به گزارش خبرگزاری بسیج مازندران، خروج آمریکا از برجام با دستور و تصمیم نامعقول و نامتعارف ترامپ در 18 اردیبهشت، خروج از روندهای مقبول جامعه جهانی و عدم پایبندی به تعهدات بینالمللی و در تعارض با روح حقوق بینالملل است.
گرچه برجام بهواسطه قطعنامه 2231 مصوب 29 تیر 94 در بخشی از مقولات از جمله رفع و طرد قطعنامههای پیشین شورای امنیت علیه کشورمان از توفیقات قابل قبولی برخودار بوده است اما ذاتاً برای حیات کالبد خود از تضامین متقنی برخوردار نیست و مزید بر این امر جایگاه متفاوت و مستقل طرفهای حاضر در نشست برجام در نظامات بینالمللی از جمله در شورای امنیت است که این اثرگذاری هرگونه فعالیت و تناقض رفتاری آنها را امکانپذیر میسازد.
معتقدم خروج آمریکا از برجام و تلاش برای ایفای یک نقش سلبی، خروج نویسنده آمریکایی کتاب هنر معامله از برجام است.
ترامپ که در سال 1987 با کتاب «هنر معامله» خود را به جامعه آمریکایی معرفی کرده بود سالها بعد با بهرهگیری از مانیفست سیاسی و اقتصادی و البته مدیریتی خود و همچنین بهرهگیری از تجارب برآمده از سالها فعالیت در عرصه تجارت بهعنوان رئیسجمهور آمریکا برگزیده شده و هنوز هم بر همان سیاق یعنی رویکرد کاسبکارانه و معاملهگری در حال فعالیت است.
از جمله محورهای قابل تأمل دونالد ترامپ که چارچوب فکری مناسبات رفتاری این روزهای او را بهوضوح به نمایش میگذارد میتوان به خوی مبارزهجویی، لزوم نمایش قدرت و در کانون توجه مطبوعات و رسانهها بودن اشاره کرد.
از نمونههای آشکار تعهد ترامپ به نظریاتش، رفتارهای متفاوت ترامپ در قبال کره شمالی، عربستان، موضوع برجام، حضور در عراق و سوریه و ... است.
لازم به یادآوری است در رابطه با برجام، تعلل اولیه ترامپ در خروج از برجام و تمدیدهای قبلیاش با هدف نمایش وفاداری به روح برجام برای ورود به معامله با کشورمان و کشورهای اروپایی عضو گروه مذاکراتی برجام، برای کسب امتیاز بود که گویا بهواسطه عدم موفقیتش در کسب منافع مورد نظر علاوه بر تغییر رویه و سطح، به معامله قابل اتکا و اعتنا دیگری این بار با عربستان و اسرائیل بهعنوان فرصتها و حمایتهای مالی و سیاسی روی آورده است.
از دیگر سو لازم است یادآور شوم که اگر منش معاملهگری یک بعد اصولی از مانیفست مدیریتی ترامپ است که او را به تصمیمات متفاوت وادار میکند، وعدههای انتخاباتی نامبرده در ایام انتخابات نیز که مورد اقبال مردم قرار گرفته بود، وجه دیگری است که او را به عمل به وعدههای انتخاباتی با دورنمای زمینهسازی برای انتخابات آتی مجاب و ترغیب میسازد.
از اینرو به همان مقیاس که آمریکا بهخاطر برخورداری از هژمون برتر در جهان امروز در تصویب و انعقاد برجام اثرگذار و نقش ایجابی داشت، طبیعتاً این کشور در نقض آن نیز از قدرت برتری برخوردار است و امکان همراهی دیگر قدرتها از او را افزونتر میسازد و همین امر در ادامه شرایط را برای پویایی و حیات بیدغدغه برجام با دشواریها و پیچیدگیهای بیشتری مواجه میکند و هوشیاریها و دغدغهمندیهای بیشتری را اجتنابناپذیر میسازد.
در چنین شرایطی باورمندی به واقعیات حاکم بر بحث برجام از یکسو و رصد و پیگیری غیرجانبدارانه موضوعات و مباحث جانبی از دیگر سو، ما را در گذر از گردنه سخت تاریخی توافق هستهای یاری خواهد رساند:
بیشک وابسته سازی همه بحرانها و مشکلات یا همه راهکارها و فرجها به برجام اشتباه فاحش و کلیدی است، از اینرو باید با تدبیری مناسب و معقول به حل این چالش همت کرد و البته گرههای کور در عرصههای مختلف را فارغ از برجام چارهگشایی کرد، به همین میزان جریانها و چهرههای سیاسی نیز آن را فرصت انتقام نپندارند بلکه برجام باید فرصت احیای فرصتهای تقویت بنیانهای اقتصادی و اجتماعی برای رفاه ملت را فراهم سازد.
- با حفظ هوشیاری و دقت، دستگاه دیپلماسی کشور را در ادامه مسؤولیت تفویضی از سوی مقامات عالی نظام برای مذاکره با دیگر اعضای حاضر در روند برجام یاری رساند تا در قالب اقدامات حرفهای و با وجود محدودیتها به بهترین دستاوردها همچون قبل رهنمون ساخت.
- نهایت اینکه بهترین دستاورد در مقطع کنونی بیشک ایدهآل یک ملت و نظام نیست اما با درک شرایط جاری و علاوه بر تأکید بر عدم مذاکره در قبال منافع حیاتی ملت، باید با حفظ اتحاد داخلی در مسیر منافع ملت همت کرد و بهانههای دشمن ماجراجو را از بین برد و هزینههای تصمیمات نامتعارف قدرتهای بلاتکیلف جهانی را افزایش داد.
کمال زارعی/