خبرهای داغ:
به مناسبت سالروز شهادت شهید صادقی

روایتی از لحظه عروج شهید اسماعیل صادقی رئیس ستاد لشکر 17

ابراهیم(محمد) سنگتراشان و حجت الاسلام صادقی شرح شنیدنی از شهادت شهید اسماعیل صادقی و دیگر فرماندهان شهید در عملیات بدر را روایت می کنند.
کد خبر: ۸۶۵۱۶۸۰
|
۲۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۷:۰۹

به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، سنگتراشان از نیروهای لشکر 17 در عملیات بدر می گوید: اواخر اسفند سال 1363 در منطقه عملیاتی بدر در قسمت جنوبی جزیره مجنون بودیم. قبل از عملیات، به اتفاق حاج غلامرضا جعفری فرمانده لشکر 17 و شهیدانی چون شهید سید محمد میرقیصری فرمانده گردان پیاده حضرت رسول(ص)، شهید اسماعیل صادقی رییس ستاد لشکر 17 امام علی بن ابی طالب(ع)، شهید جواد دل آذر، شهید صحفی و ... روی یکی از پدهایی که در داخل آب برای استقرار نیروها و امکانات ایجاد شده بود، مستقر بودیم، فرماندهان در حال بررسی نقشه منطقه بودند، چیزی نگذشت که هواپیماهای دشمن شروع کردند به بمباران منطقه و تیراندازی به سمت نیروها، بر اثر اصابت گلوله های تیربار، سید محمد میرقیصری که دو روز قبل برادرش سید احمد نیز شهید شده بود و خودش هم در شروع عملیات، از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته و باند پیچی شده بود، دوباره از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و در دم شهید شد، شهید صحفی هم همین طور و دیدن لحظات جان کندن این عزیزان چقدر دشوار بود! اسماعیل صادقی هنوز نیمه جانی در بدن داشت.

پیکر نیمه جان شهدا را با قایق به عقب انتقال دادیم. شهید اسماعیل صادقی ظاهرا یک نفر بود اما مطابق چندین نفر عمل می کرد. ابهت خاصی در فرماندهی و مدیریت داشت، لب آبراه می ایستاد، همه چیز را بررسی و کنترل می کرد و کسی بدون اجازه و هماهنگی وی حق تردد نداشت.

حجت الاسلام علی صادقی برادر شهید اسماعیل صادقی ادامه جریان را چنین روایت می کند: دو روز مانده بود به عید که متوجه مجروحیت اسماعیل شدیم و به همراه مادر، خود را به اهواز رساندیم. پس از آن که با پیکر نیمه جان برادرم مواجه شدیم، از آنجا که از ناحیه سر دچار آسيب جدی شده بود و با تنفس مصنوعی زنده بود، درخواست کردیم وی را برای درمان به تهران انتقال دهند. در آن زمان، محسن رضایی فرمانده وقت سپاه را در اهواز دیدیم. او را قبل از این در مجلس چهلم شهید زین الدین در قم دیده بودیم. لذا با هماهنگی وی مقدمات انتقال شهید صادقی به تهران فراهم شد. پس از این که چندین بار پرواز هواپیمای حامل ما به خاطر تهدید حمالت هوایی دشمن، به تعویق افتاد، برادرم را به بیمارستان امام سجاد(ع) تهران انتقال دادیم. موقع تحویل سال 1364 بود و ما در بیمارستان منتظر عمل بودیم. به خاطر حملات هوایی مرتب برق قطع می شد. نهایتا دقایقی پس از تحویل سال نو، اسماعیل عزیز به فوز عظیم شهادت رسید و پیکر مطهر این شهید بزرگوار و فرمانده رشید سپاه اسلام را برای خاکسپاری در گلزار شهدای علی بن جعفر(ع)، به قم انتقال دادیم.


ارسال نظرات