خبرهای داغ:
به بهانه روز بزرگداشت علامه طباطبایی

«المیزان» پس از نیم قرن همچنان می‌درخشد

24 آبان ماه سالروز ارتحال علامه طباطبایی است؛ روزی که می‌تواند یادآور یکی از مهمترین یادگارهای ایشان یعنی تفسیر جاودان و ماندگار المیزان باشد.
کد خبر: ۸۷۷۷۹۳۸
|
۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۹:۲۴
به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، امروز، روز بزرگداشت آیت الله علامه سید محمدحسین طباطبایی و در حقیقت سالروز ارتحال ایشان است.

امروز همچنین به عنوان روز کتاب، کتابخوانی و کتابدار هم نامگذاری شده است.

مروری بر یادگارهای مکتوب آن استاد یگانه، مشخص می‌کند که نام یک کتاب به جای مانده از ایشان، بیش از سایر کتابهای معظم له – که البته همگی از آثار ارزشمند میراث علمی جهان است – خودنمایی می‌کند:

«المیزان فی تفسیر القرآن»

در اهمیت این شخصیت و این کتاب همین بس که آیت الله علامه حسن ‌زاده آملی درباره علامه طباطبایی و تفسیر المیزان می‌فرماید: «ایشان حدود 20 سال، قرآن کریم را به صورت تفسیر قرآن به قرآن تفسیر فرمود که مایه فخر عالم علم، مایه مباهات حوزه‌‌های علمیه است. این کتاب، کتاب قرن، بلکه کتاب دهر است.»

همچنین آیت ‌الله جوادی آملی نیز درباره تفسیر المیزان می‌فرماید: «المیزان در میان تفاسیر، چون کتاب ارزشمند "جواهرالکلام" است که همانند آن، هم کمبود گذشتگان - ‌عیب‌ و نقص - را جبران کرد و هم زمینه تحقق آیندگان  - ‌تتمیم و تکمیل‌ -  را فراهم ساخت.»

آیت الله شهید علامه مرتضی مطهری هم جملاتی ماندگار درباره المیزان دارد:

«همه تفسیر المیزان با فکر نوشته شده ... من معتقدم بسیاری از این مطالب از الهامات غیبی است ... کمتر مشکلی در مسائل اسلامی و دینی برایم پیش آمده که کلید حل آن را در تفسیر المیزان پیدا نکرده باشم.»

تفسیر گرانسنگ المیزان، کتابی است سرشار از نکته‌های ناب و مطالب وزین و بدیع؛ اثری که نگارش آن در سال 1333 هجری شمسی آغاز شد و 17 سال به طول انجامید؛ تفسیری که از زمان تألیف و نشر نخستین مجلدات آن، مورد توجه بسیاری از عالمان و پژوهشگران جهان اسلام در ایران و خارج از کشور قرار گرفت و همچنان نیز پس از گذشت بیش از نیم قرن از تالیف آن، به عنوان مهمترین تفسیر قرآن کریم مکتوب و یا حداقل یکی از مهمترین و جامع‌ترین کتب جهان اسلام، مورد توجه خواص اهل کتاب و دانش است.

درباره دلایل ماندگاری و اهمیت این کتاب، بحث‌های فراوانی وجود دارد که به نظر می‌رسد، مهمترین نکته در اخلاص و تقوای علامه طباطبایی در نگارش این اثر جاودان و رفع مهجوریت از قرآن حکیم خلاصه شود؛ آنجا که معظم له در شرایطی که پرداختن به تفسیر قرآن، کسر شأنی برای استادان حوزه‌های علمیه تلقی می‌شد و قرآن، در صدر دروس حوزه جای نداشت، این نیاز مبرم را احساس کرد و بدون ترس از به خطر افتادن جایگاه خود و حرف و حدیث احتمالی دیگران، بر نگارش این کتاب وزین همت گمارد. شاید به همین دلیل است که بر اساس نقل وارد شده، حضرت آیت‌الله خوئی درباره شخصیت علامه و این اثر فرموده‌اند: «علامه برای نوشتن این اثر، خود را تصفیه کرده بود.»

یکی دیگر از دلایل جاودانگی کتاب ارزشمند المیزان، همانا عینیت بخشیدن به مسئله «القرآن یُفسّر بَعضُه بَعضا» است.

باید گفت که در آن روزگار و حتی در روزگار کنونی، مفسران کمتر به  روش بسیار مهم تفسیر قرآن کریم به قرآن کریم می‌پرداختند و علامه طباطبایی از معدود اندیشمندانی است که این روش بسیار مهم را احیا کرده است.

باید گفت دلایل سه ­گانه علامه برای اثبات ضرورت تفسیر قرآن کریم به قرآن کریم، نخست این است که قرآن کریم، نور است و نور، نیازی به غیر خود ندارد.

نکته دوم نیز تحدی و مبارزه طلبی قرآن کریم است که منوط به آن است که قرآن کریم از روشنی لازم برخوردار باشد و فهم آن به چیزی دیگر نیازمند و متکی نباشد.

نکته سوم هم این است که در روایات، بسیار تأکید شده که به قرآن کریم تمسک جویید و تمام روایات را به قرآن کریم عرضه کنید و این سفارش هنگامی صحت دارد که هر چه در روایات صحیح آمده است، از قرآن کریم استفاده شود و اگر فهم قرآن کریم، به روایات متوقف باشد، نیازمند دور باطل خواهد بود. البته علامه طباطبایی در تفسیر المیزان از روایات صحیح هم استفاده می‌کند؛ اما بنای ایشان در نگارش این کتاب بر «تفسیر قرآن به قرآن» و «تفسیر آیه به آیه» است.

همچنین حضرت علامه در نگارش این اثر، دقت‌ها و ریزبینی‌های خاصی را مورد توجه قرار داده است و از آن جمله تلاش دارد تا هر دو شیوه مرسوم تفسیر ترتیبی و تفسیر موضوعی را در نگارش المیزان جمع کند.

معظم له در عین حال بر این نکته اصرار دارد که هر سوره، مجموعه‌ای از آیات پراکنده نیست، بلکه وحدتی فراگیر در هر سوره وجود دارد که ضامن پیوستگی آیات آن است و در عین حال، در پس ظاهر الفاظ و معانی، حقیقتی والاتر نهفته است که گوهر قرآن و بطن آن را تشکیل می‌دهد و از این رو باید گفت که قرآن، دارای وحدت کلّی استوار است و از هرگونه تجزیه و تفصیل به دور است؛ به بیان دیگر، قرآن، حقیقتی همانند روح در جسد است که عینیت وجودی دارد و در عین وحدت موضوعی هر سوره، وحدتی هم بر کل آن حکمفرماست.

علامه البته بر این ایده نوین هم در این کتاب پای می‌فشرد که برخی سوره‌های قرآن و به‌ویژه سوره‌های دارای آیات بیشتر در عین داشتن وحدت موضوعی، دارای سیاق آیات یا رکوعات قرآنی هم هستند که لازم می‌آورد تا در بررسی یک سوره، علاوه بر توجه به وحدت موضوعی کل سوره، وحدت موجود در سیاق برخی آیات یا همان رکوعات قرآنی را هم لحاظ کنیم.

نکته دیگر درباره جاودانه بودن این کتاب توجه به تفسیر آیات به ظاهر تکراری است که علامه ضمن توجه به معنا و تفسیر عام آن، تلاش دارد تا معنا و تفسیر خاص این آیات را هم مورد توجه قرار دهد.

همچنین نکته دیگر این است که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، پس از تفسیر آیه یا چند آیه با موضوعاتی یکسان و همسو، بنا به مقتضای کلام و برحسب ضرورت، مباحث علمی مستقلی را هم مطرح میکرده و به تشریح و بیان جوانب هر مبحث ــ در نهایت دقت و رعایت ایجاز ــ می‌‏پردازد و نتیجه‌‏ای خردپسند و منطقی ارائه می‏‌دهد که راهگشای بسیاری از مشکلات کلامی، علمی و فرهنگی آن روزگار و حتی این روزها و آینده جهان اسلام است.

اینگونه است که علامه طباطبایی با تلاش نزدیک به دو دهه در نگارش این اثر ماندگار، یکی از گوهرهای مکتوب جهان را خلق می‌کند؛ گوهری که همچنان می‌درخشد و این درخشش ادامه خواهد داشت.

حسن شیخ حائری
ارسال نظرات