وزارت ارشادی که دهان منتقدان دولت را به هم دوخته در مقابل این فساد علنی چه موضعی دارد؟!!!
خبرگزاری بسیج - سرویس اخبار ویژه
روزنامه بهار در صفحه ادب وهنر خود در بخش تئاتر به تجلیل و بزرگداشت یکی ازکثیفترین عناصر پوچگرا و توهینکننده به مقدسات پرداخت.
روزنامه تازه رفع توقیف شدهی «بهار» طی مطلب تحت عنوان" هدایت از نگاهی دیگر" از قول بهزاد فراهانی نوشت:
........من اسم پسرم را رستم نگذاشتم که از او بترسم، برهمیناساس طرف هدایت رفتم تا او را بزرگتر کنم نه کوچکتر.
.....معتقدم هدایت بنیانگذار درام نویسی در تاریخ ایران است و به همین دلیل سعی کردهام در خدمت این بزرگ ادبیات ایران باشم، کلاهم را از سرم برداشتهام و به احترام او خم شدهام .
درباره این عنصر کثیف و فاسد که در توهین به اسلام و مقدسات از چیزی فروگذار نکرده گفتنی است:
او به پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، حضرت امیرالمومنین( علیه السلام )، حضرت زهرا (سلام الله علیها) و امام حسین( علیه السلام ) توهین های شرم آوری کرد که بی ادبی او به ساحت حضرت صدیقه زهرا(سلام الله علیها) قابل بیان نیست!
چندی پیش سید علی موسوی گرمارودی گفت: شرم میکردم از خودم اگر بر صادق هدایت لعنت نمیفرستادم. خداوندا صادق هدایت را لعنت کن.او با بیان اینکه نویسندهی «توپ مرواری» توهینهای زشتی به امام حسین ( علیه السلام ) کرده است، تصریح کرد: وظیفهی هر قلم به دستِ اهل قبله میدانم که حداقل به جوانان این کشور بفهماند که چه بیشرفهایی در این کشور قلم زدند که از امویان هم بدتر بودند؛ اسمشان هم صادق بود و هدایت مردم را بر عهده داشتند.
تنها قسمتی از توهین های صادق هدایت را بخوانید:
• هدایت در کتاب توپ مرواری از زبان و بیان نویسنده (یعنی خودش) به توهین به مولا علی ( علیه السلام ) پرداخته و چنین نوشته است :
«گرچه [حضرت علی(علیه السلام)] خودش می دانست که خدا نه مرکب است و نه جسم است و نه مرئی است و نه حال ، نه محل است ، نه شریک دارد نه معانی و صفات زائد بر ذات و نه به هیچ چیز و به هیچ کس نیاز دارد و خلاصه مقامش عالی تر از این است که اصلاً وجود داشته باشد و مقصود پر کردن بیت المال مسلمین است ...»
بدین ترتیب به مولای متقیان علی (علیه السلام) تهمت می زند که ایشان نعوذ بالله به وجود خدا ایمان نداشته است و اظهار ایمان به خدا را تنها برای پر کردن خزانه می خواسته است.
• هدایت در آثارش که امروز حکم باقیات الفاسدات!!! او را دارند و توشه برزخش هستند، کراراً به دین اسلام و متدینین اهانت می کند . این آثار موجود است و در دسترس همه .
• برای نمونه ، به استفاده از تعابیر اهانت آمیزی همچون "نکره" در مورد فرشتگان خداوند متعال ، یا نعوذ بالله ، در قالب استعاری ، خداوند را "ابوالهول" نامیدن و اطاعت انسانها و موجودات از خداوند را "رسم و آیین چارپایی" نامیدن .
مثلا نوشته است:
• پس از اینکه آدم و حوا افریده شدند ، "بابا آدم" از "جبرئیل" می پرسد که مراد (آفریدگار) از آفریدن ما موجودهای دوپا ، چه بوده است؟ و او در حالی که سرگرم تماشای کار جانوران است ، پاسخ می دهد که : خودش هم نمی داند. پشیمان شده. می دانی ، اینها را آفریده تا بنشیند فِرِنی بخورد، تماشا کند و بخندد. (افسانه آفرینش/چاپ برلین/ص88و89)
• هدایت در مورد اعرابی که اسلام را به ایران آورده اند می گوید:
«میان خودمان بماند، مگر برای ما چه آورده اند؟
مذهب آنها ...
ما برای خودمان تمدن و ثروت و آبادی و آزادی داشتیم و فقر را فخر نمی دانستیم[دقت کنید!] همه اینها را از ما گرفتند و به جایش فقر و پریشانی و مرده پرستی و گریه و تاسف و اطاعت از خدای غدّار [نعوذبالله]، و آداب خلا رفتن برایمان آوردند.»(توپ مرواری صفحه 16 و 17)
• اما دردناک تر از همه بی ادبی هدایت نسبت به ساحت مقدس بی بی دو عالم و مادر «خون خدا» حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)است که از نقل آن شرم دارم!!
• یکی از مغرضانه ترین و بارزترین آثار هدایت، داستان بلند«علویه خانم» است در این اثر در میان کاروان زوار امام رضا علیه السلام حتی یک زائر و آدم متعادل هم دیده نمی شود. اصلی ترین شخصیت داستان، علویه خانم(به خود اسم و وجه بارز شیعی آن توجه کنید!) است. این مثلا زن سیده زائر امام رضا(علیه السلام)، در واقع یک زن بدکاره و روسپی وقیح است که از قضا، همین سفرهای زیارتی، وسیله کار و کاسبی کثیف او یعنی خودفروشی است. او در این داستان، به شدت دروغگو و با بچه های خود خشن است و برای حرف های دروغش معمولا از قسم های غلیظ به ائمه اطهار استفاده می کند. علویه خانم در این سفر شوهر صیغه ای دوست خود را از چنگ او در می آورد و با وی به جوال می پردازد و با اکثر مردان زائر این سفر هم به آمیزش و هم بستر شدن می پردازد و خلاصه همه جور فاحشه گری می کند. این داستان پر است از الفاظ رکیک مربوط به آمیزش زنان و مردان نامحرم و آلات جنسی آنان که از ذکر آنها معذورم.
"هدایت ، چنان که خواهر زاده اش (بانو فیروز) که شاهد آخرین روزهای هدایت است، می نویسد: "اگر چه اعتقاد به اسلام نداشت ، ولی چون در گذرنامه اش نوشته شده "مسلمان" ، باید تشریفات قانونی(درباره جسد او در پاریس) انجام شود.
یادآور میشود که این رپرتاژ برای عنصری ضد دین، در روزنامهای که بهتازگی رفع توقیف شده، نگاه ویژه و واکنش جدی دستگاه محترم قضا و مدعی العموم را میطلبد.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
لعنت الله علی قوم الظالمین .
آخرین اخبار