رئیس گروهک نهضت آزادی مدعی شد جهان به ایران به عنوان رژیم پرخاشگر نگاه میکرد و اکنون پس از بیانیه لوزان حکومتی قابل تعامل میداند!
به گزارش خبرگزاری بسیج،رئیس
گروهک نهضت آزادی مدعی شد جهان به ایران به عنوان رژیم پرخاشگر نگاه
میکرد و اکنون پس از بیانیه لوزان حکومتی قابل تعامل میداند!
ابراهیم یزدی که از عوامل اصلی به ورشکستگی کشاندن نهضت آزادی بود، دکتر ظریف را مخاطب قرار داده و نوشته است: این روند ]مذاکرات و بیانیه لوزان[ که پس از حدود 35 سال نبود رابطه مستقیم ایران با ایالات متحده آمریکا و روابط نه چندان خوب با دیگر کشورها رخ داده است، بازگشتی به اهداف اصلی جمهوری اسلامی ایران و دولت موقت انقلاب اسلامی، که میخواست روابطی گسترده، عزتمندانه و توأم با احترام متقابل با دیگر کشورهای دنیا داشته باشد، به شمار میرود.
وی میافزاید: امروزه همانند آخرین مذاکرات انجام یافته به وسیله مسئولان دولت موقت با دیپلماتهای دیگر کشورها، از جمله ایالات متحده آمریکا، اکنون نیز برخی منتقدان ابراز دلواپسی کرده، بدون توجه به ابزارهای ضروری در مذاکرات دیپلماتیک برای حل مسالمتآمیز اختلافات، بعضاً بهانهگیری یا کارشکنی میکنند.
یزدی نوشت: اکنون ایران در دید و زبان جهانیان از «رژیمی ایدئولوژیک، پرخاشگر و ستیزهجو» به «حکومتی قابل تعامل» تبدیل شده است و میتوان امیدوار بود که دیگر مسائل مرتبط در منطقه بر سر میز مذاکره حل و فصل شود.
یادآور میشود براساس اسناد لانه جاسوسی و دیگر اسناد موجود ابراهیم یزدی و کسانی چون امیر انتظام از نگاه سازمان سیا و سفارت آمریکا به عنوان رابطین خوب و دوستان خوب آمریکا که میتوانند ترمز انقلاب را بکشند و سلطه آمریکا را اعاده کنند، ارزیابی شده است و از این جهت ادعای اینکه امثال وی در دولت موقت هم جهت با اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی هم سو و هم مسیر بودهاند، به غایت بیپایه و مایه است. به تصریح حضرت امام اگر اعضای نهضت آزادی در دولت موقت بر سر کارمانده بودند سیلی به اسلام و نظام میزدند که این کشور تا قرنها سربلند نمیکرد.
مشت یزدی در دروغگویی هنگامی باز میشود که از یک سو مدعی همسویی با سیاست خارجی جمهوری اسلامی - که اصالتاً در تقابل با استکبار شیطان بزرگ است- میشود و از طرف دیگر ادعا میکند جمهوری اسلامی در دنیا رژیمی پرخاشگر و ستیزهجو میباشد. آیا این ادبیات همان ادبیات آمریکایی و صهیونیستی نیست که از سوی رئیس گروهک ورشکسته طوطیوار را بازگو میشود و آیا داشتن فناوری هستهای صلحآمیز میتواند نشانه ستیزهجویی و پرخاشگری باشد؟! آیا شهدای هستهای ما سند این ستیزهجویی و پرخاش هستند یا شهدای تسلیحات شیمیایی و کشتار جمعی اهدایی غرب به رژیم صدام و یا 17 هزار قربانی ترورهای سازمان منافقین به تصریح حضرت امام، نهضت آزادی پدرخوانده این سازمان تروریستی بود؟!
از طرف دیگر باید پرسید آیا مسیر جمهوری اسلامی ایران در چالش هستهای 12 سال اخیر غیر از تعامل و مذاکره و اعتمادسازی مسیر دیگری بوده و آیا میتوان به جای نظام، آمریکا و غرب را تبرئه کرد؟!
منبع: کیهان
ابراهیم یزدی که از عوامل اصلی به ورشکستگی کشاندن نهضت آزادی بود، دکتر ظریف را مخاطب قرار داده و نوشته است: این روند ]مذاکرات و بیانیه لوزان[ که پس از حدود 35 سال نبود رابطه مستقیم ایران با ایالات متحده آمریکا و روابط نه چندان خوب با دیگر کشورها رخ داده است، بازگشتی به اهداف اصلی جمهوری اسلامی ایران و دولت موقت انقلاب اسلامی، که میخواست روابطی گسترده، عزتمندانه و توأم با احترام متقابل با دیگر کشورهای دنیا داشته باشد، به شمار میرود.
وی میافزاید: امروزه همانند آخرین مذاکرات انجام یافته به وسیله مسئولان دولت موقت با دیپلماتهای دیگر کشورها، از جمله ایالات متحده آمریکا، اکنون نیز برخی منتقدان ابراز دلواپسی کرده، بدون توجه به ابزارهای ضروری در مذاکرات دیپلماتیک برای حل مسالمتآمیز اختلافات، بعضاً بهانهگیری یا کارشکنی میکنند.
یزدی نوشت: اکنون ایران در دید و زبان جهانیان از «رژیمی ایدئولوژیک، پرخاشگر و ستیزهجو» به «حکومتی قابل تعامل» تبدیل شده است و میتوان امیدوار بود که دیگر مسائل مرتبط در منطقه بر سر میز مذاکره حل و فصل شود.
یادآور میشود براساس اسناد لانه جاسوسی و دیگر اسناد موجود ابراهیم یزدی و کسانی چون امیر انتظام از نگاه سازمان سیا و سفارت آمریکا به عنوان رابطین خوب و دوستان خوب آمریکا که میتوانند ترمز انقلاب را بکشند و سلطه آمریکا را اعاده کنند، ارزیابی شده است و از این جهت ادعای اینکه امثال وی در دولت موقت هم جهت با اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی هم سو و هم مسیر بودهاند، به غایت بیپایه و مایه است. به تصریح حضرت امام اگر اعضای نهضت آزادی در دولت موقت بر سر کارمانده بودند سیلی به اسلام و نظام میزدند که این کشور تا قرنها سربلند نمیکرد.
مشت یزدی در دروغگویی هنگامی باز میشود که از یک سو مدعی همسویی با سیاست خارجی جمهوری اسلامی - که اصالتاً در تقابل با استکبار شیطان بزرگ است- میشود و از طرف دیگر ادعا میکند جمهوری اسلامی در دنیا رژیمی پرخاشگر و ستیزهجو میباشد. آیا این ادبیات همان ادبیات آمریکایی و صهیونیستی نیست که از سوی رئیس گروهک ورشکسته طوطیوار را بازگو میشود و آیا داشتن فناوری هستهای صلحآمیز میتواند نشانه ستیزهجویی و پرخاشگری باشد؟! آیا شهدای هستهای ما سند این ستیزهجویی و پرخاش هستند یا شهدای تسلیحات شیمیایی و کشتار جمعی اهدایی غرب به رژیم صدام و یا 17 هزار قربانی ترورهای سازمان منافقین به تصریح حضرت امام، نهضت آزادی پدرخوانده این سازمان تروریستی بود؟!
از طرف دیگر باید پرسید آیا مسیر جمهوری اسلامی ایران در چالش هستهای 12 سال اخیر غیر از تعامل و مذاکره و اعتمادسازی مسیر دیگری بوده و آیا میتوان به جای نظام، آمریکا و غرب را تبرئه کرد؟!
منبع: کیهان
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار