عدد قابلمه خیلی کوچک ،تا اینكه بعد از یکی دو سال اثاثیه ای که از پدر امام(ره) به ارث رسیده بود آقای پسندیده به امانت نزد خود نگاه داشته بودند ، برای امام(ره) فرستادند.
خانم می گفتند آنها هم اثاثی نسبتا قدیمی بود . مقداری ظروف خیلی قدیمی وچند تکه فرش قدیمی که نسبتا کهنه بودند . مجموعا زندگی امام (ره)یک زندگی طلبگی اما نسبتا آبرومند بود.

فریده مصطفوی ـ دختر حضرت امام(ره)(از کتاب«برداشت هایی از سیره امام خمینی»ج2،ص66)

انتهای پیام/

ارسال نظرات