خبرهای داغ:
نگاهي گذرا به بانوي گمنام:

شبي كه به سوي گمنامي رفت

وقتي فاطمه وارد جامعه شد و به دفاع از ولايت پرداخت هرگز حجاب خود را برنداشت بلكه خطبه اي ماندگار به نام شيعه در تاريخ ضبط كرد.
کد خبر: ۸۹۸۲۳۷۰
|
۱۲ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۷

آخرين حج پيامبر مهرباني و جمعيت انبوهي وي را همراهي مي كنند و هنگام بازگشت در كنار بركه هاي غدير دين خود را تكميل مي كند و اعلام مي دارد كه هر كس را من مولاي اويم هم اينك علي مولاي اوست و اعلام مي دارد: آنان كه شنيدند به آنان كه نشنيدند و نبودند برسانند.فاطمه در كنار پدر با فرزندانش خوشحال و شادمان زندگي مي كند.
در ميان راه پدر با دخترش حرف هاي درگوشي مي زند و او را نوازش مي كند،فاطمه غمگين است! چرا پدر اين حج را حج آخر خواند مگر چه اتفاقي خواهد افتاد كه ديگر حج را زيارت نكند، آيا پدر بيمار و وقت پرواز به ملكوت را مي بيند؟
حسين بر شانه هاي نحيف پيامبر ايستاده و مهربانترين انسان را در آغوش گرفته و ناگهان بوسه هاي پيامبر بر گلوي حسين با بغض و آه شروع مي شود و فاطمه گريان بر دستان و شانه هاي نحيف پدر تكيه مي زند كه بعد از تو چه كنيم؟ پدر مژده اي مي دهد، اي فاطمه تو اولين كسي هستي كه پس از مرگ من به من ملحق مي شوي و ديري نخواهد گذشت كه روياي با هم بودن را تجربه مي كنيم و هركس تورا بيازارد مرا آزرده است.
علي با گام هاي قدرتمند خويش در عنفوان جواني ذوالفقار را بر كمر زده و به اينده اي سياه كه پيامبر وعده داده مي انديشد، مگر مي شود فاطمه را از دست داد،بدون فاطمه چه غم ها و درد هايي بر من و فرزندان رسول الله چيره مي شود، مرد ميدانهاي سخت و ناجي اسلام حالا در خوف ناداني امت چه روزگاري را مي گذراند.
علي بي تابي مي كند و پيامبر به وي مي گويد: اگر مردم تورا پذيرفتند با آنان به عدالت رفتار كن و اگر نپذيرفتند دامن خود را بر چين تا خدا بين تو و امت حكم نمايد و صبر پيشه كن! ماه صفر است خبري تكان دهنده عالم را در ماتم فرو مي برد كه محمد به ملكوت پيوست!! اشك و غم ها به هوا برخواست اما شورايي شش نفره آمدند و سخنان پيامبر را به كناري نهادند و غدير را ناديده گرفتند براي جانشيني رسول مهرباني ها ابوبكر را برگزيدند و دامنه اختلاف بين انصار و مهاجرين گسترده شد.
پيكر پيامبر بر زمين مانده به جز علي و زبير و فاطمه و فرزندانش كسي بر بالين پدر نيست! پيامبر به خاك سپرده شد و براي گرفتن بيعت عمر در خيابان هاي مدينه ميدان داري كرد و علي از بيعت سرباز زد كه در اين هنگام با زور وارد خانه شدند ،زبير شمشير برداشت تا براي دفاع از فاطمه و علي قيام كند و عمار ياسر نيز چشم به دهان علي دوخته بودند.
زبيربر زمين خورد و شمشيرش را گرفتند و علي را با طناب به دستان و گردنش بستند و كشان كشان بردند و علي فرمود: اگر چهل مرد جنگي داشتم هرگز تسليسم نمي شدم.فاطمه با ابوبكر به مقابله پرداخت و در راه دفاع از ولايت به درگيري فيزيكي روي آوزد تا اينكه بين در و ديوار گرفتار شد و ضربه كين دنيا پرستان دين فروش را تجربه كرد.
فاطمه با سن كم خويش وارد مسجد شد و در دفاع از ولايت و فدك كه متعلق به وي بود در پس پرده براي مردم خواب رفته سخنراني كرد و او حضور زن در جامعه را نشان داد كه هر زني كه شعار حضور در جامعه را مي دهند به معناي شكستن خطوط قرمز و برهنه شدن نيست.
وقتي فاطمه وارد جامعه شد و به دفاع از ولايت پرداخت هرگز حجاب خود را برنداشت بلكه خطبه اي ماندگار به نام شيعه در تاريخ ضبط كرد.
ابوبكر را نبخشيد و هنگام وفاتش هم به صراحت گفت: از او نخواهم گذشت و شكايتم را پيش خدا و پدرم خواهم برد. ابوبكر هم در پايان عمر و هنگام وفاتش اذعان كرد كه كاش درب خانه فاطمه را نمي شكستم و با زور با او رفتار نمي كردم.
زن در معيار فاطمه بدون شكستن هنجار ها آن قدر قدرتمند است كه مي تواند چند خليفه را تحت تاثير قرار دهد و پايه هاي ظلم را در هم فرو ريزدو تا پاي جان در برابر امپراطور زمان خويش از شوهرش دفاع كند. زنان امروز فاصله با زن مسلمان را تجربه كرده و به دامن غرب مي روند جاييكه خبر از هيچ عاطفه و علاقه اي نيست!
1002/ت30/ب

ارسال نظرات
پر بیننده ها