یادداشت/ آرمین عموزاد

مروری بر نظریه جابجایی مدیران و چرخش نخبگان

یکی از موضوعات مهم و بحث برانگیز در حوزه مدیریت دولتی "جابجایی مدیران و چرخش نخبگان" می‌باشد. سلسله یادداشت‌های ذیل به بررسی این موضوع و تطبیق آن با وضع کنونی سازمان‌ها و ادارات در جامعه ما می‌پردازد.
کد خبر: ۹۲۷۲۰۷۶
|
۱۳ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۴:۱۷
به گزارش خبرگزاری بسیج از رشت، آرمین عموزاد دانشجوی دکترای مدیریت دولتی در یادداشتی نوشت: یکی از موضوعات مهم و بحث برانگیز در حوزه مدیریت دولتی "جابجایی مدیران و چرخش نخبگان" می‌باشد. سلسله یادداشت‌های ذیل به بررسی این موضوع و تطبیق آن با وضع کنونی سازمان‌ها و ادارات در جامعه ما می‌پردازد.

یکی از جامع‌ترین نظریه‌ها درباره نظام‌های اداری کشور‌های در حال توسعه (جهان سوم) نظریه 《منشوری فردریگز》می باشد که اساس آن بر پایه رویکرد ساختاری_کار ویژه‌ای و بوم شناختی بوده و رفتار مدیریت دولتی را متاثر از محیط‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور‌ها می‌داند.

کشور‌ها در یک پیوستار به سه دسته متراکم، منشوری و تفکیک شده تقسیم می‌گردند. کشور‌های در حال توسعه (جهان سوم) دارای جامعه منشوری هستند یعنی در این جوامع سنت و تجدد، قدیم و جدید و متخصص و کلی دان با یکدیگر همزیستی دارند. ویژگی این جوامع شامل موارد ذیل می‌باشد:

۱.  ناهمگونی: به علت وجود ساختار‌های ناهمگون، تغییر اجتماعی در جامعه منشوری ناقص و ناتمام است. در این جامعه دیوان سالاران از نفوذ و قدرت بسیار برخوردار بوده و درآمد زیادی دارند. صاحبان قدرت انرژی خود را در جهت نیل به منافع شخصی و حفظ قدرت به کار می‌گیرند.

۲.  صوری بودن قانون: این ویژگی به این واقعیت اشاره دارد که بین هنجار‌ها و اعمال، بین توصیف‌ها و تصویر‌ها و بین قدرت رسمی و قدرت موثر نوعی شکاف و فاصله وجود دارد.

۳.  هم پوشانی: در جامعه منشوری کارویژه‌ها از طریق ساختار‌های سنتی در کنار ساختار‌های مدرن انجام می‌شوند که حاصلی جز بی نظمی و سردرگمی ندارند. دیوان سالاران کار‌های متفاوتی در حوزه‌های اداری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی انجام می‌دهند. به عنوان نمونه نمایندگان مجلس در انتخاب مدیران دخالت می‌کنند.

در "نظریه منشوری فردریگز"  از واژه 《سالا》 استفاده نمود که ساختار‌های ناهمگون و ارزش‌های سنتی و مدرن جامعه منشوری را تبیین می‌کند.  ویژگی‌های سالا عبارتند از:

۱.  خویشاوند محوری:در جامعه منشوری خویشاوند محوری و دوست بازی پایه اغلب انتصابات در پست‌های اداری است.
بستگان نزدیک یک مقام دولتی، مزیت‌های بسیاری از مقام رسمی آن‌ها کسب می‌کنند. مصداق بارز این موضوع در جامعه ما "آقازاده ها" می‌باشند که به دلیل دارا بودن این مزیت بسیاری از شریان‌های اقتصادی را در دست گرفته و باعث ایجاد تشکیک و بدبینی مردم و جامعه نسبت به حاکمیت می‌گردند. در این جامعه قوانین و مقررات کاملا اجرا نشده و مدیر به افزایش قدرت شخصی و منابع مادی خود به جای توجه به رفاه اجتماعی مردم و جامعه می‌اندیشد.

۲.  هنجار‌های ناهمگون و نبود اجماع: در جامعه منشوری مردم به ارزش‌ها و هنجار‌های متفاوتی قائلند که باعث به وجود آمدن تفاوت‌ها و تعارض‌هایی در سطح جامعه می‌شود. مدیر سالایی در ظاهر به اجرای دقیق مقررات تاکید می‌کند، اما وقتی پای منافع شخصی‌اش به میان می‌آید، به راحتی آن‌ها را کنار می‌گذارد.

۳.  چند قبیله گرایی: در جامعه منشوری گروه‌های نژادی، مذهبی و قومی متفاوت در کنار هم زندگی می‌کنند که تعامل خصمانه دارند. اگر یکی از اعضای یک قبیله یا گروه به یکی از پست‌های بالای مدیریتی برسد، اعضای قبیله یا گروه خود را در نظام و موضوعات اداری به کار می‌گیرد.

نظریه چرخش نخبگان یکی از اصول فعلی و متداول مردم سالاری است البته در جوامع مردم سالار، سیاست مداران در قالب رقابت‌های حزبی بر مسند قدرت می‌نشینند، ولی هم فضای رقابت نزدیک است و هم بسیاری از مدیران میانی و عملیاتی حزبی نیستند بلکه بر اساس نظام شایسته سالاری انتخاب می‌شوند، ولی در نظریه جابجایی مدیران دولتی، گروه مدیران دولتی حاکم، سال‌های سال فقط پست‌های مدیریتی خود را با هم دست به دست می‌کنند و در اغلب موارد نیز نظام شایسته سالاری حاکم نیست تفاوت عمده بین این دو نظریه این است که در اولی همه کسانی که توانایی مدیریت امور دولتی را در خود می‌بینند، می‌توانند برای تصدی پست‌های عالی در قالب رقابت‌های حزبی اقدام کنند. همچنین در آزمون‌های رقابتی ورود به پست‌های مدیریتی دولتی شرکت و مدیریت سطوح میانی و عملیاتی را تصدی کنند، اما در دومی مدیریت محدود به افراد خاصی است و حلقه‌ای آهنین گرداگرد مدیریت دولتی را احاطه کرده است که مانع از حضور همه افراد در عرصه فعالیت مدیریت‌های سازمان‌های دولتی می‌شود

این یادداشت ادامه دارد ...
ارسال نظرات
آخرین اخبار