خبرهای داغ:
شهید مصطفى صفايى‏ نوزدهم بهمن ماه 1365 در جنوب شلمچه (کانال ماهی) از ناحیه پیشانی مجروح و پس از لحظاتی به شهادت رسید.شهید صفایی اولین سردار شهید شهرستان مینودشت بود.
کد خبر: ۹۵۵۰۳۲۳
|
۰۹ آبان ۱۴۰۲ - ۰۷:۵۴

زندگینامه شهید مصطفی صفایی

به گزارش خبرگزاری بسیج از گلستان؛ مصطفی صفایی فرزند براتعلی در خانواده ای روستایی و مستضعف در آبان 1342 در روستای کلو کند از توابع شهر مینودشت به دنیا آمد. در کودکی به مکتب خانه رفت و قرائت قرآن و مسائل دینی را فرا گرفت. برای کسب دانش به دبستان الفجر روستا رفت. پایه های تحصیلی دوره راهنمایی را در مدرسه فرهنگ مینودشت با موفقیت گذراند، در این ایام در منزل عمویش در شهر مینودشت زندگی می کرد. سپس وارد دبیرستان شد. در دوره نوجوانی با حرکت های عمومی مردم در زمان اوج گیری انقلاب همراه شد. بعد از پیروزی انقلاب به فعالیت های دینی و انقلابی روی آورد. او اهل مطالعه بود و در حدود 200 جلد کتاب در کتابخانه شخصی اش داشت.

مصطفی صفایی همکاری رسمی خود را با بسیج سپاه از تیر ماه 1360 آغاز کرد و در تاریخ 17/7/1361 رسماً به عضویت سپاه در آمد. در همان سال به کردستان رفت و به عنوان تک تیرانداز با ضد انقلاب مبارزه کرد. در این منطقه بر اثر انفجار مواد منفجره قسمتی از انگشت صبابه اش قطع شد و از ناحیه چشم نیز مورد اصابت ترکش قرار گرفت.

مصطفی صفایی از 22 دی ماه 1361 تا اردیبهشت 1362 در مناطق عملیاتی بود و در عملیات های مقدماتی والفجر، منطقه عملیاتی فکه، با مسئولیت فرمانده دسته حضور داشت. در سن 19 سالگی با دختر دایی اش ازدواج کرد و زندگی ساده خود را در منزل پدری اش شروع کرد. دو روز بعد از ازدواج به جبهه رفت و مدت 9 ماه در منطقه ماند.

او در عملیات والفجر 6 فرماندهی گروهان و از اسفند 1364 تا خرداد 1365 با سمت معاون فرماندهی گروهان از گردان امام محمد باقر از لشکر 25 کربلا خدمت کرد. در 19بهمن 1365 در منطقه جنوب(شلمچه) با سمت فرماندهی گردان خدمت کرد و در محاصره دشمن قرار گرفت و در نبردی مستقیم با دشمن بعثی از ناحیه پیشانی مورد اصابت تیر قرار گرفت و به شهادت رسید.

سردار پاسدار محمدعلى پسركلو - كه از كودكى با مصطفى بزرگ شده است - می گويد: «صفايى اولين سردار شهيد شهرستان مينودشت و يكى از بهترين نيروهاى اين شهر بود. وى فرمانده گردان مالك اشتر و فرمانده پادگان شيرآباد بود.»

مصطفى، هميشه می گفت: «دوست دارم با لباس دامادى شهيد شوم و اين‏ ‏بزرگ‏ترين آرزوى من است.» از شهيد صفايى دو فرزند پسر به نامهاى مجتبى و محمدجابر به يادگار مانده است. نقل است كه وقتى نام مجتبى را براى فرزند اول خود برگزيد به مادرش گفت:

مادر، وقتى كه من شهيد شدم در مسجد دست پسرم مجتبى را بالا بگير و بگو اى مردم اين مجتبى است ولى از اين به بعد او را مصطفى بخوانيد تا من بى‏مصطفى نباشم.

سرانجام، پس از گذشت نُه سال، جسد شهيد مصطفى صفايى كشف شد؛ به زادگاهش انتقال يافت و به خاك سپرده شد.

انتهای پیام/

ارسال نظرات
پر بیننده ها