مصاحیه با یدالله مظهر خادم الشهدا از شهرستان ساوه
- لطفا خودتون را معرفی فرمایید و بگویید چند سال هست که در اردوهای راهیان نور خدمت می کنید؟یداله مظهر هستم خداوند توفیق داده از سال 78 همه ساله خادم زائرین یادمانهای دفاع مقدس در قالب اردوهای راهیان نور باشم.
- چه چیزی باعث شده تو این اردوها شرکت کنید؟از آنجا که در دوران دفاع مقدس توفیق حضور در جبهه های غرب و جنوب را داشته ام بعد از جنگ نیز علاقه مند شدم که در اردوهای راهیان نور شرکت کنم و فکر می کنم تقدسی که خاک جبهه ها پیدا کردهانسانها را اینگونه شیفته خود کرده است . خلوص شهدا در راس همه ایجاد انگیزش ها می تواند باشد.
- امسال که مزین شده به شهادت بانوی دو عالم(س) چه فرقی با سایر سال های گذشته وجود دارد؟برای ما که در چندین عملیات حضور داشته ایم و اکثر عملیاتها با رمز یا فاطمه الزهرا (س) آغاز می شد خیلی جالب است که همچون ایامی در این مناطق باشیم و به یاد آن روزها که بچه ها همگی می گفتند یا فاطمه الزهرا در عزای مادرمان در معراج شهدا باشیم
- توی این مناطق که تشریف می برید کدام منطقه به شما تاثیر بیشتری می گذارد ؟چرا؟هر کدام از این مناطق و یادمانها برای ما یاد آور خاطرات آن روزهای طلایی است ولی شلمچه بیشترین تاثیر گذار هست چون این منطقه محل شهادت و عروج بهترین دوستان بنده مخصوصا ً بهترین فرمانده ام شهید بزرگوار سردار مهدی ناصری است.
- اولین چیزی که بعد از این کلمات به ذهن شما خطور می کند را با یک جمله کوتاه یا یک کلمه بیان کنید؟
- مظلومیت بچه ها- خون=دشت لاله- شهادت=مزد جهاد فی سبیل الله- ایثار=روی مین خوابیدن وسوختن و فریاد نکشیدن- مادر=بدرقه رزمندهایی که از زیر قرآن مادر ودعایش رفتند به جبهه وپیروز برگشتند.- کربلا=عطش- گذشت=تشنه باشی وآب خود را به رزمنده مجروح بدهی- رفیق=قول شفاعت همدیگر در صورت شهید شدن - دوکوهه=ساختمان های 5 طبقه هیئت های سینه زنی- شهید همت=هور- جزایر مجنون- شهید زین الدین= سد دز – روی دوش بسیجی و فریا فرمانده آزاده آماده ایم آماده.- شهید باکری=طلائیه – عجب طلایی را در خود دارد- شهید چمران=پاوه-لبنان-مصر ودهلاویه-طلاییه=غروب غم انگیز جدایی- مشک=تشنگی اهل حرم- انتظار عمو - برادر=وفا داری- حضرت زهرا(س)= بانوی قد خمیده که بچه ها می گفت نترسید از آب عبور کنید شما موفق می شوید (قبل از عملیات والفجر 8 به خواب خانم سردار مرتضی قربانی می آید و این جمله را می گوید)- 313=یاران حضرت مهدی (عج)که آرزو می کنم از سربازان این 313 فرمانده باشم
- بهترین خاطره که تو این اردوها داشتید را بیان کنید؟ یک سال دانشجویان رشته پرستاری را که خواهران بودند به اردو برده بودیم در مسیر خیلی اذیتمان کردند با وضع ظاهری نامناسب که هر چند ساعت یک جور لباس می پوشیدند ما هم چیز خاصی نمی توانستیم بگوییم کار را واگذار کردیم به شهدا شب سوم در پادگان میشداغ بودیم که یک رزمایش نظامی انجام شد که صدای انفجار ات با اینکه مشقی بود خیلی مهیب و بلند بود فردای آن شب در اتوبوس دیدم دختر خانم ها یکی یکی شروع کردند به بلند بلند گریه کردن بعد چند دقیقه که کمی ارام شدند . علت را پرسیدم یکی از آنها با صدای بریده بریده گفت ما تا الان اشتباه می کردیم شما را خیلی اذیت کردیم .رزمند ها را مسخره می کردیم ولی دیشب که رزمایش و آن انفجارات را دیدیم تا صبح گریه کردیم و می گفتیم چه کشیده اند رزمندها ی ما و شهدا ی ما و آن روز همگی لباس و آرایش ساده داشتند و برای ما بسیار خوشحال کننده بود.
- از راه شهدا شما چه پیامی یا درسی گرفته اید؟از شهدا یادگرفته ایم که گوش به فرمان ولی فقیه و امام خود باشیم
- یک دل نوشته برای شهدا بیان کنید؟ از شهدا خجالت می کشم که دل نوشته داشته باشم چون راه آنها را باید و شاید نمی رویم ولی تنها می توانیم بگوییم شهدا درسته که ما شما را فراموش نکرده ایم ولی شما خیلی مرد هستید باز هم دست ما را می گیرید و از این میدان مین که دشمن پهن کرده عبورمان می دهید .
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار
