تحریم نفتی ایران و رویای ترامپ و چند نکته/ شعاری که محقق نشد/آیا می‌توان یکی از بازیگران اصلی را از بازار خارج کرد؟

دونالد ترامپ ریاست جمهوری ایالات متحده عنوان نموده است که قصد به صفر رساندن صادرات نفتی کشور را دارد در حالی که سیاست قطع کامل صادرات نفت ایران عملاً امکان پذیر نبوده و این موضوع به شرایط زیادی وابسته است.
کد خبر: ۹۰۶۳۶۱۱
|
۰۸ مهر ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۴
به گزارش سرویس بسیج مهندسین صنعت خبرگزاری بسیج، مهم‌ترین دلیل شکست آن عدم همکاری کشور‌ها از سیاست افزایش تولید به منظور کاهش قیمت جهانی نفت بود. عدم کنترل قیمت جهانی نفت توسط آمریکا و افزایش قیمت سایر سوخت‌ها برای مصرف کننده موجب شده که حتی با کاهش اخیر نفت خام ایران در عوض درآمد‌های آن جبران گردد. مورد بعدی این است که تحریم‌های ایالات متحده تاریخ انقضا ندارد و این موضوع خود موجب سردرگمی خریداران و عدم تبعیت آن‌ها در بلند مدت خواهد شد.

همانطور که ایالات متحده تحریم‌های خود را علیه ایران تشدید می‌کند، سیگنال‌های منفی در سراسر بازار‌های انرژی جهان به دلیل عدم جایگزینی به موقع نفت ایران در حال موج زدن می‌باشد که این امر موجب شده تا قیمت نفت را به سطوح بی سابقه سوق دهد.

در هفته‌های آتی، دولت آمریکا فشار اقتصادی خود را بر ایران چندین برابر خواهد کرد که تحریم‌های نفتی در صدر آن‌ها قرار دارد. متاسفانه شعار "اقتصاد بدون نفت" هیچگاه به طور کامل تحقق نیافت و با توجه به اینکه صادرات نفتی و به تبع آن درآمد‌های ارزی بخش قابل توجهی از اقتصاد دولت ایران را به خود اختصاص می‌دهد موجب می‌شود با فشار بیشتر کشور در تنگنا قرار گیرد.

دونالد ترامپ از ابتدای شروع دولت خود مواضع خصمانه‌ای نسبت به ایران داشت و برجام را توافقی بد تلقی می‌نمود و در تحریم‌های خود فلج نمودن اقتصاد کشور را نشانه رفت.

تحریم‌های اعمالی تاثیر زیادی در مقاصد استراتژیک ایران همانند تجارت کالا‌های اساسی، بخش معاملات انرژی و بانکی خواهند داشت. با توجه به مهلت ۱۸۰ روزه خزانه‌داری ایالات متحده به شرکت‌های بین المللی برای پایان دادن به مراودات نفتی خود با ایران، کاهش درآمد‌های نفتی ایران طی ماه‌های آتی دور از انتظار نخواهد بود کما اینکه کاهش در حال حاضر هر چند به میزان کم اتفاق افتاده است.

البته به دلایل بسیار، کاهش صادرات نفت ایران به اندازه کاهش آن در دوران تحریم‌های قبلی بعید به نظر می‌رسد. اروپا تا حد زیادی با سیاست‌های آمریکا ولو با بی میلی همراهی خواهد نمود و کشور‌های چین، هند، روسیه، ترکیه و برخی دیگر از کشور‌های خریدار همراه ایران خواهند ماند. چین، هند و ترکیه به دنبال درخواست معافیت خواهند بود لیکن باید دید آیا کشور هند با وجود اظهارات متناقض به خرید خود ادامه خواهد داد و برای تبدیل روپیه خود از دلار آمریکا خواهد گذشت.

کشور‌های ژاپن و کره جنوبی با توجه به اینکه حامیان اصلی سیاست‌های ایالات متحده هستند زودتر از سایر کشور‌ها خرید خود را قطع نمودند، همچنین نباید این موضوع را نادیده گرفت با ادامه فروش نفت به کشور‌های مذکور ارز حاصله در همان کشور‌ها باقی می‌ماند.

در ماه اگوست سال جاری، با وجود کاهش صادرات نفتی ایران، تولید نفت اوپک به ۳۲.۷ میلیون بشکه در روز افزایش یافت که بالاترین سطح تولید در ده ماه گذشته بوده است. همچنین اخیراً کشور روسیه که عضو اوپک نیست تولید نفت خود را حدود ۳۰۰ هزار بشکه و کشور‌های عربستان ۴۰۰ هزار بشکه و عراق ۲۰۰ هزار بشکه افزایش دادند.

لازم به ذکر است افزایش تولید نفت روسیه ارتباطی با تحریم‌های نفتی ایران ندارد، چرا که این موضوع تصمیمی نیست که روسیه طی چند ماه گذشته گرفته باشد.

مسکو سال‌ها پیش با برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری‌های چشمگیر به دنبال افزایش تولید بوده است، اما کشور‌های حوزه خلیج فارس با هدف منزوی نمودن و کمک به تسریع تحریم‌ها علیه ایران آشکارا دست به افزایش تولید زدند، لیکن این کشور‌ها آگاه نیستند که بازار جهانی نفت تحمل قطع صادرات حدود ۲.۵ میلیون بشکه‌ای نفت ایران را نخواهد داشت (این روز‌ها قیمت نفت به بالاترین رقم خود در ۴ ساله اخیر رسیده است) و شوک وارد شده به بازار از ناحیه کاهش صادرات نفت ایران به عنوان سومین تولید کننده اوپک به جهش قیمت منجر خواهد شد. شاید روسیه به برخی همکار‌های سیاسی درباره افزایش تولید خود نظر مثبت داشته باشد، لیکن چنانچه درآمد کل صادرات نفتی اش با قیمت بالاتر جبران گردد، مسکو دستیابی به میزان درآمد قبلی را با تولید کمتر ترجیح خواهد داد.

همزمان با افزایش عرضه نفت از کشور‌های عضو اوپک و روسیه، سایر شرایط بازار نیز می‌تواند تاثیر قابل توجهی روی صادرات نفت ایران داشته باشد. اگر کشور‌هایی همچون چین و هند همچنان به واردات نفت با تخفیفاتی که ایران می‌دهد ادامه دهند در حالی که دیگر کشور‌ها این واردات را متوقف می‌کنند، تحریم‌ها ممکن است به تدریج بی اثر شوند، به خصوص چنانچه قیمت نفت با توجه به انتظارات بازار افزایش یابد، با ادامه تخفیف‌های ایران به ازای فروش هر بشکه نفت و هزینه حمل و نقل به طور فزاینده‌ای فروش نفت ایران جذاب خواهد شد؛ بنابراین این مسئله حذف نفت ایران به سادگی که ایالات متحده انتظار دارد اتفاق نخواهد افتاد، همانطور که در تحریم‌های هسته‌ای سال ۹۱ تا ۹۴ نیز این اتفاق نیفتاد و مهم‌تر اینکه در آن زمان شاهد افزایش چشمگیر قیمت‌ها نبودیم کما اینکه در آن زمان افزایش چشمگیر تولید نفت شیل آمریکا نیز رخ داد. بر این اساس افزایش فشار امریکا برای کاهش حداکثری صادرات نفت ایران، موجب افزایش قیمت خواهد شد.

موضوع مهم بعدی اینست که در حال حاضر انتظار یک افزایش ناگهانی در تولید نفت جهانی همانند انقلاب شیل وجود ندارد و تنها انتظار می‌رود که از ظرفیت ذخیره بازار استفاده گردد.

با توجه به بررسی‌های به عمل آمده عربستان سعودی، امارات متحده عربی، عراق و دیگر اعضای اوپک همراه با روسیه می‌توانند تا حدی در زمان تحریم، کمبود نفت ایران را جبران کنند. اما وقفه‌هایی که اکنون در بازار عرضه از جانب ونزوئلا و لیبی رخ داده، شرایط بازار را نسبت به استفاده از ظرفیت ذخایر زیرزمینی و تجاری، به منظور پوشش کمبود نفت ایران، حساس نموده است. نگرانی بازار نسبت به افزایش سریع تقاضا و کاهش کند عرضه و درگیری در خاورمیانه، بیش از گذشته افزایش یافته است و خود ممکن است باعث افزایش ناگهانی قیمت جهانی نفت شود.

اینکه در برحه کنونی کشور‌های آمریکا و عربستان تمایل به حذف ایران دارند یک امر طبیعی است از این منظر که به نفع تمام بازیگر‌های اصلی دنیا است که یک بازیگر اصلی نفت و گاز که ایران می‌باشد را از بازی حذف کنند و تمام نفت و گاز آن را از بازار بیرون برانند تا همه تولیدکنندگان با خیال آسوده به بازی خود ادامه دهند. سوال اصلی اینجاست چرا ایران؟ پاسخ روشن است چرا که کشور ایران امکان رشد تولید و عرضه نفت و گاز را دارد کما این که وزیر نفت سال گذشته بیان نمود تا انتهای برنامه ششم توسعه تولید نفت و میعانات گازی به ۵.۷ میلیون بشکه در روز خواهد رسید و تولید گاز ایران هم به افزایش می‌یابد؛ بنابراین ایران با توجه به ذخایر عظیم، یکی از بازیگران اصلی بازار است که انتظار می‌رود عرضه نفت و گاز آن افزایش پیدا کند؛ بنابراین سود حاصل ایران در مقابل رقبا متفاوت خواهد شد چرا که سهم خود را نیز در بازار جهانی باز پس گرفته است.

با تمام تفاسیر اجرایی نمودن اقتصاد مقاومتی و ایجاد اتحاد استراتژیک دو راهبرد اصلی بخش انرژی در برحه کنونی است. اقتصاد مقاومتی به این معنی که خود اتکایی به جای صادارت مواد خام و کاهش وابستگی به درآمد‌های نفتی افزایش یابد و کشور روی توسعه زنجیره ارزش تولیدات هیدروکربوری خود بیشتر تمرکز نماید. موضوع اتحاد استراتژیک به قرارداد‌های جذاب بر می‌گردد که ایران می‌بایست به دنبال اتحاد انرژی بلندمدت با شرکت‌های نفتی بین‌المللی و کشور‌های همسایه به منظور جلب نظر آن‌ها برای سرمایه‌گذاری در ایران باشد که قرارداد‌های غیر جذاب IPC نشان دادند راه درست برای نیل به این هدف نیستند.
 
منبع: الف
انتهای پیام/
ارسال نظرات