به گزارش خبرنگار استان تهران خبرگزاری بسیج؛ دکترمحمدرضا شهریاری اولین فرهنگی فارغ التحصیل شده در رشته "شناخت اندیشه های امام خمینی (ره)" و مدیر انجمن های هنری و ادبی سازمان بسیج هنرمندان استان تهران به مظلومیت نیروهای انقلابی و خوشفکر در سیستم ستادی آموزش و پرورش گفت:یکی از دلایل اصلی اجرایی نشدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در یک دهه گذشته غفلت و اهمال مدیران و صاحب منصبان در نظام تعلیم و تربیت است.
کارهای بزرگ به حمایتهای وسیع نیاز دارد. اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش کار بزرگی است و از یک جهت بزرگترین کارهاست. تعلیم و تربیت در قیاس با سایر ابعاد فعالیتهای نظام جایگاه بسیار بالایی دارد و همه انبیای عظام برای انسانسازی مبعوث شدهاند، اگردر برنامههای خود از اقتصاد، سیاست، امنیت و غیره حرف میزنند همه جنبه وسیلهای دارند و در ارتباط با هدف اساسی یعنی تربیت انسانها معنا و جایگاه پیدا میکنند.
متاسفانه هرازگاهی در سیستم ستادی آموزش و پرورش،شعار وحرف از سند تحول بنیادین زده میشود؛ اما از تحقق عملیاتی سند خبری نیست!!سند تحول بنیادین شناسنامه فرهنگی و تربیتی ماست و بعد از تصویب سند تحول مقرر شد که به جای اندیشه های غربی ،اندیشه های اصیل و مکتبی متعلق به جامعه ی ما جایگزین آن شود اما یکی از دلایل اینکه چرا این سند مهم و کم نظیر اجرایی نشد به تزلزل در مدیریت و عدم امکان ایفای نقش مدیران جهادی و معتقد به اندیشه های امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری در جایگاه های تصمیم سازی و تصمیم گیری برمی گردد،این حقیقت را نمیتوان انکار کرد که برای اجرای سند اراده قوی و پیشرو به وجود نیامده است، مدیران و کارشناسانی وجود دارد که به این تحول علاقه دارند و در خصوص آن مطلب نوشتهاند، تحلیل کردهاند و قواعدی نیز تدوین نمودهاند ولی اراده کلان و وسیع که بتواند همه را به حرکت درآورد شکل نگرفته است، شاید یکی از علل این باشد که نتوانستهایم فواید و آثار واقعی و عینی اجرای سند و برنامههای تحولی را به جامعه معرفی کنیم.
تا زمانی که درجایگاه های تصمیم سازی و تصمیم گیری مدیران بخش ستادی خود را مجری اسناد تحولی ندانند و در این راه همه جانبه وارد نشوند چیزی تغییر نخواهد کرد، تا کنون کمتر امکان ایفای نقش باورمندان به سند تحول در سیستم ستادی آموزش و پرورش فراهم شده است،بنابر این هر راه و رویهای از رئیس صادر شود نزد مرئوس به فرهنگ تبدیل میگردد و به اراده جمعی تبدیل میشود. حقیقتاً چنین فضایی در سیستم ستادی آموزش و پرورش در یک دهه گذشته کمتردیده شده است،که یکی از اصلی ترین دلایل آن عدم امکان ایفای نقش مطالبه گران و باورمندان به اندیشه های امام(ره)و رهبری در جایگاه های تصمیم سازی و تصمیم گیری سیستم آموزش و پرورش است و حتی در پاره ای از موارد برخی تنگ نظران ضعیف النفس در سیستم ستادی هر نوع نقد و مطالبه گری و امربه معروف و نهی از منکر اداری را نقد خارج از انصاف تلقی می کنند و همکار منتقد و مطالبه گر را فاقد تعادل روحی و روانی اطلاق کرده و حتی در مواردی به این نیروهای انقلابی با گزارشات غلط ظلم نموده اند و مانع از رشد و قرار گرفتن نیروهای اندیشه ورز انقلابی در جایگاه های مشورتی و یا مدیریتی و نقش آفرینی در این حوزه ها شده اند که جای آن دارد که این فضای مسموم در بخش های ستادی و اداری آموزش و پرورش با یک رویکرد تحولی در دولت جدید اصلاح شود.
نگاه راهبردی باعث میشود، نقطهای که در آن قرار داریم به درستی تحلیل شود، جایی که قرار است برسیم به نحو مطلوب تعریف شود، مراحل بین راه مشخص گردد و نحوه نیل به آن نیز تدارک دیده شود.
به علاوه این که در برنامه راهبردی هوشیاری نسبت به محیط وجود دارد. نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدها تنظیم میگردد و رابطه آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
با تعیین هدفهای عملیاتی و راهبردی مناسب نقشه راه برای حرکت به دست میآید، در عملیاتی کردن سند و پیش برد برنامههای تحولی به این قاعده توجه لازم را نکردیم. انصافاً چه زمانی تمرکز به این کردیم که در اجرای سند تحول چه فرصتهایی در اختیار داریم؟ کدام تهدیدها مطرح هستند؟ نقاط قوت و ضعف ما کدامند؟
حتی در پیگیریهای سالهای اخیر نیز که به نظر میرسید بناست با درایت بهتر و بیشتر برنامهها را پیش ببریم خبری از این نگاه راهبردی نبود و نیست. نگاه راهبردی حال را به آینده، گذشته را به حال و آینده را به واقعیتها متصل میسازد و اقدامات را از جهت نظری وعملی معنادار میسازد. در مواجهه با اجرای سند تحول نه تنها برنامه راهبردی نداشتیم بلکه برنامههای معمولی اثرگذار را نیز به طرز صحیح پیش نبردیم.
جامعه معلمان به قدری قدرت دارند که در صورت برنامهریزی درست میتوان از طریق آنان برنامههای مهم و وسیع را اجرایی کرد. متأسفانه به دلیل اقدامات نامناسب برخی از تشکلهای معلمی و گاهی غلتیدن آنان به سمت جناحهای سیاسی و زاویه گرفتن از مصالح تعلیم و تربیت، اعتبار تشکلها مخدوش شده است لکن هنوز امیدی برای بهرهمندی از آنان و نیل به هدفهای تعلیم و تربیت وجود دارد.
به نظر میرسد برای مشارکت اجتماعی معلمان در اجرای سند و سایر فعالیتهای تعلیم و تربیت باید الگوی مشارکت درست تدوین کرد، تاکنون چنین الگویی تهیه نشده است.
براستی چرا در دولت قبل انتصاب مدیران مدرک تحصیلی مرتبط با مدیریت مورد توجه قرار می گیرد اما از ظرفیت همکار ی که با اخذ مدرک تحصیلی مقطع ارشد شناخت اندیشه های امام خمینی(ره) علاقمندی و دغدغه مندی خود در ارتباط با اندیشه هایی مکتبی را به اثبات رسانده است در بخش مدیریت ستادی آموزش و پرورش بهره برداری نمی شود و چرا هیچ بخشی در آموزش و پرورش متولی صیانت از اینگونه ارزش های امام و رهبری و انقلاب نیست؟!براستی چرا فرهنگیانی که بیش از یک دهه سوابق مدیریت جهادی در نهادهای انقلابی همچون بسیج و نهادهای مردمی داشته اند در حلقه ی مدیران بخش های ستادی آموزش و پرورش صرفاً بدلیل داشتن تفکر نقاد و مطالبه گری و پایبندی به امر به معروف و نهی از منکر اداری و فساد ستیزی جایی ندارند؟!چرا مدیران سیستم ستادی آموزش و پرورش از برگزاری برنامه هایی تحول آفرین همچون فراخوان شعر "شمع بیت المال"که از سوی نیروهای بسیجی و ولایی بخش ستادی آموزش و پرورش جهت نهادینه نمودن فرهنگ صیانت و صرفه جویی در اموال بیت المال طراحی شده بود،ممانعت نمودند؟!و چرا برای نیروهای انقلابی و ولایی و مطالبه گر پرونده سازی می شود؟!آیا انتقاد به سیستم اداری و ستادی آموزش و پرورش در دولت قبل و انعکاس مطالب در سایت های تخصصی حوزه آموزش و پرورش که دارای مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند و پرداختن به فساد اداری تخلف و جرم محسوب می شود؟!
نواقص ذکر شده نباید باعث ناامیدی در پیگیریهای جدی کارهای تحولی شود بلکه باید این مسیر با برنامهریزی دقیقتر و گامهای استوارتر تعقیب شود. بعضی از نواقصی در طبیعت اقدامات تحولی است و برخی نیز در اثر کم توجهی به وجود آمده است. باید برای هر دو وجه چارهای اندیشید و برنامهها را پیش برد.
و اینک در آستانه ی معرفی وزیر آموزش و پرورش از رئیس جمهور محترم و ولایتمدار و نمایندگان انقلابی و دغدغه مند انتظار انتخاب و رای به وزیری تحولگرا در ساختار آموزش و پرورش می رود که غبار اجحاف انجام شده در حق نیروهای انقلابی و مدیران بسیجی و باورمندان به اندیشه های امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری را بزداید و با میدان دادن به نیروهای مطالبه گر و دارای تفکر نقاد با سوابق مدیریت جهادی اسباب عملیاتی شدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را فراهم کند/.