خلاصه گزارشی از منطقه فکه/تکرار

فکه سرزمین قمقمه های خالی

فکه یکی از مناطق جنگی در دوراه هشت سال دفاع مقدس است که از آن با نام کربلای ثانی یاد می شود و با قدم گذاشتن به خاک آن می توان تجسمی از کربلا را به تصویر کشید.
کد خبر: ۸۸۴۱۳۱۳
|
۰۷ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۶:۵۳
به گزارش خبرگزاری بسیج، فکه منطقه ای بیابانی در شمال غربی استان خوزستان و جنوب شرقی استان ایلام است.برای رسیدن به فکه می توان از شرق در سه راه قهوه خانه از جاده اندیمشک-دهلران ه سمت فکه رفت.

فکه به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می شود که بخش جنوبی آن جزء استان خوزستان و شهرستان دشت ازادگان محسوب شده و بخش شمالی آن جزء استان ایلام و از توابع شهرستان دهلران است.

منطقه فکه رملی و سرزمین شن های روان است که در بخش جنوبی آن رمل و شن های روان بیشتر است به گونه ای که حرکت کردن بر روی آن بسیار سخت و طاقت فرسا است.

خاک فکه شمالی سخت تر بوده و در بخش هایی از آن خاک های رس و خاک های قابل کشت وجود دارد و بارندگی در فکه بسیار کم است به گونه ای که اکثر مناطق ان خشک و بی اب و علف است.

در منطقه فکه جنوبی تعداد روستاها به تعداد انگشتان دست هم نمی رسد و تنها عده ای از عشایر در ان زندگی می کنند.

در منطقه فکه شمالی به علت وجود رودخانه دویرج و باران های فصلی روستاهای معدودی وجود دارد و منطقه قابل تحمل تری است.

فکه به معنای تشنگی است و تمامی گفته های راویان این منطقه تایید کننده این موضوع است که رزمندگان این منطقه در زمان شهادت راه مولای خود امام حسین(ع) را در پیش گرفته و با تشنگی کامل شربت شهادت را نوشیدند.

اری اینجا فکه سرزمین قمقه های خالی از اب است اینجا سرزمینی است که خاک مقدس آن پذیرای پاهای برهنه زائران است.

به فکه که می رسی شاید نخستین چیزی که چشمت را نوازش می دهد وجود سیل زیادی از کفش های زئران است که قبل از ورود به داخل منطقه چیده شده که همین موضوع قداست خاکش را به رخت می کشد.

در کنار همین کفش های چیده شده مردی را می بینی که با لباس رزمندگان مشغول واکس زدن کفش زائران بوده و گرد و غبار راه را از جهره کفش های خسته می زداید.

بعد از طی کردن مسافتی و پیاده حرکت کردن بر روی شن های سرزمین فکه توقف در کنار ایستگاه صلواتی و نوشیدن لیوانی از شربت گوارا و خنک آن هم به یاد شهداء می تواند تورا برای ادامه مسیر مشتاق تر کند.

همچنان که به مسیر ادامه می دهی و گرمای رمل های آتشین پاهایت را نوازش می دهد به ایستگاهی می رسی که تعدادی دفترچه در میان زنان و مردان تقسیم می شود و صدای خادم به وضوح شنیده می شود که برای مردم فریاد می زند " که ای مردم در این ایستگاه می توانی با رفیق شهید خود پیوند برقرارکنی و یکی زا به انتخاب خود به عنوان دوست همیشگی انتخاب کنی"

خیل جمعیت به سوی ایستگاه سرازیر می شود که درمیان آنها جوانان و نوجوانانی را می بینی که با چشمانی بسته درحالی دانه های اشک بر روی صورتشان می ریزد در مدت زمانی به نجوای عاشقانه را شهداء می پردازند و پس از یکی از پاکت ها را برداشته و راهی می شوند.

فکه آن قدر زیبایی دارد که حرکت در هر کجایش تورا ناخودآگاه به یاد صحرای کربلا می اندازد و این جا به وضوح کامل می توانی ردپای زهرا(س) را ببینی.

در میان جمعیت جانبازی را می بینی که فارغ از نداشتن پاهای خود با تکیه بر عصا همراه با جمعیت رهسپار این مسیر است و رمل های داغ با آغوشی باز پذیرای عصای او می شوند و داوطلبانه او را برای همراهی یاری می دهند.

اری فکه برچهره خود نشانی از کربلای حسین(ع) را دارد و قدم زدن در میان خاک هایش هر لحظه حضور شهداء را برایت پر رنگ می کند.

در صف مردمان اینجا چیزی که بیش تراز همه با چشم هایت بازی می کند عاشقانی است که زیرلب نجوای حسین(ع) و کربلایش را دارند... گویی اینجا را کربلای ثانی می دانند.....

انتهای پیام/ 
ارسال نظرات