یادداشت//
تحریم ظریف؛ چه نتیجهای باید گرفت؟
آیا تحریمهای گسترده موسوم به فلج کننده، آیسا و کاتسا و قبیل آن که به شکل زنجیرهای تمدید یا تصویب و اجرا شدند، یادگاری دوره اوباما نیستند؟
به گزارش خبرگزاری بسیج از خراسان رضوی؛ درباره تحریم وزیر امور خارجه کشورمان از سوی دولت آمریکا چه قضاوتی باید کرد؟ تحریم، نشانه خصومت است؛ ولو به اشکال مختلف اعمال شود. فرق ترامپ با اوباما و دولتهای اروپایی این است که "رو" بازی میکند.
ترامپ، برجام را امضا نکرده بود و تعهد دولت آمریکا را زیر پا گذاشت. اما آیا اوباما که مشوّق و بانی برجام بود، کم عهدشکنی کرد؟ آیا تحریمهای ویزایی علیه شهروندان ۳۸ کشور در صورت سفر به ایران، در دولت اوباما تصویب و اجرا نشد؟
آیا تحریمهای گسترده موسوم به فلج کننده، آیسا و کاتسا و قبیل آن که به شکل زنجیرهای تمدید یا تصویب و اجرا شدند، یادگاری دوره اوباما نیستند؟ آیا همین تحریمها موجب نشد اغلب سرمایه گذاران خارجی، از همکاری با ایران منصرف شوند؟
آیا آلمانیها نبودند که با وجود دعوت آقای ظریف به کنفرانس مونیخ، به هواپیمای او بنزین ندادند و توهین روا داشتند؟ آیا انگلیسیها نبودند که به تصریح آقای ظریف و برخلاف تصریح برجام، اجازه ندادند حتی یک حساب بانکی از سوی ایرانیها در لندن باز شود؟ آیا فرانسویها نبودند که همه قراردادها را زیر پا گذاشتند و با تحریمهای دولت ترامپ همراهی کردند؟
چه نتیجهای میخواهیم بگیریم؟ این که دموکراتهای آمریکا و سه دولت اروپایی، در خباثت و خصومت با ایران، عقبتر از ترامپ نبوده اند و نباید از شرارتهای ترامپ، ضرورت التماس بیشتر به دموکراتها یا تروئیکای بدعهد اروپایی را نتیجه گرفت.
نباید با بزرگ نمایی عداوتهای دولت ترامپ، نسخه اعتماد دوباره به تروئیکای اروپایی را پیچید یا با آرزو اندیشی و گفتن این که یک سال دیگر صبر کنیم شاید دموکراتها در آمریکا سر کار آمدند، انجام یکطرفه تعهدات برجامی را توجیه کرد.
نباید اروپا و آمریکا را برای عهدشکنی مضاعف، حریصتر کرد. این خطا - یا خیانتی- راهبردی خواهد بود که کسانی بخواهند از رفتار تحریمی ترامپ و پمپئو، مذاکره دوباره بر سر برجام فعلی یا برجامهای جدید را نتیجه بگیرند.
چه بسا یک هدف دولت ترامپ از تحریمهای دیپلماتیک، تحریک به تداوم مذاکراتی از همان جنس باشد که او میگوید؛ "توافق موجود باید تکمیل شود و ضمن دائمی شدن تعهدات و محدویتهای ایران، به سایر ابعاد قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی هم توسعه یابد".
یک نکته مهم دیگر، دلالی و واسطه گری دولت فرانسه میان ما و آمریکاست. دولت ترامپ هر چند فرانسه را واسطه کرد، اما خود، هرگز این مسیر را به رسمیت نشناخت تا دولت آقای روحانی مجبور به دادن امتیاز بیشتر شود.
فرانسه اعلام میکرد که میخواهد در ازای قانع کردن آمریکا به تعلیق تحریم ها، ایران را به دائمی کردن تعهدات موقتی برجام (از جمله بند موسوم به غروب آفتاب و نظارتهای هستهای منطبق با پروتکل الحاق) مجاب کند.
این البته، ایجاد تعهدات جدید برای ایران و نقض برجام است. متاسفانه آقای ظریف در سفر اخیر به نیویورک، اذعان کرد درباره دائمی کردن نظارتهای موقت برجامی #مذاکره کرده است. او مجوزی برای چنین مذاکرهای نداشت و اقدامش تخلف بود.
اما اکنون که دولت آمریکا رسما آقای ظریف را تحریم کرده، ادعای میانجیگری فرانسه هم ساله به انتفای موضوع است. وقتی آمریکا وزیر خارجه ایران را تحریم میکند، در واقع زیر هر نوع مذاکره و میانجیگری زده است.
اما یک احتمال دیگر هم هست. آمریکا از این طریق میخواهد طرف ایرانی، از موضع پایین تر، همه این عهد شکنیها را به جان بخرد و با این وجود، آماده مذاکره به مفهوم شنیدن دیکته غرب در قالب بازی پلیس بد و پلیس خوب میان آمریکا و اروپا شود.
آقای ظریف اکنون هدف تحریمهای خصمانه دشمن است و بی تردید باید از وزیر خارجه، حمایت جانانه کرد.
در عین حال، او باید قاطعتر از گذشته بر خط قرمزهای توافق موجود پافشاری کند و حتی یک سانتی متر هم کوتاه نیاید؛ و گرنه در بازی مار و پله حریفی گرفتار خواهد شد که میخواهد تعهد قبلی خود را ابزار باج خواهی جدید قرار دهد.
هر نوع مذاکرهای که برای عبور از برجام و افزایش تعهدات یا اجرای یکطرفه تعهدات بدون لغو تحریمهای مالی و بانکی و نفتی باشد، خود زنی است.
آقای ظریف نباید به روند تعامل یکطرفهای ادامه دهد که به تصریح مصاحبه خود وی در آمریکا "موجب بی اعتباری ایده تعامل با غرب و بی اعتباری من نزد مردم ایران شد".
محمد ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی و فعال رسانهای
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار