معلولین هم حق ازدواج دارند

عاشقانه هایی از جنس معلولیت؛ زيانها و مزايا

وقتی برای جشن عروسی یکی از اقوام یا دوستانتان دعوت می شوید، بسیار مشتاق هستید تا فرد انتخاب شده از سوی دوستتان را ببینید. اما اگر عروس یا داماد با ولیچر یا عصا به دست، قدی کوتاه تر از معمول یا هر نقص دیگری که شما انتظارش را نداشته اید، وارد سالن شود شما میخکوب می شوید.
کد خبر: ۸۹۸۱۱۴۳
|
۱۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۷

معلول همه پدر و مادرها علاقه دارند که دختر یا پسرشان با فردی ازدواج کنند که هیچ گونه بیماری یا نقصی نداشته باشد. شاید هرگز اجازه ندهند یک پسر با هرگونه معلولیت کم یا زیاد به خواستگاری دخترشان بیاید و حتی برای پسر خود نیز خواستگاری یک دختر معلول نمی روند.

نگاه جا افتاده این است که وقتی یک دختر یا پسر با وضعیت جسمانی سالم با یک فرد که از نظر جسمانی دارای مشکلی است ازدواج کنند. از بیرون همیشه برای کسانی که روی ویلچر نشسته اند، دستانشان فرم و حالت خاصی دارد یا مدل راه رفتن کسی که پاهایش دچار مشکل است، دلسوزی می کنیم و می خواهیم به نوعی مهر و محبت و اینکه آنها چیزی کمتر از انسان های سالم ندارد نثارشان کنیم ولی اگر همان دختر یا پسر معلول گزینه ای برای ازدواج فرزندتان باشد، زمین و زمان را بهم می ریزید تا این وصلت به سرانجام نرسد.

معلولیت؛ تنهایی یا ازدواج جو سنگین اجتماع و نگاه مردم به ازدواج با معلول و سختی هایی که این زندگی می تواند داشته باشد، به گونه ای شده است که حتی کسانی که دارای یکی از شکل های معلولیت هستند، حاضر نیستند خود با کسی که معلول است ازدواج کنند. نگاه آ«ها اینگونه است که اگر دختر معلول مان با یک پیرمرد ازدواج کند برایش بهتر از ازدواج با یک پسر جوان معلول است. در صورتی که ممکن است خود آنها این نگاه را نداشته باشند و احساس کنند که اگر هر دو معلول باشند خوشبخت تر می شوند.

نگاه سنگین تر آن است که هم خانواده ها و هم از سوی جامعه این افکار القا می شود که فرد معلول چون توانایی کمی دارد و زندگی او ممکن است دچار سختی های زیادی باشد اصلا نیازی نیست که آنها ازدواج کنند و بهتر است تا آخر عمر خود در منزل پدری بمانند.

بیشتر بخوانید: عشق، روی صندلی چرخ دار ازدواج با همسری معلول بسياري از زنان داراي کم تواني گرايش بيشتري نسبت به ديگر زنان بر ماندن در کنار والدين و زندگي در خانواده دارند، اين شيوه برخورد هرچند مي تواند در مواقعي آنها را از تجربه هاي تلخ دنياي بيروني محافظت کند اما از سوي ديگر اين نوع ارتباطات و وابستگي هاي شديد آنان را در چرخه اي مي اندازد که اغلب به عنوان افرادي ضعيف که محتاج به راهنمايي و مساعدت از سوي والدين، خويشاوندان و يا دوستان هستند، نگريسته مي شوند و اين امر موجب مي شود که فرصت هاي آنان براي داشتن يک زندگي مستقل و توام با شادابي در جامعه محدود شود.

زماني که آنان اين نياز خود را مطرح مي کنند برخي از اينکه آنان چنين حقي را براي خود قائل هستند شگفت زده مي شوند متاسفانه در بيشتر مواقع مردان کم توان تمايل بيشتري نسبت به زنان کم توان براي ازدواج دارند زني که به خاطر کم تواني مجرد باقي مي ماند، از نقش سنتي و جايگاه اجتماعي خود به عنوان يک همسر و مادر محروم مي شود. در اغلب موارد نگاه افراد نسبت به خودشان برگرفته از نگاهي است که جامعه نسبت به آنان و جايگاه اجتماعي شان دارد لذا به نظر مي رسد افراد کم توان نيز از اين قاعده مستثنا نباشند وقتي نگرش عمومي دلالت بر ناتواني اين افراد در جنبه هاي گوناگون زندگي دارد آنان نيز به اين امر تن مي دهند .

معلوليت در اثر تعامل دوسويه عوامل حاصل مي شود، ويژگي هاي فردي که داراي کم تواني است و ويژگي هاي محيطي که ايجاد کننده محروميت اجتماعي است. در واقع ساختار هاي محيطي و اجتماعي سازمان يافته، افراد داراي کم تواني را در کليه جنبه هاي زندگي اعم از: پذيرش اجتماعي، رابطه دوستانه، آموزش، اشتغال، ثبات اقتصادي، روابط عاطفي، مشارکت و نقش هاي همسري و مادري ناتوان نشان مي دهند.

اين موضوع باعث مي شود که اغلب آنها حتي در زندگي عادي خودشان هم نتوانند جايگاهي داشته باشند. درحالي که زندگي خانوادگي، داشتن همسر و فرزند براي افراد کم توان نيز مانند ساير افراد جامعه بخشي از موجوديت آنها به شمار مي رود و براي حفظ سلامتي جسمي و رواني شان اهميت دارد. 

نقش عوامل جسمانی و ژنتیكی در ازدواج ازدواج با معلولیت ازدواج دو معلول با یکدیگر این نوع ازدواج دارای نکات منفی و مثبتی به این شرح است: مزایا مهم‌ترین ویژگی مثبت این نوع ازدواج آن است که همسران از شرایط یکسانی برخوردارند و یکی بر دیگری برتری ندارد. نکته دوم این است که افرادی که دارای شرایط مشابهی هستند، احتمالا بهتر یکدیگر را درک می‌کنند. سومین مزیت این نوع ازدواج این است که اگر میزان معلولیت به قدری شدید نباشد که همسران از عهده انجام کارهایشان برآیند، معمولا خانواده‌های دو طرف با این ازدواج موافق‌اند و جامعه نیز نسبت به این ازدواج در مقایسه با ازدواج یک فرد سالم با یک فرد معلول پذیرش بیشتری دارد.

زیان‌ها از آنجایی که هر دو نفر، معلولیت دارند (به ویژه معلولیت‌های شدید) طبعا محدودیت‌های آنها، در زمینه شغلی، کسب درآمد، پرداختن به امور روزمره و... نیز به مراتب بیشتر است و به کمک وسیع‌تری نیاز دارند. اگر معلولیت زوجین اساس ژنتیکی داشته باشد، احتمال تولد فرزند معلول در این نوع خانواده‌ها بیشتر است. البته درحال حاضر می‌توان با استفاده از آزمایش‌های پیشرفته ژنتیکی پیش از ازدواج و آزمایش‌های تشخیصی در ماه‌های اول بارداری، از وقوع این رویداد جلوگیری کرد. ازدواج فرد معلول با یک فرد سالم مزایا در این حالت، چون یکی از دو نفر از سلامت جسمانی کامل برخوردار است، می‌تواند به همسر معلول خود کمک کرده و تا حد امکان نقص‌های ناشی از معلولیت وی را جبران کند.

این نوع ازدواج فقط برای فرد معلول مفید نیست، بلکه موجب تعالی روانی طرف مقابل نیز می‌شود. چنین فردی که برخلاف اکثر افراد جامعه در انتخاب همسر، ملاک‌های باطنی را بر ملاک‌های ظاهری ارجحیت داده است، با زندگی با انسانی که به‌رغم محدودیت‌هایش در یک زمینه خاص، در ابعاد دیگر موفق عمل کرده است، از الگوی مناسبی بهره‌مند شده و می‌تواند با دید وسیع‌تری به زندگی و دنیا بنگرد. زیان‌ها شاید بتوان گفت مهم‌ترین پیامد منفی این نوع ازدواج، پذیرفته نشدن آن توسط جامعه و خانواده است.

معمولا خانواده‌ها تمایل ندارند فرزند سالم‌شان با فردی که دچار نوعی معلولیت ولو کوچک است ازدواج کند، به‌ویژه اگر فرد معلول زن باشد. زیرا سلامت جسمانی، یکی از ملاک‌های انتخاب همسر است که برای مردان از اولویت بیشتری برخوردار است. روانشناسان تکاملی که عقیده دارند در طول تاریخ تکامل بشر فقط رفتارهایی پایدار مانده‌اند که موجب بقای نسل انسان می‌شوند.

ازدواج دو معلول که مکمل همدیگر هستند، ازدواج یک معلوم با فردی سالم ممکن است در بسیاری از موارد با دوام تر و خوشبخت تر از زندگی هایی باشد که هر دو فرد در آن سالم هستند. چرا که این افراد درک درست تر و قدر آن را بیشتر می دانند و برای آنکه به نهایت خوشبختی برسند با همان جسم های معلول خود تمام تلاششان را می کنند.

منبع :tebyan

ارسال نظرات