خبرگزاری بسیج - سرویس اخبار ویژه
مستند «در جستجوی صبح» که به که زندگی و آراء عبدالرحیم جعفری (از فراماسونهای ایرانی) می پردازاد در خانه هنرمندان ایران به نمایش درآمد.
خبرگزاری کار ایران که نشست نقد و بررسی این مستند را به صورت مفصل گزارش داده بود ، نوشت:« در ادامه سلسله برنامههای انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند سه شنبه 27 بهمن فیلم مستند «در جستجوی صبح» به کارگردانی مهرداد شیخان در تالار استاد ناصری روی پرده رفت. در ادامه این برنامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور رضا جعفری، مهرداد شیخان و پدرام اکبری برگزار شد.»
نام این اثر برگرفته از کتاب خاطرات جعفری با عنوان «در جست و جوی صبح» می باشد که وی در آن صراحتا به رفت و آمدش به محافل ماسونی اعتراف می کند!
پدرام اکبری بدون اشاره به ارتباطات گستردهی عبدالرحیم جعفری با محافل ماسونی وی را در تاریخ نشر ایران جاودانه دانست و گفت:« کتابهای منتشر شده در انتشارات امیرکبیر نقش مهمی در آگاهی بخشی به جامعه و تحرکات منتهی به انقلاب 57 داشت.»!!
در این مراسم که محمدرضا جعفری فرزند عبدالرحیم جعفری نیز حضور داشت ذرهای به ارتباط عبدالرحیم جعفر با لژهای فراماسونری اشاره نشد. در خاتمه نیز پدرام اکبری دوبیتی بهاءالدین خرمشاهی در مدح عبدالرحیم جعفری را برای حاضرین قرائت کرد.
گفتنی است در دورانی که اختناق ناشی از دیکتاتوری حکومت پهلوی گلوی ناشران را میفشرد، بزرگترین تراست انتشاراتی با عنوان «امیرکبیر» به جعفری سپرده شد تا به عنوان یکهتاز عرصهی نشر به عنوان محوریترین نمایندگی موسسه آمریکایی فرانکلین در ایران باشد. در گزارش ساواک به تاریخ 28 خرداد 1347 اینگونه آمده است: «چون در منطقه، آقای تقیزاده معروف به فراماسونری است و ایشان نیز باعث ایجاد شعبه موسسه مزبور (فرانکلین) در تبریز بودهاند، لذا استنباط منبع چنین است که موسسه فرانکلین از طرف سازمان فراماسونری تقویت میگردد... .» در سال 1346 هم ساواک آذربایجان، فعالیتهای موسسه فرانکلین در تبریز را اینگونه به مرکز گزارش میدهد: «... از چندی پیش موسسه فرانکلین در تبریز ظاهرا به عنوان نگارش و نشر کتاب و باطنا برای پیشبرد مقاصد خاصی که مورد علاقه فراماسونها میباشد، دست به جمعآوری و همکاری اشخاصی زده و درصدد تهیه کتابهای جدیدی است که از طرف این موسسه انتشار خواهد یافت»
طبق خاطرات خودش وی در سالهای حاکمیت طاغوت، در کلوپهای روتاری (بخش اقتصادی تشکیلات فراماسونری) فعال بود.
جعفری کتابهایی مانند «رضا شاه کبیر»، «شیر و خورشید (مصاحبه با شاهنشاه)»، «فلسفه نظام حکومت شاهنشاهی»، «اصول دوازدهگانه انقلاب سفید»، «ایران جدید در قرن بیستم» (که به زبان انگلیسی چاپ شد و مملو از تمجید و تملق از محمدرضا پهلوی و رژیم سلطنتی بود)، «پنجاه و پنج»، «نه کتاب پهلوی» (مجموعه شعری در مدح خاندان پهلوی) و «آریامهر شاهنشاه ایران» که در آن علاوه بر ستایش شاه و جعل و وارونهنمایی تاریخ، از فدائیان اسلام به عنوان آدمکش و از دکتر مصدق و فاطمی به عنوان خائنان به ملت یاد شده بود، «مبشر تجدید تاریخ» که مورد تشویق محمدرضا پهلوی قرار گرفت و به مناسبت جشنهای 2500 ساله منتشر شد، «ماموریت برای وطنم» (که بنا به خواست همین عنصر به اصطلاح فرهیخته! چند بار تجدید چاپ شد و به زور و اجبار به مراکز مختلف دولتی و آموزشی و کتابخانهها تحمیل گردید) و... را به چاپ رسانده است.
انتشارات امیر کبیر همچنین با راهنمایی موسسه فرانکلین انواع کتابهای ضداخلاقی، ضددینی، ماتریالیستی و صهیونیستی را به چاپ رساند که از جمله کتابهای شراب خام، آتشپاره، افسونگر، شعلههای هوس، قصه رسوایی، هوس بهاری، گناهکار نیویورک، هوسهای امپراطور، انسان در گذرگاه تکامل بود. همچنین کتاب «خیاط جادو شده» نوشته شالوم علیخم و ترجمه سیاوش کسرایی که خود جعفری در خاطراتش در کتاب «در جستوجوی صبح» آن را چنین توصیف میکند: «... در بازگشتم بود که آقای سیاوش کسرایی ترجمه کتابی را برایم آورد به نام خیاط جادو شده، یک اثر ادبی نوشته شالوم علیخم نویسنده یهودی معاصر. من کتاب خیاط جادو شده را چاپ کردم و به پاس محبتهایی که ایرانیان یهودی در اسرائیل به من کرده بودند طی یادداشتی کوتاه در صفحه اول کتاب را به آنها اهدا کردم»
گفتنی است خانه هنرمندان یکی از کانونهای حضور جاسوسان در بیش از یک دهه اخیر بوده است. این انجمن شبه ماسونی از ابتدا در کنترل جاسوسانی چون رامین جهانبگلو بوده و بارها رهبران فروپاشی اروپای شرقی (همکاران جاسوس جهانبگلو در آن سور مرزها) همچون آدام میچنیک، الکساندراسمولار، اگنش هلر و... را به تهران آورده و برایشان دوره آموزشی گذاشته است!