به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از خاتم، محمد حسین اعظمی دفتر نمایندگی، ولی فقیه در ناحیه خاتم در یادداشتی آورده است:
سکولار به معنای جدایی دین از سیاست ؛ با اینکه تفکر قدیمی به حساب می آید اما ریشه های آن هنوز برای کسانی که نه سیاست را و نه دین را به درستی درک نکرده اند در تفکرات پوسیده قدرت نمایی می کند . با طلوع هلال محرم دوباره مسئله ی هیئت ها مطرح می شود که گاهی با اشعار و گاهی با منبر های سکولار مواجه هستند .(( سکولار بودن هیئت یعنی سیاست زدایی از سیاست و دین زدایی از دین )) به این معنی که دینی که سیاسی نباشد اصلا دین نیست و سیاستی که دینی نباشد سیاست نیست بلکه طاغوت است پس کسانی که دم از سکولار می زنند یعنی نه دین را شناخته اند و نه سیاست را بلکه تفکر شوم طاغوتی (سیاست بدون دین ) و تفکر شوم رهبانیت (دین بدون سیاست ) بر اندیشه ی این دو گروه استوار است که البته نام آن را نمی توان اندیشه بلکه باید توهم نهاد .چگونه می توان باور کرد که حرکت به سمت نامه های کوفیان را سیاسی ندانست بلکه صرفا دینی به شمار آورد به این معنی که کاری به اجتماع ندارد قلمداد کرد .اصلا تعریف دین و سیاست مگر از هم جداست ؟که یک حرکت دینی و یک حرکت سیاسی باشد ؟مگر حرکت قمر بنی هاشم علیه السلام در نپذیرفتن امان نامه یک حرکت صرفا دینی است و هیچ کاری به سیاست ندارد ؟این حرف مانند این است که بگویی ولایت علی ابن ابی طالب اصلا سیاسی نیست یعنی کار به اجتماع ندارد چرا که دین در عرصه ی اجتماع همان سیاست است یعنی کارکرد های دین در اجتماع را سیاست می نامیم آیا حرکت امام حسین علیه السلام صرفا جنبه ی فردی داشت و امر به معروف و اصلاح جامعه نامش سیاست نیست ؟حضرت امام خمینی ره فرمودند (جنبه ی سیاسی این مجالس –روضه خوانی –بالاتر از همه ی جنبه هاست صحیفه ج3 ص 323)چراکه اگر یک فرد در دین مهم است می شود دو نفر و دو انسان ارزش کمتری از یک انسان داشته باشند؟و یا سه انسان ارزش کمتری از دو انسان دارد و آیا 80میلیون نفر از 3 نفر ارزش کمتری دارند و آیا 3 میلیارد نفر ارزش کمتری از 80 میلیون نفر دارند ؟ مشخص است که سیاست از نظر اسلام یعنی وقتی دو نفر انسان بودند روابط بین آنها نیاز به یک قانونی دارد که فراتر از زمانی است که یک نفر بود چون در وجود یک نفر ارتباطات کمتری وجود دارد تا دو نفر به همین ترتیب تا تمام انسانها بالاتر می رود هرقدر که وسعت ارتباطات بیشتر می شود دین قوانین الهی متفاوتی برای آنها امر می کند .این همان معنای سیاست است که در اسلام است و اصلا معنای دیگری ندارد .اگر ظلم به یک نفر بد است ظلم به همه ی مردم جهان به مراتب بدتر است و این یعنی سیاست .پس جنبه ی سیاسی روضه خوانی به مراتب بیشتر از هر جنبه ی دیگر است چون طلب اصلاح در امت است و وقتی امت مطرح شد یعنی سیاست مطرح است .البته جامعه از افراد تشکیل می شود مثلا در زندگی خانوادگی با پدر و مادر یک سری اوامری دارد همسری یک سری اوامر دیگر دارد و همه ی اینها به فرد بر میگردد و خود سازی اصل بسیار مهم است که در بیانیه گام دوم نیز مطرح شده است اما خود سازی مراحلی دارد گاهی انسان به صورت فردی خود سازی می کند گاهی می خواهد در خانواده خود سازی کند و گاهی می خواهد در محله خود سازی کند و گاهی در جهان می خواهد خود سازی کند پس خود سازی امری نیست که با سیاست منافات باشد بلکه گاهی خود سازی سیاسی شدن است .و روح حاکم بر جامعه با روح حاکم بر فرد تفاوت های بسیار زیادی دارد.
محمد حسین اعظمی
انتهای پیامی/د
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار
