خبرهای داغ:
شاعر/عليرضا غضنفري

بخوان حماسه نام آوران هفت تپه

شعری كه در وصف چهل شهید مظلوم آشپزخانه تیپ 12 قائم در منطقه هفت تپه خوزستان سروده شده است.
کد خبر: ۸۸۱۲۰۸۷
|
۰۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۰
یه گزارش خبرگزاری بسیج از شاهرود، شاعر رزمنده جانباز بسیجی علیرضا غضنفری در وصف چهل شهید مظلوم آشپزخانه تیپ 12 قائم که در 25 دی ماه سال 65 در منطقه ایستگاه هفت تپه خوزستان شهید شدند شعری سروده است که در ادامه آوریم:

بخوان حماسه ی این خطه ی دلاور خیز

ز عطر و بوی شهیدان شده عبیر آمیز

ز شاهرود که از افتخار لبریز است

ز حرکت شهدا خاک او گُهر خیز است

تو از صفای شهیدان شاهرود بگو

ز همت و شرف و شاهد و شهود بگو

ز عالمان شهیری که در ره میثاق

شدند اسوه ی دین و معلم اخلاق

صفای مردم این شهر در کلام امام

ربازد است همه در بر خواص و عوام

امیر عشق چه گل ها که از این گلستان چید

نمود هدیه فزون از هزار و اَند شهید

ز تیپ قائم آل محمد استان

ز دامغان و شهیدان خوب آن سامان

بخوان حماسه نام آوران هفت تپه

بیا شویم پیام آوران هفت تپه

ز پاره های بدن های بی سر و بی دست

هنوز داغ عزیزان ما به دل ها هست

شنیده ایم که هر پاره ای ز جسم شهید

جدا ز پیکر و بر شاخه ی درخت پَرید

نشست بر دل ما نیز داغ چهل شهید

کسی جنایت خونین به این طریق نَدید

صفیر غرش طوفان سهمگین ستم

چگونه ریخت پَر و بال عاشقان درهم

چهل شهید که گشته غرق نعمت دوست

نبود مقصدشان غیر کوی حضرت دوست

چهل کبوتر خسته فدایی رهبر

چهل پرستوی بشکسته بال و خونین پَر

چهل پرستوی عاشق که زار و خسته شدند

زِ تُند باد ستم بال و پَر شکسته شدند

همان گروه که در تحت اَمر رهبر خویش

گرفته اند رَه هفت تپه را در پیش

تمام عمر همه خادم الحسین بودند

به عشق خدمت رزمندگان بِپا بودند

بخوان ز منتظری ها، محمد و حُجت

و از جراحت حُلقوم زالویی، نِعمت

زبان گشای ز عشق و وفا به آسانی

که شد رضای صفا در منا به قربانی

کریمی و صفری سَرخوش از خُم عشقند

ستاره های درخشان و اَنجم عشقند

بگو که درس بگیرند مردمان جهان

زجانفشانی محمود و احمد ولیان

هم او که اسوه ی نَستوهی و دلاوری است

شهید راه خدا احمد مهاجری است

در این مسیر که هر کس رَود بِسو هَدفی

فدای مکتب و دین شَد محمدِ نجفی

چه عاشقانه شده مرکب شهادت زین

برای صادقی و آجودانی و گرزین

از آن زمان که به یاران نور پیوستم

مُرید زارعی و محو کاظمی هستم

تمام شهر پَر از یاد و خاطر شهداست

هزار شُکر که آمارلونسب از ماست

دمید از دم روح القدس چنان نوری

به قلب پاک شهید ره خدا، نوری

اَلا که مورد لطف خدای معبودی

درود ما به روانت شهید داودی

به راه مکتب و دین شد شهید حلاجی

به نزد حضرت حق رو سفید حلاجی

متاع خویش نهادند در کف اخلاص

به خاندان شهیدان بسی دورود و سپاس

به طائران بهشتسی که بال بگشودند

محمدی و حسینی چه مهربان بودند

بگو خلوص و صفای شهید منتظری

ز عشق و مهر و وفای شهید منتظری

ز عاشقان حسینی، دو عَبد خوب اِله

که نامشان رمضان بود و سید عبدالله

به آن عزیز که فرزند خویش را هم داد

شهید ابراهیمی جان به راه دوست نهاد(1)

کسی که در همه جا شمع دوستان بودی

شهید راه خدا مهربانیان بودی

به بزم حضرت حق رفته اند مهمانی

سعیدی عبدالله و علیِ قربانی

به یاد حنجر زخمی آن شهید عزیز

که کرد حضرت حق جانش از صفا لبریز

شهید اشرفی آن اسوه ی جوانمردی

شده نمونه ی خدمت به رسم همدردی

شدم مُرید غلامی و عزم و همت او

زبانزد است به هر محفلی رشادت او

سِزَد به یاد شهیدان به دل صفا بخشی

به خاطر عجم اکرامی و خدابخشی

ز مهربانی دریاقلی شجاعی گو

ز او که در ره اسلام شد فدایی گو

تمام پیکر یاران به هم شده است عجین

خدا چه خوب کُند عاشقان خود گاچین

هزار شکر که از خون پاک یارانم

هنوز مَست ز صهبای آن شهیدانم

بیان نمای که آیندگان شوند آگاه

از آن جنایت خونین و صحنه ی جانکاه

بگو خباثت آن حزب بعث بی ایمان

که کرده اند عزیزان ما به خون غلطان

بیا به یاد شهیدان خوب هفت تپه

سَری زنیم به خونین غروب هفت تپه

به مشهد شهدا رو نهیم به شیدایی

کنیم پیکر یاران خود شناسایی

نَه سر به پیکر و نَه دست در بدن دارند

نه جامه ای نه لباسی و نه کفن دارند

چه صحنه ای است که افتاده پیکر شهدا

به یاد صحنه ی خونین عصر عاشورا

بیا که جسم شهیدان ز خاک برداریم

به احترام فراوان به خاک بسپاریم

چقدر قصه مردان نور زیبا شد

اگر چه پیکر یارانم ارباً اربا شد

قسم به زینب و نام برادر زینب

به تار و پود و به نخ های معجر زینب

قسم به آبله ی پای کودکان حسین

به اضطراب فراوان خواهران حسین

به قطه قطره ی خون مطهر اصغر

قسم به پیکر صد پاره ی علی اکبر

به آیه آیه ی قرآن و آن تلاوت نور

به آن لبی که شد از چوب خیزران رنجور

ز مکتب تو حسین درس معرفت گیریم

اگر اجازه دهی در ره تو می میریم

چنان به دشمن بَد ذات و بَد گَهر تازیم

که رسم ظلم و ستم از جهان براندازیم

غروب ظلمت فِسق و فجور نزدیک است

طلوع روشن صبح ظهور نزدیک است.

1-چند تن از شهدا فرزندانشان نیز شهید شده اند مانند شهیدان ابراهیمی،منتظری و سعیدی

ارسال نظرات
پر بیننده ها