پدرش کمالالدین و مادرش زهرا بیگم نام داشت. تا سطح اول در حوزه علمیه درس خواند.طلبه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. هفدهم اسفند 1362، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سینه و گردن، شهید شد و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
این اولین و بزرگترین آرزوی من بوده که در راه خدا شهید شوم؛ امیدوارم مرا بپذیرد.
پدر و مادر جان! از اینکه بی خبر به جبهه رفتم، خیلی معذرت میخواهم؛ چون حرف امام را گوش کردم که فرمودند برای جبهه رفتن، اجازه پدر و مادر شرط نیست و من چون دانستم با رفتنم به جبهه ناراحت میشوید، بی خبر این کار را انجام دادم، که البته این هدف و آرزوی من بود و خوشحالم که به هدفم رسیدم.
پدر و مادر جان! از این که دوست داشتید من طلبه شوم و من به جای درس، جبهه را ترجیح دادم، مرا ببخشید.
پدر و مادر جان! با هم مهربان باشید و خدا را شکر کنید که فرزندی در راهش داده اید و چنان چه شهید شدم، برایم گریه نکنید؛ چون برای کسی که در راه خدا قدم برمیدارد گریه معنا ندارد. اگر ناراحت باشید، خدایتان را ناراحت کرده اید؛ آیا کسی که شما را آفریده و فرزندانی به شما عطا فرموده، نمیخواهید یکی از آنها را راهش بدهید؟ شما اگر برای من ناچیز ناراحت شوید، پس خانواده هایی که چندین فرزند در راه خدا هدیه کرده اند، چه کار باید بکنند؟
برادران عزیز! امیدوارم از زحماتی که به شما دادهام، مرا ببخشید؛ در مرگم ناراحت نباشید؛ کارهایتان را برای خدا بکنید؛ هیچ گاه کم کاری نکنید؛ بیشتر کوشش کنید؛ نماز را به وقت آن بجا آورده و روزه بگیرید؛ بچههایتان را خوب تربیت کرده، به جبهه ها کمک کنید؛ از دعا کردن به جان امام دریغ نکنید، به پدر و مادر احترام بگذارید و هیچ وقت به فکر مادیات نباشید و هرچه میتوانید رابطه خود را با خدا محکم کنید.
خواهران مهربان! برای من ناراحت نباشید و شکر کنید که برادرتان در راه خدا کشته شده است. سعی کنید فرزندانتان را انقلابی و اسلامی پرورش داده و در زندگی خود ساده باشید.
چند جمله با طلاب مدرسه شیخ الاسلام:
ای برادران عزیزم و ای کسانی که امید و آینده کشور به دست شماست! سعی کنید بیشتر به معنویات بیندیشید و زیاد به مادیات فکر نکنید.حرف های مدرسین محترم را از جمله آقای لشکری و آقای باریک بین گوش کنید و به آن ها عمل نمایید؛ نماز شب را فراموش نکنید؛ چنانچه در خود کمبود مالی میبینید، ناراحت نباشید؛ مبادا به خاطر مادیات درس را رها کنید؛ اگر چند سال به خود زحمت دهید، موفق میشوید.
محمدرضا انصاری
1007/ت30/ب 4/10/1362