به گزارش خبرگزاری بسیج از آذربایجانشرقی، امروزه همه ما با واژهای به نام «مدیریت» آشنا هستیم و معمولاً هم زیاد میشنویم: خانواده مدیریت لازم دارد. فلانی مدیر خوبی است، این کارخانه مثلاینکه مدیر ندارد و … موضوع مدیریت، مسئلهای نیست که در اهمیت و تأثیر آن شک و شبههای داشته باشیم و در لزوم وجود آن به خود شک و تردید راه بدهیم.
در حال حاضر بحث داغ محافل مختلف در مورد مسئلهای است به نام علم و دانش که آیا این مقوله، مدیریت پذیر است یا نه؟ و اصلاً آیا در حوزه و عرصه علم میتوان اعمال مدیریت کرد؟ و اصلاً این مسئله ضرورت دارد؟
این نوشته زمانی آمادهشده و به خوانندگان محترم تقدیم میگردد که نتایج کنکور سراسری اعلامشده و یک نوع تبوتاب اجتماعی را شاهد هستیم و معمولاً در خانوادهها و مدارس، کوچه و بازار یکی از بحثهای رایج و داغ همین موضوع است. صدها هزار نفر داوطلبانی که کنکور دادهاند و پدر و مادرانشان به دنبال چه هستند؟ از چه رشتههایی خوششان میآید؟ و عمدتاً جوانان ایرانی به چه رشتههای رغبت نشان میدهند و چرا؟
شاید شما خوانندگان عزیزی که تا اینجای نوشته را خواندید، از مطالعه باقی این یادداشت صرفنظر کنید و مثل آخر فیلمهای ایرانی، پایان این یادداشت را هم پیشبینی کنید. ولی خواهش میکنم چنددقیقهای هم که شده خواندن این سطور را تحمل بفرمائید.
حتماً شما خواننده گرامی با بنده موافق هستید که ملاک خیلی از ما در کار، شغل و کسب علم و دانش، چیزی بهجز «پول» نیست از رشتههایی خوشمان میآید که بازار کارش پررونق باشد. حال آن رشته را قلبا دوست داشته باشیم یا نه بحث دیگر است.
به نظر این نویسنده اگر تنها ملاک پول برای ما مطرح باشد آنوقت دانسته و یا ندانسته جامعه را بهطرف ورطه خطرناکی سوق میدهیم و با این ملاک، نهتنها علم بلکه تربیت، اقتصاد، فرهنگ و… در پای پول ذبح و قربانی خواهد شد. مدیران کلان جامعه در این قبیل موارد لازم است که ورود پیدا کنند و اجازه تحمیل ضرر و خسارت اجتماعی را ندهند.
یکزمانی، «کار گروهی» در استانداریهای کشور وجود داشت و فعالیت میکرد به نام کارگروه «آمایش آموزش عالی» که میخواست هر استانی را از جهت علمی و رشتههای موردنیاز مدیریت نماید و کم و کیف دانشگاهها و مراکز آموزش عالی را بر اساس نیازسنجی بهگونهای مدیریت کند که دانشجو از همان آغاز ورود به دانشگاه غم و اندوه شغل را بعد از فراغت از تحصیل نداشته باشد. در حال حاضر نمیدانم آن کارگروه بازهم فعال و برقرار است یا نه؟
خوانندگان گرامی استحضار دارند که هر رشته دانشگاهی بهموازات وجود یک نیاز اجتماعی به وجود میآید؛ یعنی رشتههای دانشگاهی برای حلوفصل مشکلات و رفع نیازهای جامعه ایجاد میشود. برخی رشتهها در برخی مناطق موردنیاز است ولی در استان و یا منطقه دیگر نه. از رشتهای خاص ده نفر موردنیاز سالانه استان لازم است و در رشتهای دیگر صد نفر موردنیاز میباشد و…
آری این میشود مدیریت علم که اگر امروز به محیطزیست اهمیت میدهیم و یا اگر امروز به اقتصاد و سیاست بهاداده میشود، عرصه علم و دانش اگر مهمتر از آنها نباشد کمتر از آنها نیست. بر این اساس پدر و مادر و اولیا جامعه و مسئولان آموزش عالی کشور شدیداً میبایست به این بحث حساس باشند؛ و اجازه ندهند که دانشجویان دانشگاههای ما با دلزدگی و بیانگیزگی در دانشگاهها و کلاسها حاضر شوند.
کشور پهناور ما به هر رشتهای نیاز دارد «حقوق» لازم است «پزشکی» موردنیاز است، «روانشناسی»، «ساست» و … اما اگر خواست جوانان امروز ما تنها متوجه رشتههای پولساز باشد آنوقت خودمان با دستان خویش آینده کشور را و مردم را به مخاطره جدی سوق خواهیم داد و این امر چنان ضرر و زیانی خواهد داشت که با هیچ طریق و نسخهای قابل جبران و درمان نخواهد شد.
بیایید به همه رشتهها بها دهیم. بیایید بر اساس ظرفیت و استعداد جوانان خودمان برنامهریزی کنیم و بیاییم دست در دست هم دهیم تا در عرصه سخت و مهم علم و دانش کشورمان را به آینده روشنی هدایت کنیم.