به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ داستان گران شدن کرایه تاکسیها داستان تازهای نیست؛ ابلاغ نرخ جدید کرایهها از سویی روزنه امیدی در دل رانندگان ایجاد میکند و از سوی دیگر موجی از اعتراض مسافران را به دنبال دارد.
کرایههایی که گاها از سوی رانندگان رُند میشود و بر نارضایتی بیشتر مسافران از وضع نابسامان کرایه می افزاید؛
به دنبال پیگیری مشکلات مسافران از تاکسیها این بار به سراغ رانندگان تاکسی رفتیم تا پای سخن و گلایه آنان نیز بنشینیم.
به عنوان یک مسافر سوار بر تاکسی شدم؛ سر صحبت را با راننده تاکسی باز کردم و از او درباره رضایتمندیاش از اوضاع موجود جویا شدم.
در پاسخ به سوالام با بی حوصلگی تمام گفت امروز هم مانند سایر روزهای خدا میگذرد؛ مگر در این زمانه کسی را میشناسی که برای امرار معاش خود مشکل نداشته باشد؟
درباره میانگین درآمد روزانهاش پرسیدم؟ در همین موقع بود که با نگاهی غضب آلود رو به من کرد و گفت نکند میخواهی تاکسی بخری؟
گفتم نه از شغلم برایش گفتم و از گزارشی که قرار است درباره مشکلات بنویسم؛ با کج خلقی تمام گفت چه میخواهی بدانی هر بار که نزدیک به انتخابات می شود یک عده مثل شما می آیند و جویای مشکلات میشوند! بعد هم وقتی کاندیداها معرفی می شوند فکر کنم اولین ایستگاهی که توقف میکنند به سراغ رانندگان تاکسی میآیند و با جویا شدن مشکلاتشان هزار وعده عمل نکرده دیگر را به لیستهای قبلی اضافه می کنند؛ زمانی هم که از سوی افرادی مثل ما انتخاب میشوند دیگر فراموش می کنند که چه وعدهای دادهاند.
باز ادامه میدهد نزدیک به 20 سال است که راننده تاکسی هستم اگر زمان به عقب بازمیگشت و می توانستم شغل دیگری را انتخاب میکردم!
گفتم آقای سجادی اگر راننده تاکسی بودن اینقدر سخت است و روز شما به سختی به قول خودتان رد میشود پس چرا 2 سال است همچنان در این شغل باقی ماندهای؟
گفت: چرا جوانان امروز بیکار هستند؟ من هم به همان دلیل، کار پیدا نمیشود.
از او درباره مزایایی که از سوی تاکسیرانی در اختیارشان قرار دارد جویا شدم از بُن کالا، سهمیه بنزین، بیمه و ...؛ باز لحنی خشمگین گفت: خانم چه کسی گفته مزایا میدهندف خدا رحمت کند تمام شده الان سه سالی میشود که هیچ چیزی به ما رانندگان تاکسی نمیدهند؛ اگر توانش را هم داشتند این بیمه را هم قطع میکردند شانس آوردهایم که دست تاکسیرانی اراک نیست و گرنه دیگر به هیچ چیز دلخوش نبودیم.
از مشکل کمبود پول خُرد و ندادن مابقی کرایه تاکسی به مسافران و چالش میان رانندگان تاکسی و مسافران بر سر کرایه می کند از آقای سجادی راننده تاکسی مسیر پایانه غدیر پرسیدم که در جوابم گفت: آخر شما بگوئید وقتی که پول خُرد کم است چطور نرخهایی را مصوب می کنند که نمی توان مابقی پول را به مسافر پرداخت کرد.
رانندگان تاکسی منبع پایان ناپذیر پول خُرد
متاسفانه مسافران هم که تصورشان این است رانندگان تاکسی منبع پایان ناپذیر پول خُرد هستند و اگر درخواست پول خُرد ار آنان کنیم یک جواب مشترک از آنان می شنوی شما که پول خُرد ندارید ما از کجا بیاوریم؟!
مردم نارضایی خود نسبت به سایر مسائل را در قالب اعتراض به کرایه تاکسیها نشان میدهند تا شاید بتوانند بخشی از بار و فشار روانی که بر آنها تحمیل میشود را کم کنند.
اغلب مسافران تاکسی قشر متوسط اجتماع هستند و زمانی که مسافر پول خرد نداشته باشند؛ یا راننده از حق خود می گذرد و کرایه را میبخشد یا مسافر مجبور میشود پول بیشتری بپردازید؛ اگر راننده از حق خود بگذرد مسافر هیچ شکوهای ندارد ولی اگر هم مابقی پول خُرد را نداشته باشیم که به مسافر پرداخت کنیم چنان درب ماشین را به هم می کوبند که باید چندین برابر آن پول را خرج تعمیر درب کرد.
تاکسیرانی هم به جای حمایت از رانندگان به مسافران اعلام می کند که کرایه اضافه پرداخت نکنند و در صورت تخلف با رانندگان برخورد می شود؛ نمی دانم صد تومان دویست تومانها اینقدر ارزش دارد که یک عده می روند و یک گزارش علیه راننده تاکسی در پروندهاش ثبت می کنند؟
پرداخت کرایهها از طریق کارتخوان راهکاری برای رفع مشکل پول خُرد
ای کاش این دستگاههای کارتخوان نمایشی زودتر فعال شوند، متاسفانه نزدیک سه سالی می شود که تعدادی از تاکسیها در اراک به دستگاه کارتخوان مجهز شدهاند ولی هنوز دریغ از اینکه شما ببینید یکی از این کارتخوانها فعال باشد.
پرسیدم چرا؟
گفت: هنوز فرهنگ سازی نشده که مسافران از این دستگاهها استفاده کنند متاسفانه تاکسیرانی در اولین اقدام تنها این دستگاهها را بر روی تاکسیها نصب کرد بدون اینکه اطلاع رسانی شود و مردم بتوانند از این دستگاهها استفاده کنند.
زمانی که از سهیمه بنزین و خدمات مکانیکی که برای تاکسیها اختصاص دادهاند پرسیدم یک جواب شنیدم؛ خدا رحمت کند دیگر به جز بیمه هیچی به ما نمیدهند قبلا دست کم سهیمه بنزین، لاستیک و خدمات مکانیکی شامل حال تاکسیها می شد که هر سال و هر دوره یک چیز را قطع کردند الان هم سه سالی می شود که هیچ چیزی دیگر به ما نمی دهند.
در پایان کلامش رو به من کرد و گفت از من میشنوی پولت را خرج خرید تاکسی نکن سرمایهات را جای دیگری خرج کن.
به او گفتم خبرنگار هستم ولی جمله پایانیاش نشان داد که او هنوز باور نکرده و پنداشته است که یا خریدار هستم یا به قول خودش برای فعالیتهای انتخاباتی به دنبال جویا شدن این قشر زحمتکش جامعه هستم.
همچنان خبرنگار بسیج به دنبال پیگیری مشکلات مسافران و رانندگان تاکسی در کلانشهر اراک است.
انتهای پیام/