کد خبر: ۹۰۵۹۴۶۹
|
۲۹ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۸:۰۲
به گزارش خبرگزاری بسیج از اشکذر:
حماسه کربلا؛ بیانگر عشق و شهادت و شهامت اصحابی است که دنیای مادی را رها کردند و با معشوق خویش پیمان بستند که امام زمان و مرادشان را تنها نگذارند و او را یاری دهند. آنان درس ایثار و شهادت را برای بندگان به ودیعه گذاشتند و خاک مزارشان تا ابد توتیای چشم هر انسان آزاده و وارسته ای است. حضرت ابوالفضل العباس(ع) یکی از یاران امام حسین(ع) در صحرای کربلا، از جمله شخصیتهای بزرگی است که همه ابعاد شخصیت وی برای جامعه شناخته نشده است.حضرت ابوالفضل العباس(ع) دنیایی از فضایل و محاسن بود، هیچ صفت پسندیده و یا خصلت ارجمند و ارزشمندی را نمی توان یافت، جز آنکه در وجود او به ودیعت نهاده شده بود.
مختصری از زندگینامه حضرت ابوالفضل العباس(ع)
حضرت عباس(ع) در چهارم ماه شعبان سال بیست و ششم هجری در مدینه به دنیا آمد. او فرزند بزرگ ام البنین و پسر چهارم امیرالمؤمنین(ع) بود. مادر او فاطمه حزام بن خالد از قبیله کلاب است. تاریخ گواهی می دهد که پدران و دایی های ام البنین در دوران قبل از اسلام جزو دلیران عرب محسوب می شده و مورخان آنان را به دلیری در هنگام نبرد ستوده اند. افزون بر این، آنان علاوه بر شجاعت و قهرمانی، سالار و بزرگ و پیشوای قوم خود نیز بوده اند. اینان همانانند که عقیل به امیرالمؤمنین(ع) گفت: در میان عرب از پدرانش شجاعتر و قهرمان تر یافت نشد. (۱)
ام البنین در حماسه کربلا چهار فرزند خود به نامهای عباس، جعفر، عبدا… و عثمان را به پیشگاه الهی هدیه کرد و خود طلایه دار پیام آوران کربلا پس از حضرت زینب(س) شد. مسلم است از چنین مادر طاهر و پاکدامنی فرزندان صالحی متولد شود که هر یک حماسه جاودانه ای از خود به یادگار گذارند و آموزگاران بشر شوند و نام جاویدانشان بر تارک روزگار بدرخشد.
حضرت عباس(ع) نیز یکی از آزادگان است. در مورد شمایل آن حضرت، ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبین گفته: «عباس بن علی مردی خوش صورت و زیباروی بود، به او قمر بنی هاشم نیز می گفتند و پرچمدار لشکر امام حسین(ع) در روز عاشورا بود. نام آن حضرت را امام علی(ع) انتخاب کرده است و عباس صیغه مبالغه از ماده عبس است که به معنی هم شدن و گرفتگی صورت است، به مضمون «الاسماء تنزل من السماء» یعنی اسامی از آسمان نازل می شود و خداوند در اسم گذاری فرزند الهام می فرماید و اسامی اشخاص اغلب منطبق با احوال و اوصاف مسماست، آن حضرت نیز چون به مفاد اشداء علی الکفار بر دشمنان حق عبوس و در جنگ، غیور و مهیب بود، لذا مسما به اسم عباس شده است.(۲)
حضرت ابوالفضل(ع) نه فقط برادر جسمانی حضرت امام حسین(ع) بود، بلکه برادر ایمانی و روحانی آن حضرت نیز بوده است. روی همان اصل و قاعده ای که پیغمبراکرم(ص) و حضرت علی(ع) از نور واحد بودند و مکرر پیغمبر(ص) به آن وجود مقدس «انت اخی فی الدنیا و الاخره» می فرمود. این اخوت و برادری لازمه اش تساوی و برابری آن دو در جمیع جهات و درجات نیست. مقام امامت بالاتر، و ابوالفضل(ع) تابع امام بوده است. (۳)
حضرت عباس(ع) را این افتخار او بس که فرزند امام علی امیرالمؤمنین(ع) یعنی دارنده تمام فضایل دنیاست. وی فضایل و ویژگیهای پدر بزرگوارش را به ارث برده، تا جایی که امروز در نزد مسلمانان نماد فضیلت و ارزشهای والا گردیده است. در اینجا به برخی ویژگیهای آن حضرت اشاره می کنیم:
شجاعت و دلاوری
شجاعت و دلاوری از برترین خصلتهای مردان است، زیرا حکایت از قدرت و صلابت شخصیت و استحکام آن در برابر سختیها می کند. در وجود شریف ابوالفضل(ع) دو گونه شجاعت درهم آمیخته است: ۱- شجاعت هاشمی و علوی که ارجمندتر و والاتر است و از جانب پدرش سرور اوصیا به او رسیده است. ۲- شجاعت عادی که از جانب مادرش ام البنین به ارث برده است زیرا در میان تیره مادرش جدی پیراسته چون عامربن مالک بن جعفر بن کلاب بوده است که به سبب قهرمان سالاری و شجاعتش او را «ملاعب الاسته» یعنی کسی که سرنیزه ها را به بازی می گیرد، می نامیدند. (۴)
حضرت ابوالفضل(ع) دنیایی از قهرمانی و سلحشوری بود. به گفته برخی مورخان، او در جنگهایی که به همراه پدر شرکت می کرد هیچ ترس و وحشت به خود راه نمی داد. وی در روز عاشورا از خود شجاعتی به نمایش گذاشت که حتی شعرای بی همتای عرب را هم به شگفتی واداشت.آن روز، از بزرگترین حماسه های دوره های حاکمیت اسلام بود. آن روز آنها به او وعده دادند که در صورت دست برداشتن از حمایت برادر، فرماندهی کل لشکرشان را به او خواهند سپرد، اما عباس(ع) آنان را به سخره گرفت و همین امر او را در دفاع از عقیده و اصول خود قاطع تر و استوارتر ساخت. این دلاوری نه تنها در حماسه کربلا نمایانگر بود، بلکه در صفین نیز نمایان شده بود، بویژه در جنگ صفین افراد زیادی را کشت و حیرت همگان را از آن دلاوری برانگیخت.
ادب
حضرت علی(ع) از همان اوایل خردسالی حضرت عباس(ع) توجه خاصی به تربیت وی داشت و او را به تلاشها و کارهای مهم و سخت مانند کشاورزی، تقویت روح و جسم، تیراندازی، شمشیرزنی و سایر فضایل اخلاقی، تعلیم و عادت داده بود.(۵)
روایت شده است که حضرت عباس(ع) بدون اجازه در کنار امام حسین(ع) نمی نشست و پس از کسب اجازه مانند عبدی خاضع دو زانو در برابر مولایش می نشست.حضرت عباس(ع) هیچ گاه به خود اجازه نداد امام را برادر خطاب نماید، مگر در لحظه شهادت که فرمود: ای برادر مرا دریاب.
یقین و ایمان به خدا
درجه بالای ایمان ویژگی ای است که کمتر در غیر معصوم ایجاد می شود؛ اما حضرت عباس(ع)، از همان کودکی به وجود آفریدگار یکتای جهان یقین داشت و در سراسر زندگی خود با همان ویژگی مستظهر به عنایات الهی بود و از این رهگذر ویژگی خود را متبلور می ساخت.(۶)
ایمان قوی و محکم به خدا، از برجسته ترین عناصر شخصیت ابوالفضل(ع) و از اساسی ترین صفات بود. از نشانه های ایمان سرشار و بی حد او اینکه جان خود و برادران و چند تن از فرزندانش را در راه خدا در طبق اخلاص نهاد و قربانی کرد.
عباس با دلاوری تمام برای دفاع از دین خدا و حمایت از مبانی و اصول اسلام که در دوران حکومت امویان دچار خطر بزرگ شده بود، مجاهده کرد. او در این راه جز رضای خدا و آخرت، هدف و انگیزه دیگری نداشت.
آزادمنشی
از دیگر صفات والای حضرت ابوالفضل(ع) آزادمنشی و عزت نفس بود. او از اینکه در سایه حکومت اموی که اموال متعلق به خدا را به تصرف خود درآورده و بندگان خدا را برده خویش کرده بودند، به سر برد، امتناع ورزید و به سوی میدانهای جهاد حرکت کرد، همان طور که برادرش سرور آزادگان چنین کرد و شعار عزت و کرامت سر داد و اعلام نمود: «مرگ در زیر نیزه ها سعادت و زندگی با ستمگران رنج و ملال است». ابوالفضل(ع) در روز عاشورا عزت نفس را با تمام مفاهیم و جلوه های آن به نمایش گذاشت.
وفاداری
وفای او نسبت به اهل بیت(ع) به غایت زیاد و در خور تحسین است. در وفا همین بس که باقر شریف قریشی نویسنده عرب زبان معاصر در کتاب «حیاه الامام حسین بن علی(ع)» می نویسد: «در تاریخ انسانیت، در گذشته و امروز برادر و اخوتی صادق تر و فراگیرتر و وفادارتر از برادری ابوالفضل نسبت به برادر بزرگوارش امام حسین(ع) نمی توان یافت که به راستی همه ارزشهای انسانی و نمونه های بزرگواری را دربرداشت.
از جمله نمودهای وفاداری عباس(ع) موارد زیر است:
الف) وفاداری به دین
ابوالفضل العباس(ع) از وفادارترین مردم به دین خدا و از سرسخت ترین آنان در دفاع از دین بود. هنگامی که اسلام از سوی حکومت اموی در معرض خطر قرار گرفت و آنان سرسختانه به ضدیت با آن برخاستند و شب و روز با آن محاربه کردند، ابوالفضل(ع) پا در میدانهای نبرد نهاد و در راه اسلام مخلصانه جهاد کرد تا حکم خدا در روی زمین برقرار گردد. به همین خاطر، دستهای او در راه اصول و مبانی دینش قطع شد و پیکرش بر زمین افتاد.
ب) وفاداری به امت
حضرت عباس(ع) می دید که امت اسلامی گرفتار کابوس مخوف ذلت و بندگی شده و گروهی جنایتکار از امویان بر سرنوشت آنان حاکم گشته و ثروتها و منابعشان را به غارت می برند و با سرنوشت آنان بازی می کنند.
ابوالفضل(ع) برای وفاداری به مردم باید دست به کار می شد و در جهت آزادی و نجات آنان از وضع اسفبارشان تلاش می کرد، لذا به همراه برادرش سرور آزادگان جهاد مقدس خود را برای نجات مسلمانان از یوغ ذلت و بندگی و باز گرداندن زندگی آزاد و عزتمند به آنان آغاز کردند تا اینکه در راه هدف بزرگ و شرافتمند به شهادت رسیدند. به راستی، مشابه این وفاداری به امت را در کجا می توان یافت؟
ج) وفاداری به وطن
وطن اسلامی در زمان حاکمیت امویان غرق در محنتها و مصایب سخت و دشوار شده و استقلال و کرامت خود را از دست داده به چراگاهی برای امویان و سایر نیروهای سرمایه داری قریش و دیگر مزدوران تبدیل شده بود. در چنین شرایطی، ابوالفضل العباس(ع) تحت فرماندهی برادرش سیدالشهدا(ع) به منظور فروپاشی تاج و تخت و حاکمیت آنان به مقاومت در برابر حکومت سیاهکار حاکم برخاست که در نتیجه فداکاری آنان، پس از مدتی امویان سرنگون شدند و این امر حقاً وفاداری او را به وطن اسلامی به اثبات رساند.
د) وفاداری به برادر
ابوالفضل(ع) به عهد و پیمانی که با برادرش آن گل خوشبوی رسول خدا(ص) و مدافع سخت حقوق مظلومان و ستمدیدگان بسته بود، وفا کرد. در طول تاریخ مردم هیچ وفایی را چون وفای ابوالفضل(ع) به برادرش امام حسین(ع) سراغ ندارند و قطعاً در پرونده وفای انسانی، زیباتر و چشمگیرتر از وفای ابوالفضل(ع) وجود ندارد، او که به قطب جذب کننده هر انسان آزاده شریف مبدل شده است.
اراده قوی
اراده قوی، از برجسته ترین صفات بزرگان جاوید است که کارهایشان همیشه با موفقیت همراه می باشد، زیرا محال است که انسان سست اراده و برخوردار از همت ضعیف بتواند هدفی اجتماعی را تحقق بخشد و یا به هر گونه فعالیتی دست بزند. ابوالفضل(ع) از نظر قاطعیت و قدرت اراده اش در رتبه نخست قرار داشت. او به اردوگاه حق پیوست و هیچ سستی و عقب نشینی نکرد، وی در صحنه تاریخ به عنوان بزرگترین رهبر بی همتا و فوق العاده مطرح شد و اگر به این پدیده متصف نمی شد، افتخار و جاودانگی را در طول قرنها و روزگاران نصیب خود نمی کرد.
صبر و شکیبایی
از ویژگیها و امتیازهای حضرت ابوالفضل(ع) صبر در برابر ناملایمات روزگار و مصائب زمان بود. در روز عاشورا مصائب فراوانی بر او وارد شد، اما او بی تابی نکرد و سخنی از سر خشم و نارضایتی و ناخرسندی از مصائب وارده بر وی و اهل بیتش بر زبان نراند، بلکه کار خود را به آفریدگار بزرگ واگذار و به برادرش سیدالشهدا اقتدا کرد.
مهربانی و رحمت
روح و جان ابوالفضل(ع) آکنده از عطوفت و رحمت و مهربانی نسبت به محرومان و ستمدیدگان بود. زیباترین نمود این پدیده در کربلا، زمانی متجلی شد که سپاهیان اموی به منظور محروم کردن اهل بیت از آب، نهر فرات را اشغال کردند تا آنان یا از تشنگی تلف شوند و یا تسلیم گردند. وقتی عباس(ع) کودکان برادرش و سایر کودکان از فرزندان برادرش را دید که از شدت عطش لبهایشان پژمرده و رنگشان تغییر کرده است، مشک را برداشت و با دشمنان خدا درگیر شد تا اینکه آنان را در کنار رود فرات کنار زد، یک مشت آب برداشت تا بنوشد و عطش خود را فرو نشاند، اما رأفت و عطوفت او، مانع از آن شد که پیش از برادر و کودکانش آب بنوشد و آن را به زمین ریخت. جستجو در تاریخ امتها و ملتها نشان می دهد که نمی توانید چنین رأفت و مهربانی را که قمر بنی هاشم بدان آراسته بود، بیابید.
آنچه به عنوان برخی از صفات برجسته حضرت عباس(ع)، بدان اشاره شد، تنها بخش کوچکی از دریای بیکران شجاعت و مردانگی او بود. آنچه در بیان صفات آن حضرت شایان توجه است، تنها برشمردن ویژگیهای اخلاقی او نیست، بلکه درسی است که می بایست از مکتب شجاعت و صبر و وفاداری قمربنی هاشم گرفت، درسی که بر پایه ولایت استوار گشته و با رنگ و بوی خدایی شدن کامل.
درسی که حضرت ابوالفضل(ع) از شرکت در حماسه خونین کربلا، ادای احترام به سالار شهیدان و پشت کردن به دنیا در قبال نوشیدن شربت شهادت صحرای کربلا از خود نشان داد، درس بزرگ منشی، ولایت مداری و اتکا به مبانی ارزشی و تأکید بر دینداری بود.آنچه امروز نیز می بایست از حرکت شجاعانه عباس(ع) آموخت، چیزی جز آنچه تاریخ بدان مفتخر گشته نیست. تاریخ برای همیشه افتخار دارد که در سینه خود خاطره جانبازی سبط علی(ع) را چون سری ارزشمند حفظ کرده تا بشریت مدرسی برای انسانیت داشته باشد.
پی نوشت ها:
۱- سردار کربلا؛ ترجمه العباس، انتشارات الغدیر، ص۱۵۴٫
۲- خصایص العباسیه، ص۱۱۸٫
۳- چهره درخشان قمربنی هاشم، علی ربانی، ج۱، ص۱۵۸٫
۴- همان، ج۱، ص۶۲٫
۵- پرچمدار نینوا، شیخ محمد اشتهاردی، ص۲۰٫
۶- محمدناصر علایی، آینه حیدرنما.
منبع:http://www.ashoora.ir
ارسال نظرات