سروده هایی در غم مادر
به گزارش خبرگزاری بسیج از چهارمحال و بختیاری؛ به مناسبت فرا رسیدن ایام شهادت بی بی دو عالم حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها دو قطعه شعر از شاعران جوان و ارزشی از بسیج دانشجویی چهارمحال و بختیاری برادران شاعر احمد رفیعی وردنجانی و پوریا شهبازی نبار ارائه می گردد.
به دست آتش گرفته ست و دلی بیمار هم دارد
به بیعت آمده ست اما سر آزار هم دارد
چرا اینگونه در را می زنی ای بی خبر آرام
که این در غیر چوب محکمش مسمار هم دارد
خودش آمد که دشمن را براند از در خانه
به آنها اینچنین فهماند، حیدر یار هم دارد
جلوی دشمنانی پست تنها قد علم کرده ست
مگر مقصود عاشق ها ره هموار هم دارد؟
بمان، غمهای دنیای علی، دلدار می‌خواهد
مگر حیدر به غیر تو دگر غمخوار هم دارد؟
تو را کشتند و چندی بعد جریان را عوض کردند
بله، سوزاندن نور خدا انکار هم دارد
پوریا شهبازی تبار
****
دردهای خویش را پوشاند و برپا ایستاد
داشت می افتاد اما با تقّلا ایستاد
دست بر زانو گرفت و گفت ازجان یاعلی
باز با عشق علی برخاست زهرا ایستاد
باز شوقی تازه برپا شد درون خانه اش
مادر پهلو شکسته روی پا تا ایستاد
رعشه درجان داشت، می لرزیدپاهایش ولی
شوق چشم کودکان را در تماشا ایستاد
درد را از یاد خود برد و دوای درد شد
درد ساکت شد از این طرز مداوا، ایستاد
بر سر اندیشه ی الجار ثم الدار بود
باز وقتی در دعا بانوی دریا ایستاد
ایستادن پای نامش تا ابد تکلیف ماست
اوکه سیلی خورد پای عشقش اماایستاد
فاطمه آن روزکه مولای مان یاری نداشت
پیش خیل دشمنان مردانه، تنها ایستاد
پای غمهای علی هم مادرانه، مهربان
آنکه شد بهر پدر اُم ابیها، ایستاد
آه از روزی که دیگرچرخ دستاسش نگشت
گویی ازگشتن از آن پس چرخ دنیا ایستاد
دست زهرا سردشد دردست حیدرناگهان
نبض دست زندگی در دست زهرا ایستاد
این گریز روضه را می خوانم وحرفم تمام
روی بازو، دست حیدر، سرد، یک جا ایستاد
احمدرفیعی وردنجانی
