عواقب «اعتماد به امریکا» از سرنوشت مصدق تا مرسی
به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت" به نقل از جوان، وجه اشتراك مشخص گورباچف و ادوارد شوادنادزه تا محمد مرسي و محمدمصدق «اعتماد به امريكا» است و همگي اين افراد نتيجه خوشبيني به ايالات متحده امريكا را در طول زمان مديريت خود دريافتند و همين عامل منجر به سقوط اين افراد شد.
صفهاي طولاني در مقابل شعبههاي مكدونالد در شوروي براي سيبزميني سرخكرده، تنها خروجياش احساس خودكوچكبيني در جامعه آن روز شوروي شد؛ صفهايي كه مشابهت فراواني با سلفيهاي مرسوم امروز با صادرات كشورهاي غربي به كشورمان دارد. دولت ريگان در آن مقطع زماني تلاش ميكرد سبك مذاكرات جديدي را با شوروي به نمايش بگذارد، به اين معنا زبان تهديد را در ميز مذاكره به كار نگيرد و با اتخاذ ژست انساندوستي امريكا را حامي صلح و امنيت تعريف كند.
همانطوركه اشاره شد بسياري از تحولات منطقه نظير آنچه در فروپاشي شوروي گذشت، مشابهتهايي با آنچه در مصر پس از دوران بيداري اسلامي و حتي ايران دوران محمد مصدق دارد.
نتيجه اين اعتماد كودتاي ارتش به فرماندهي ژنرال سيسي در ژوئيه(تيرماه) ۲۰۱۳ ميلادي شد؛ كودتايي كه مرسي را رهسپار زندان كرد با پنج عنوان اتهامي: وادي نطرون، جاسوسي براي حماس و بيگانگان، حوادث كاخ الاتحاديه و همچنين وي در پروندههاي اهانت به دستگاه قضايي و جاسوسي براي قطر تحت محاكمه قرار گرفت. در تمام مدتي كه محمد مرسي در زندان به سر برد، امريكاييها كمترين تلاشي براي رهايي وي از زندان و بركناري سيسي صورت ندادند و ترجيح دادند با دولت جديد مصر وارد تعامل شوند؛ مسئلهاي كه مشابه آن نيز در مورد ديكتاتور عراق صدام حسين قابل تعميم است.
سبك مذاكراتي امريكا در دوران ريگان با شوروي اعتمادسازي در دولتمردان ارشد اين كشور بود و چنين رويهاي را درباره دولت محمد مرسي نيز انجام داد و دولت محمد مصدق هم قبل از گورباچف و مرسي به امريكاييها اعتماد و بلافاصله پاسخ چنين اعتمادي را دريافت كرد.
سطح اعتماد محمد مصدق به امريكاييها را ميتوان از اظهارات وي در ديدار با ترومن دريافت؛ آنجايي كه وي بيان ميكند: «بين ملت ما و امريكا همواره روابط دوستانه برقرار بوده. يقين دارم دولتهاى آزاد خصوصاً دولت دوست ما، امريكا در اين موضوع مهم از معاضدت آمال ايران خوددارى نخواهد كرد.»
بيان قيدها در گفتههاي مصدق مبني بر «امريكا دولت آزاد»، «دولت دوست ما امريكا»، «همواره رابطه دوستانه ميان ايران و امريكا بوده» و«امريكا از معاضدت آمال ايران خودداري نخواهد كرد» نشاندهنده اين مسئله است كه محمد مصدق ديدگاهي مثبت نسبت به سياستهاي دولتمردان امريكا درباره ايران داشته و شكلگيري چنين ديدگاهي دفعتاً صورت نگرفته و بهراحتي قابل تقليل نبوده است. محمد مصدق همچنين اينگونه از شاه حمايت و وي را فردي رئوف و مهربان ميداند: «اينجانب صلاح نميدانم... بين شاه و ملت جدايي بيندازيم، آن هم چنين ياد شاه رئوف و مهرباني كه نميخواهد خود را از مردم جدا كند.»
سخنان مصدق از مذاكرات مجلس شوراي ملي در ۳۰ مهر ۱۳۰۶ شماره ۱۲۴ مبني بر«... شما نوشتهجات ملكم را بخوانيد، ببينيد اگر ناصرالدين شاه يك نفر آدم عاقلي بود ميبايستي تمام اختيارات خودش را به ملكم واگذار كند. چون آنچه او گفت به خير مملكت و به خير ناصرالدينشاه بود ولي چون نكرد و چون يك دستههايي بودند كه در واقع مخالف با عقيده ملكم بودند آنها ميرفتند ملكم را بد ميكردند...» چنين برميآيد كه وي با عرض ارادت به ملكم خان قسم وفاداري مادامالعمر به اين گروه فراماسوني ياد ميكند.
ايشان در خردادماه امسال نيز عامل نقض برجام و عدماجراي تعهدات اين كشور را اعتماد به امريكاييها در فرايند مذاكرات هستهاي عنوان ميكنند: «ميتوانستيم به دشمن اعتماد نكنيم اما در جاهايي به علتهايي مثلاً براي گرفتن بهانه از دست امريكاييها كوتاه آمديم كه البته بهانه گرفته نشد و ضربه هم خورديم. هر جا عرصه كار با بيگانگان است بايد با دقت، وسواس و احتياط كامل وارد شد و در لحن و بيان هم بهگونهاي سخن گفت كه اعتماد به دشمن در آن احساس نشود، زيرا هم در داخل و هم نزد بيگانگان تأثير منفي خواهد داشت.»