یادداشت/ پايان تلخ و‌ شيرين ليگ چهاردهم

همه چيز از دروغي كثيف آغاز شد كه شادي وصف نشدني را مهمان دل هزاران هوادار تراكتورسازي كرد.
کد خبر: ۸۵۱۹۲۸۲
|
۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۱
به گزارش خبرگزاری بسیج، پرونده ليگ چهاردهم بسته شد؛ آن هم با پاياني تأسف‌بار. البته تعجبي هم نداشت. سر و ته ليگ بايد به هم مي‌آمد. از يك ليگ پرحاشيه كه زشتي‌هايش به مراتب بيشتر از زيبايي‌هايش بود نمي‌شد انتظار داشت پاياني دلنشين و شيرين داشته باشد. در واقع توقع پاياني آرام، انتظاري بي‌جا بود. اما آنچه روز آخر در تبريز رخ داد، نوبر بود! هرچند كه هر دم از اين باغ بري مي‌رسد و به نظر مي‌رسد كه ديگر نبايد خيلي از ديدن و شنيدن اين شاهكارها در فوتبال متعجب بود.

همه چيز از دروغي كثيف آغاز شد كه شادي وصف نشدني را مهمان دل هزاران هوادار تراكتورسازي كرد؛ هواداراني كه براي كسب جام چهاردهم سر از پا نمي‌شناختند و با تمام وجود خوشحال بودند. مهم نبود بازي مساوي شده، مهم اين بود كه عنوان قهرماني به تيم محبوبشان رسيده بود و اين كافي بود تا هواداران حاضر در ورزشگاه يادگار امام تبريز خود را به چمن ورزشگاه برسانند و شادي زايدالوصفي را از خود به نمايش بگذارند و سجده شكر بجا آورند. اما درست در لحظه‌اي كه هواداران تراكتور از خوشحالي سر از پا نمي‌شناختند و زماني كه حتي منصوريان دست توني را فشرد و اين قهرماني را به او تبريك گفت عده‌اي مي‌دانستند ماجرا چيزي ديگر است. عده‌اي كه يك بازي كثيف را به راه انداخته بودند و با يك دروغ بزرگ فاجعه راه انداختند.

باورش براي هواداران خوشحال تراكتور قابل قبول و پذيرفتني نبود كه همه چيز تنها يك بازي زشت و كثيف بوده است. دروغي كه به آني هيجان و خوشحالي طرفداران تراكتور را به عصبانيتي زايدالوصف تبديل كرد. گيركردن بين دو احساس حتي مي‌توانست منجر به اتفاقاتي به مراتب بدتر و خطرناك‌تر شود براي هواداراني كه گاه به ثمر رسيدن تنها يك گل به تمام شدن زندگي آنها ختم مي‌شود؛ هواداراني كه يك بار ديگر بازي خوردند و اين مرتبه به زشت‌ترين شكل ممكن.

مي‌خواهد يك سناريوي كثيف از دست‌هاي پشت پرده و دلاليسم فوتبالي باشد يا يك شوخي چندش‌آور براي تفريح عده‌اي فرصت‌طلب و خودخواه؛ مهم نفس ماجراست. مهم بازي با احساسات هواداراني است كه هميشه هستند. هواداراني كه ريالي براي حمايت‌هايشان نمي‌گيرند و اين عشق به فوتبال و تيم‌هاي محبوبشان است كه آنها را ساعت‌ها روي سكوهاي ورزشگاه‌ها مي‌نشاند، بر سكوهايي كه در تابستان گرم و سوزان است و در زمستان سرد، هواداراني كه تاوان سختي براي عشقشان مي‌دهند. 
پسر توني، ناظر فدراسيون يا هر شخص ديگري، فرق چنداني نمي‌كند كه چه كسي و با چه نيتي اين دروغ زشت را بر زبان رانده است. مهم احساسات پاك هواداران عاشقي است كه به راحتي به بازي گرفته مي‌شود بي‌آنكه لحظه‌اي به عواقب آن فكر شود. مهم زشتي كاري است كه انجام شده، زشتي دروغي كه نمي‌توان با هيچ توجيهي آن را ماستمالي كرد. دروغي كه سال‌هاست به شكل‌هاي مختلف براي استفاده سوء از احساسات هوادار به خورد آنها داده مي‌شود. گاه براي خوشي‌هاي آني و تفريح تأسف‌بار آقايان و گاه هم براي رسيدن آنها به اهداف شومي كه در سر مي‌پرورانند.

 فردي كه اين دروغ بزرگ را گفته بايد شناسايي و مجازات شود حالا هر كه مي‌خواهد باشد. نبايد اجازه داد تا بيش از اين با احساسات هواداران فوتبال بازي شود، آن هم به اين اندازه بي‌رحمانه و وقيحانه. دروغ كثيفي كه در تبريز هواداران و حتي دو تيم را فريب داد و بدعتي تازه و زشت در فوتبال پديد آورد. اگر برخوردي جدي و قاطع با آن نشود. دروغي كه جمعه قلب هزاران هوادار تراكتورسازي را شكست تا شايد عده‌اي به اهداف شوم خود دست يابند. شايد هم براي اينكه عده‌اي كمي تفريح كنند. اما پاسخ اين رفتار زشت بايد همان اندازه سنگين باشد كه قبول عدم قهرماني تراكتور براي هوادار اين تيم سخت و باورنكردني بود.
ارسال نظرات