خبرهای داغ:
سالروز عزای اهانت به مزار سامرا

ویران اگر گردید قبر عسکریّین ... هرگز نرفته نورشان یک لحظه از بین

این روزها، سالروز اهانت دشمنان دین خدا به حرم سامرّاست آنجا که در کمال ناجوانمردی این حرم مورد هتک حُرمت قرار گرفت و قلوب شیعیان و مسلمانان، بلکه همه آزادیخواهان جهان را جریحه دار کرد.
کد خبر: ۸۹۹۳۷۹۶
|
۰۷ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۷:۵۱
ویران اگر گردید قبر عسکریّین ... هرگز نرفته نورشان یک لحظه از بین
به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، اسفند ماه ۱۲ سال پیش بود که نیرو‌های تکفیری، باز هم مظلومیت مزار مطهر امامان معصوم (ع) را فریاد زدند و داغی دیگر بر دل شیعیان گذاشتند؛ آنجا که دشمنان خدا در لباس دین، بخشی از مزار منوّر عسکریین (ع) یعنی حضرت امام‌هادی (ع) و حضرت امام حسن عسکری (ع) را تخریب و منفجر کردند.

همین اتفاق بود که برخی از شاعران و مادحان اهل بیت (ع) را در قم و دیگر شهر‌های کشور به تکاپور واداشت تا این فاجعه سهمگین را در قالب کلمات و واژه‌ها به سوگ بنشینند؛ و اکنون در سالگرد این عزای بزرگ، بخشی از این اشعار را به تماشا می‌نشینیم.

یکی از شاعرانی که درباره این مصیبت تاریخی شعری تقدیم کرد، امیرحسین کاظمی بود.

این شاعر در ابیات خود، ضمن آنکه آن انفجار سهمگین را فریاد شیعه خواند، از مظلومیت خاندان رسالت و ولایت (ع) سرود و در پایان هم از ضرورت بازسازی آن مکان‌های نورانی در کوتاهترین زمان ممکن نوشت:

خورشید، مستتر به حجابِ سحاب شد

سیمرغِ چرخ، آینه دارِ غُراب شد

آیا خسوف گشته که شد تیره روزگار؟

یا گُنبدِ طلا به نقابِ تُراب شد

از آتشی که بر حرم عسکری زدند

قلب ولیّعصر و محبان کباب شد

از بارگاه عسکریان، سر بریده اند

خونش روان ز. دیده هر شیخ و شاب شد

فریاد شیعه بود نه امواج انفجار

عالم شنید و مرتعش از اضطراب شد

نرجس که سایه بانِ حریم اش به خاک ریخت

در آفتاب، مرثیه خوانِ رُباب شد

این قصر، با شکوه‌تر از قبل می‌شود

خصمِ علی، گمان نکند کامیاب شد

و، اما شعر بعدی این روضه منظوم، از سید علی اصغر صائم است که با نام بُردن از شاعران برجسته شیعه مانند دعبل خُزاعی، محتشم کاشانی و عُمّان سامانی، این فاجعه را مانند سروده شدن دوباره اشعار مصیبت جانسوز امامان معصوم (ع) توسط این شاعران و گریان شدن آنان می‌بیند:

بر ساحت ستاره احساس، غم گریست

حرمت شکست و عشق، حرم در حرم گریست

بر غربت دو ماه و دو خورشید گوییا

دعبل، سرود مرثیه و محتشم گریست

گویی دوباره ظهر عطش هست و شام غم

خاتون مهر نوحه کنان زین ألَم گریست

سامانِ دین شکافت که عمانِ مرثیه

بر بارگاه عاطفه مانند یم گریست

گلدسته‌ها و گنبدِ آیینه‌ها شکست

باور نمی‌کنم که خداوند هم گریست

"صائم" شدم به مسجدِ آدینه تا ز. غم

دیدم فروغ عشق؛ امام اُمَم گریست

و اینک شعری از شاعر پیشکسوت دیار کریمه اهل بیت (س) یعنی "میثم" را از نظر می‌گذرانیم که ضمن عرض تسلیتی شاعرانه به محضر حضرت بقیت الله الأعظم (عج)، با این ابیات آغاز می‌شود:

فریاد، "یا لَلمُسلمین" فریاد فریاد

یاران غیرتمند دین، فریاد فریاد

آنان که با اسلام و قرآن در نبردند

آنان که توهین بر رسول الله کردند

بار دگر اجداد خود را یاد کردند

در شهر "سُرَّ مَن رَأی" بیداد کردند

ویرانه شد با دستشان قبر دو معصوم

قبر دو معصوم همیشه بوده مظلوم

ویرانه شد قبر دو وَجهُ اللهِ ذوالمَنّ

در انفجار بمب از بیداد دشمن

یابن الحسن بنگر مزار مادرت را

قبر حکیمه مادر غم پرورت را

هم قبه و هم قبرشان در هم فرو ریخت

گویی به فَرق مُسلمین، عالَم فرو ریخت

این مادح اهل بیت (ع) در بخش دیگری از شعر خود، از پیشینه این دشمنان اسلام و دین خدا می‌گوید و در ادامه ابیات اظهار امیدواری می‌کند تا آن تخریب‌ها، با همت عاشقان اهل بیت (ع) و در کمترین زمان ممکن بازسازی و نوسازی شود:

این زشت خویان وارثانِ قوم فیل اند

بیچاره و پست و زبون اند و ذلیل اند

اینان سراسر نسل شرُ النّاس هستند

اینان همان قوم بنی العّباس هستند

در سفره اشغالگر‌ها کاسه لیس اند

مزدور امریکا و عبد انگلیس اند

این تیره دل‌ها دشمن الله و نور اند

کورند؛ امام خود نمی‌دانند؛ کورند

اینان نه دین دارند، نه فرهنگ دارند

سنّی و شیعه زین جماعت ننگ دارند

اینان همه، زاییده اُمُّ الفسادند

پیش از ولادت با شیاطین دست دادند

این قبر‌ها را مسلمین با سرفرازی

سازند همچون کعبه از نو بازسازی

کعبه اگر ویرانه شد آباد شد باز

از آن قلوب اهل ایمان شاد شد باز

عباسیان قلب پیمبر را شکستند

از کینه بر قبر حسینش آب بستند

بیرون اگر یک چند سر از تخم کردند

حتی زمین آن حرم را شخم کردند

گردید ویران بار‌ها زان قوم نسناس

قبر حسین و هم شهیدان، قبر عباس

آنان به ذلت جایشان شد حفره خاک

اینان کشد گلدسته‌هاشان سر به افلاک

ویران اگر گردید قبر عسکریین

هرگز نرفته نورشان یک لحظه از بین

انوار وجه الله در آیینه ماست

آل محمد قبرشان در سینه ماست

روشن بود تا حشر، شمع محفل ما

پیوسته باشد قبر نرجس در دل ما

این قبر‌ها در چشم ما نورند؛ نورند

خفاش‌های تیره دل، کورند؛ کورند.

پایان بخش این شعر "میثم"، ابیاتی خطاب به وجود مبارک حضرت صاحب العصر و الزمان (عج) است که شاعر در آن، از خود حضرت هم تقاضا می‌کند تا برای تعجیل در ظهور و همچنین به سر آمدن هجرانشان، دست به دعا بردارند:

یا قائم آل محمّد! سیّدی! قُم

بنگر به قبر عمّه و جدّ و أب و اُم

گمگشته شیعه، گُل باغ امامت‌ای یوسف زهرا! سرت بادا سلامت

جا دارد ار ریزد سرشک از هر دو عین ات

ویرانه شد قبر شریف والدین ات

بر خاک پاک این حرم با خون نوشته

هرگز نگردد دیو، غالب بر فرشته

ما با همه گفتیم تو مولای مایی‌ای صاحب ما! یابن زهرا! کی می‌آیی؟

تا چند فلک آرزو در گِل نشیند

تا چند شیعه اشک ریزد، داغ بیند

تا چند فریاد از سر بُبریده خیزد

تا چند خون از محمل زینب بریزد

تا چند اشک اهل بیت آید ز. دیده

تا چند خون جوشد ز. رگ‌های بریده

تا چند یاران تو را صبر و متانت

تا چند بر پیغمبر اکرم اهانت

تا چند از مظلومی حیدر حکایت

تا چند آتش خیزد از بیت ولایت

تا چند آه فاطمه زندان به سینه

تا چند قبر فاطمه گم در مدینه

تا چند "میثم" شعر در هجران سر آید

تو خود دعا کن؛ تا که این هجران سر آید

شعر پایانی در سالروز این مناسبت جانکاه، ابیاتی از امیرحسین میرحسینی خواهد بود.

شاعر در این شعر، حضرت مهدی (عج) را مخاطب خود قرار می‌دهد و از حضرتش می‌خواهد تا برای رفع بلا از مسلمانان و در امان ماندن مشاهد مشرفه و به‌ویژه کربلای معلی از دسیسه‌های دشمن تکفیری، دست به دعا بردارند:

بیا که بی تو صدایم به هیچ جا نرسد

کسی به داد دل بی پناه ما نرسد

اگرچه فصل گُل آمد؛ ولی نه باور کن

بهار بی تو به گلواژه صفا نرسد

غریب وار به یک گوشه فکر می‌کردم

چه می‌شود اگر آن یار آشنا نرسد

زمانه بر سر جنگ است و ظلم و خونریزی

کسی به جز تو به فریاد شیعه‌ها نرسد

دعا کن‌ای گُل زهرا که صدمه‌ای دیگر

به کاظمین و نجف، یا به سامرا نرسد

هزار بمب بر فرق سَرَم فرو ریزد

خراش ناخنی، اما به کربلا نرسد



و این روز‌ها در حالی، غم آن روز‌ها را تداعی می‌کند که عتبات عالیات و مشاهد مشرفه به همت سربازان امام زمان (عج) و مدافعان حرم، از لوث مُلحدان تکفیری پاکسازی شده است و امید می‌رود که این دور نگهداشتن دشمنان پلید از سرزمین‌های مقدس اسلامی، همچنان و با مجاهدت دلیرمردان و دلیرزنان امت اسلام، پابرجا بماند.
امیرعلی عفیف‌نیا
ارسال نظرات