خدمت آل‌سعود به یمنی‌ها!

شاخص‌های میدانی شکستن "شاخ شیطان" در یمن

به جای اینکه گردان‌های نظامی و کمیته‌های مردمی در زیر حملات به پایگاه‌های خود در استان‌های شمالی بازگردند، در طول 10 روز هم‌زمان با این حملات موفق به بازپس‌گیری و پاکسازی تمامی استان‌های جنوبی شده اند. و قبایل مختلف یمنی باهم متحد شدند.
کد خبر: ۸۵۰۹۷۶۷
|
۲۲ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۴
به گزارش خبرگزاری بسیج، حضور سید عبدالملک بدر الدین الحوثی در سخنرانی دوم تلویزیونی خود کافی بود تا وی تحقق پیروزی استراتژیک در مقابله با دوره اول تجاوز عربستان سعودی و آمریکا به یمن را اعلام کرده و فرمانده جنگی با تابعیت های متعدد را در برابر این سوال ا‌ساسی قرار دهد که بعد از تجاوز چه خواهد شد و اقدام آینده چیست؟ یورش زمینی یا هلی برن هوایی یا دریایی؟ سرنوشت این جنگ به کجا خواهد کشید؟


دو هفته بعد از حملات هوایی فشرده‌ای که صدها جنگنده سعودی با نظارت کامل غربی و احیاناً با فرماندهی مستقیم از سوی خلبانان خارجی ( بنابه گزارش مجله نیوزویک در شماره 11 سپتامبر 2014، در مورد توان انسانی ارتش عربستان که در واکنش به مشارکت برخی دولت‌های عربی در حمله هوایی به اهداف سوریه نگاشته شده بود) شکست استراتژی تعیین ‌کننده جنگ هوایی که مقامات عربستان روی آن حساب کرده بودند مشخص شد. این در حالی بود که تجربه‌های گذشته نزدیک در لبنان و غزه این استراتژی را به صورت کامل از بین برده بود، اما این تجربه مانع از آن نشد که رهبران "حرفه ای" عربستان سعودی بار دیگر شانس خود را در مدیریت این نوع از جنگ‌ها و آزمایش آزموده ‌ها امتحان کنند.

به این ترتیب بود که یمنی ها در یک شب آرام با انبوهی از موشک‌های بی‌سابقه در تجاوزی موسوم به توفان قاطع غافلگیر شدند، این حملات به حدی بود که افراد هدف قرار گرفته تصور می‌کردند کار به پایان رسیده و آن‌ها باید همین الان تسلیم شوند.

البته آمار اولیه‌ای که می‌توان آن را در چند بند ارائه کرد، این است که تجاوز عربستان سعودی با گذشت 2 هفته در مرحله سخت قرار گرفته و هیچ افقی جز شکست برای آن قابل تصور نیست، حتی اگر آغاز روند سیاسی که بعید به نظر می‌رسد، به عنوان گزینه‌ای برای برون رفت عربستان مطرح شود.

شاخص‌های شکست عربستان سعودی در این حمله را می‌توان به نحو زیر بررسی کرد:

اول: هدف حملات هوایی ایجاد تفرقه و پراکنده کردن توان مبارزاتی ارتش یمن و کمیته‌های مردمی و توقف پیشرفت آن‌ها به سمت جنوب این کشور برای بازپس‌گیری استان‌هایی بود که شبه‌نظامیان عبد ربه منصور هادی رئیس جمهور فراری و عناصر القاعده و شبه نظامیان حزب الاصلاح به دنبال ایجاد هرج و مرج در آن بودند. این در حالی است که به جای اینکه گردان‌های نظامی و کمیته‌های مردمی در زیر حملات به پایگاه‌های خود در استان‌های شمالی بازگردند، در طول 10 روز هم‌زمان با این حملات موفق به بازپس‌گیری و پاکسازی تمامی استان‌های جنوبی از البيضاء گرفته تا الضالع و لحج و ابين و عدن و حتی شبوة شده اند.

به این ترتیب تنها دو استان حضرموت و المهرة باقی ‌مانده که در مقایسه با دیگر مناطق پاکسازی شده بسیار کوچک هستند. به ‌این ‌ترتیب می‌ توان گفت که اولین هدف استراتژیک میدانی حمله هوایی به یمن شکست خورده است، این در حالی است که هدف استراتژیک سیاسی موازی با این هدف که همان باقی نگه داشتن عبد ربه منصور هادی در عدن بود نیز هم‌زمان شکست خورد. هدفی که قرار بود این شهر را به عنوان جایگزین صنعا به پایتخت سیاسی یمن تبدیل کند و در همین راستا عملیات فرار منصور هادی و پوشش آمریکایی سعودی آغاز شد و وی به عربستان سعودی و شهر جده فرار کرد تا در کنار علی محسن الاحمر ژنرال فراری یمنی به عنوان 2 فرد تحت تعقیب در دادگستری یمن قرار بگیرند.

در نتیجه، تحقق هر پیشرفت بزرگ نظامی در جبهه جنوبی یمن محور اساسی در نحوه تحقق این پیروزی بی‌سابقه را روشن‌تر می‌کند و آشکار می‌نماید که دولت و نیروهای مردمی یمن همچنان به صورت تأثیرگذار کار می‌کنند و از حملات هوایی تأثیر نگرفته اند. سعودی ها و آمریکایی‌ها می‌دانند که اقدامات ارتش یمن به عنوان یک قدرت نظامی در کنار کمیته‌های مردمی به عنوان قدرت غیرنظامی مستلزم ایجاد روش جدیدی از مدیریت و هماهنگی و اقدامات لجستیکی است که حوادث اخیر نشان داد که سوء مدیریت در آن‌ها وجود ندارد، در غیر این صورت چگونه پیشرفت‌های اخیر حاصل شده با وجود پرواز مستمر جنگنده‌های متجاوز و آتش فشرده آن‌ها و همچنین پشتیبانی آن‌ها از سوی عناصر مسلح القاعده و شبه ‌نظامیان منصور هادی و حزب الاصلاح همچنان تأمین مهمات و آذوقه و سایر ملزومات لجستیک ادامه پیدا کرده است.

شاخص‌های میدانی شکستن

این در حالی بود که حتی جنگنده‌های سعودی برای عناصر القاعده و شبه ‌نظامیان منصور هادی تسلیحات و مهمات را از طریق هوایی می‌رساندند، اما آن‌ها موفق به پیروزی نشده و فرار کردند.  
در نتیجه باز پس‌گیری استان‌های جنوبی واکنش عملی اول و کوبنده به موج اول تجاوز عربستان سعودی تحت عنوان توفان قاطع بود که هدف اولیه و مهم آن‌ها در این مرحله به شمار می‌رفت. پیش ‌بینی می‌شود تکمیل این دستاورد اقدام جدید یمن به‌عنوان یک غافلگیری برای دشمن در زمینه پر کردن خلأ قانونی در کشور باشد تا مؤسسات مورد نیاز برای مرحله آینده در این کشور تشکیل شوند. 

دوم: موضوع دوم که نشان از شکست دشمن در حمله به یمن دارد، این است که بانک اهدافی که در نزد رهبران حرفه ای جنگ وجود داشت، تنها در طی چند روز به پایان رسید، بنابراین، این تعداد اهداف نیازمند دو هفته حمله هوایی با تعداد گسترده‌ای از هواپیماهای پیشرفته و این مقدار فراوان از حملات نبود. این در حالی است که سعودی‌ها اطلاعاتی از اهداف نظامی ارتش یمن در اختیار دارند که برای از بین بردن زیرساخت‌های این کشور در 2 یا 3 روز کافی است، به ویژه که آمریکایی‌ها نیز تنها چند ساعت بعد از آغاز عملیات توفان قاطع بر اساس بیانیه کاخ سفید اظهار کردند که اطلاعات جاسوسی و کمک‌های لجستیک به مهاجمان ارائه کرده اند که طبعاً مشخص کردن لوازم دقیق و کافی برای تخریب تمامی زیرساخت‌های نظامی یمن در زمانی بسیار کوتاه از جمله این کمک‌ها بوده است.

از سوی دیگر عادل الجبیر سفیر عربستان سعودی در واشنگتن در گفت‌وگو با شبکه سی ‌ان ‌ان آمریکا اعلام کرد که هماهنگی و آماده‌ سازی و همگرایی آمریکایی‌ها در زمینه این جنگ از چند ماه پیش آغاز شده است. در نتیجه ادامه حملات هوایی بر ضد اهداف نظامی توهینی به نیروی هوایی کشورهای متخاصم به شمار می‌رود، چرا که آن‌ها ارتشی‌ها را موشک باران می‌کنند که کاملاً برای آمریکایی‌ها و سعودی‌ها و بسیاری از سازمان‌های جاسوسی خارجی و عربی و ترکی که در یمن فعال هستند، شناخته شده است.

مهم‌تر از همه اینکه مجموعه‌ای از افسران یمنی از جمله علی محسن و حتی منصور هادی رئیس جمهور سابق در عربستان حضور دارند و اطلاعات لازم را به فرماندهی جنگ بر ضد یمن ارائه کردند. شکست دیگر در هدف قرار اهداف و زیر ساخت‌های غیر نظامی بعد از پایان بانک اهداف نظامی است، این در حالی است که با وجود تمام این احوال ارتش یمن در پیشروی در جنوب موفق بوده و امنیت را نیز در جبهه داخلی خود حفظ کرده است.



سوم: سومین شاخص پر اهمیت این است که فرماندهی انقلاب یمن موفق شده با هم‌گرایی امنیتی گسترده‌ای، مانع از هرج‌ومرج در این کشور به شکل انفجارها و ترورها شود که احتمال می‌رفت عاملان تجاوز به یمن اندکی پس از ضربات اولیه آن را در دستور کار خود قرار دهند. اما هوشیاری امنیتی بالای مؤسسات یمنی و ارتش و کمیته‌های مردمی ایران از وجود هر شکاف در جبهه داخلی این کشور در سطح استان‌های شمالی مانع شده است.

این هشیاری،  همچنین پس از صدور بیانیه حزب الاصلاح در حمایت از تجاوز عربستان به یمن با مطرح کردن برخی توجیهات در این زمینه نیز قابل مشاهده بود، بیانیه‌ای که نشان از اشاره تلویحی به آغاز توطئه امنیتی خطرناک در یمن بود که البته مهار شده و ضربات سختی به آن وارد شد. این موضوعی بود که محمد عبدالسلام سخنگوی جنبش انصار الله یمن در صفحه شخصی خود در سایت فیس بوک آن را مطرح و تأکید کرد که نیروهای امنیتی تحرکات مشکوکی را رصد کرده اند که باعث شده سرویس‌های مرتبط با هشیاری گسترده و سرعت بسیار زیاد با این موضوع برخورد کنند، سرعتی که "احمق هایی" که به دنبال سوءاستفاده از اوضاع کنونی برای برهم زدن برگ‌ها هستند، تصور آن را نیز نمی‌توانند بکنند. این هشیاری با عملیات‌های بزرگی در برخی استان‌ها به ویژه صنعا بر ضد رهبران و کادر مشکوک در حزب الاصلاح همراه شد و آن‌ها تحت بازداشت و تحقیقات قرار گرفتند و به ‌این ‌ترتیب توطئه‌ای که علیه یمن طراحی شده بود، شکست خورد.



چهارم: شاخص چهارم که کم اهمیت‌تر از موارد قبل نیست، حضور گسترده مردمی در کنار ارتش و کمیته‌های انقلابی و حضور آن‌ها در بسیج عمومی و گسترده ای است که سید عبدالملک به آن دعوت کرده است، به ‌گونه‌ای که تعداد عناصر داوطلب بر اساس برخی منابع مطلع یمنی به نیم میلیون نفر رسید که شامل ساختارهای مختلف جامعه یمن و وابستگی‌های متفاوت قبیله‌ای بوده و کاروان‌های امدادی و حمایت از ارتش و کمیته‌های مردمی و کمک‌های مالی که حتی شامل جواهرات زنان می شده را نیز به راه انداخته است.

این در حالی بود که محاسبات (متجاوزان) برای افزایش موج محکومیت مردمی بر ضد انقلاب یمن تکیه داشت، اما اتفاقی که افتاد کاملاً مغایر با آن چیزی بود که متجاوزان تصور می‌کنند و روند تظاهرات گسترده مردمی در استان‌های مختلف به ویژه صنعا با افزایش حملات هوایی تشدید شد. این تظاهرات تجاوز خارجی بر ضد یمن را محکوم کرده و حمایت خود از انقلاب یمن و رهبری آن را اعلام کرد. کار به جایی رسید که حتی زنان نیز در تظاهرات گسترده سلاح در دست گرفتند و تجاوز خارجی‌ها را محکوم کردند که همین موضوع غیرت مردان را نیز برانگیخت و افزایش روند حضور مردمی برای مقابله با متجاوزان را به دنبال داشت. این اقدامات به ویژه در جامعه قبیله ای یمن اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد، چرا که آن‌ها حتی انسان قاتل از قبیله دشمن خود را در صورتی که همراه با زنی در بازار باشد، نمی‌کشند، چه برسد به اینکه زنان برای دفاع از کشور سلاح در دست گیرند. 

این پدیده برای تحلیل روند درگیری‌ها در مرحله آینده قابل ‌ملاحظه است، درست مانند اتفاقی که در مورد مردانی افتاد که لباس احرام پوشیده و تفنگ‌های خود را برای عزیمت به سفر حج و رفتن به مکه مکرمه در دست گرفتند. کسی که نماد بودن این اقدام را نمی‌شناسد، باید بار دیگر حادثه تاریخی مشهور در نزد یمنی ها را که در اواخر دهه 50 قرن گذشته میلادی اتفاق افتاده، بازخوانی نماید. در آن زمان عبدالعزیز آل سعود یمنی ها را از حضور در حج منع کرد، در پی این اقدام امام احمد حمید الدین نامه ای مختصر در یک جمله برای او ارسال کرد که در آن نوشته شده بود: «الحج فرادى او جمعاً» (حج به صورت فردی یا جمعی انجام شود). به هر ترتیب ممکن در نهایت آل سعود به یمنی‌ها اجازه حضور در حج را داد.

شاخص‌های میدانی شکستن

نکته قابل توجه در این تحرک مردمی آمادگی و بسیج عمومی و درخواست مردم از رهبران انقلاب است که در تظاهرات خود آن را به صورت درخواست برای صدور مجوز آغاز تجاوز زمینی در عربستان سعودی جهت پایان دادن به خودکامگی آن‌ها مطرح شده است. این ‌نشان از شور و اشتیاق بی‌سابقه مردم یمن است. این در حالی است که متجاوزان بر عکس این موضوع تکیه داشتند و مدعی بودند در پی حملات سنگین و هجمه تبلیغاتی گسترده یمنی ها روحیه خود را از دست خواهند داد. اما واقعیت این بود که هیچ کس از مردم یمن در هیچ استانی که هدف حملات موشکی بود، به ویژه در صنعا از خانه خود خارج نشد و مردم در منازل خود باقی مانده‌اند و زندگی عمومی آن‌ها با اندکی احتیاط بیشتر ادامه پیدا می‌کند.

این در حالی است که صدای معترضان به انقلاب مردمی کاهش پیدا کرده و دیگر هیچ تظاهراتی در رد انقلاب برگزار نمی‌شود و جبهه داخلی یمن هم‌گرایی گسترده‌ای در چارچوب جبهه‌های پنج گانه‌ای که سید عبدالملک بدر الدین الحوثی در اولین سخنرانی خود پس از آغاز تجاوز بر شمرده بود، ایجاد شده است. سخنرانی که وی در آن شاخص‌های استراتژی درگیری آینده را ترسیم کرد، این شاخص‌ها اگر با استراتژی دشمن مقایسه شود، برتری جبهه یمن و شکست طرف مقابل در تحقق اهداف مستقیم از این تجاوز را نشان می‌دهد. 

حال سوالی که در این میان مطرح است نحوه رفتار "همسایه شرور " بعد از شکست‌های چهارگانه است: آیا این کشور عقب‌نشینی کرده و ناتوانی خود در تعیین سرنوشت نظامی جدید را می‌پذیرد و تسلیم اراده و تقدیر جدید یمنی می‌شود که خارج از قیمومت این کشور قرار دارد یا اینکه به ماجراجویی‌های خود ادامه داده و مرحله دوم شامل درگیری‌های زمینی و تن به تن با ملتی را آغاز می‌کند که قرآن کریم تحت عنوان مملکت سبأ آن‌ها را انسان‌هایی قوی و سرسخت معرفی کرده است؟

به این ترتیب این ماجراجویی آغاز مرحله تغییر چهره جزیرة ‌العرب خواهد بود که به نظر می‌رسد سرنوشت محتوم آن است. در غیر این صورت چرا سید عبدالملک حاکمیت عربستان را "شاخ شیطان" معرفی کرده است؟ عبارتی که از حدیث پیامبر سلام (ص) برگرفته شده که می‌فرمایند: از آن زلزله ها و فتنه ها و شاخ شیطان خارج می شود. این در حالی است که پیامبر اعظم (ص) در این حدیث سه بار از یمن و شام به خوبی یاد کرده اند.

کاملا مشخص است که تمامی این گزینه‌ها برای عربستان سعودی و متحدانش تلخ و غمبار و برای یمنی های مقاوم که دست بر ماشه دارند، خوش و شیرین است.

منبع: مشرق
ارسال نظرات
آخرین اخبار