زهرا غلامزاده شاعر ابرکوهی بمناسبت عروج ملکوتی شهید حججی، شعری را برای فرزند دو ساله اش علی، سروده است که می خوانید.
به گزارش خبرگزاری بسیج به نقل از سرو ابرکوه.
برق چشمای پر از عشق بابام
توی قاب خاطراتمه هنوز
مامانم میگه بابام رفته سفر
پیش عمه زینبه میاد یه روز
میگه رفته که من آروم بخوابم
کشورم نیفته دست دشمنا
الهی نمک رو زخمم نپاشن
که بگن برای پول رفته بابا
مامانم برام شبا تا خود صبح
قصهی حضرت زهرا رو میگه
هی چشاش خیس میشه وپاک میکنه
خاطرات خوب بابا رو میگه
چند روزه تو کوچه مون سرو صداس
همهی اهل محل پریشونن
همه جا عکس بابام دیده میشه
برا من روضهی اصغر میخونن
یکی از اسارت عمه میگه
یکی از خنجر و نیزه و گلو
یکی از سر بریدهی حسین
یکی از تشنگی لب عمو
حالا میگن که بابام داره میاد
سربلنده و بدون سر میاد
روی دوش مردم اهل محل
باباجونم داره از سفر میاد
مامانم دلش بزرگ و محکمه
اشک چشماشو کسی نمیبینه
سر بابام فدای عمه جونم
بابام افتخار این سرزمینه
برق چشمای پر از عشق بابام
توی قاب خاطراتمه هنوز
مامانم میگه بابام رفته سفر
پیش عمه زینبه میاد یه روز
میگه رفته که من آروم بخوابم
کشورم نیفته دست دشمنا
الهی نمک رو زخمم نپاشن
که بگن برای پول رفته بابا
مامانم برام شبا تا خود صبح
قصهی حضرت زهرا رو میگه
هی چشاش خیس میشه وپاک میکنه
خاطرات خوب بابا رو میگه
چند روزه تو کوچه مون سرو صداس
همهی اهل محل پریشونن
همه جا عکس بابام دیده میشه
برا من روضهی اصغر میخونن
یکی از اسارت عمه میگه
یکی از خنجر و نیزه و گلو
یکی از سر بریدهی حسین
یکی از تشنگی لب عمو
حالا میگن که بابام داره میاد
سربلنده و بدون سر میاد
روی دوش مردم اهل محل
باباجونم داره از سفر میاد
مامانم دلش بزرگ و محکمه
اشک چشماشو کسی نمیبینه
سر بابام فدای عمه جونم
بابام افتخار این سرزمینه
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار