خبرهای داغ:

چه شد که خبرنگار شدم؟

خبرنگار که شده باشی، دیگر زمان و مکان، مرز و محدوده جغرافیایی، فضای حقیقی و مجازی، ملت و دولت، کوچک و بزرگ، زن و مرد، فقیر و غنی و ... و... نمی‌شناسی، بلکه همه وجودت می‌شود انتقال آنچه واقعیت دارد به مردم و البته دفاع از حقوق مظلومان، مبارزه با سلطه‌طلبان و زورگویان و افشای توطئه‌های دشمنان.
کد خبر: ۸۵۵۲۴۰۲
|
۱۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۶
به گزارش خبرگزاری بسیج از بوشهر؛دوران دانشجویی را می‌گذراندم که وارد فعالیت‌های گروهی بسیج دانشجویی شدم و از همان‌جا بود که شخصیت اجتماعی و خط فکری‌ام شکل گرفت؛ شور و شوق، نشاط و پویایی دوران شیرین دانشجویی، حس مطالبه گری و آرمان‌خواهی، تثبیت ارزش‌ها و درک حقایق و رسالت‌های انسان مسلمان و غیره و غیره، همه از نعماتی بود که شاید نتوان جایی خارج از دانشگاه، آن‌ها را تا این حد درک کرد.

فعالیت‌های اجرایی، آن‌طور که باید نمی‌توانند روح کاوشگر را ارضاء کنند و به همین دلیل من هم به دنبال راهی بودم تا بتوانم با آن به درک حقایق بیشتری از آمال و مشکلات جامعه بشری برسم تا شاید بتوانم خدمتی هرچند ناچیز به همنوعانم فراتر از محیط دانشگاه و دانشجویی انجام دهم.

در همان اوضاع‌واحوال بود که با اساتید و بزرگانی آشنا شدم که درد آگاهی بخشی به جامعه، عین خوره به جانشان افتاده بود و از هیچ کاری برای محقق شدن بصیرت و روشن‌بینی مردمشان و علی‌الخصوص جوانان و دانشجویان، دریغ نمی‌کردند.

آن‌ها شاید به معنای عرفی جامعه مدرک استادی یا خبرنگاری نداشتند، اما دغدغه‌ها و روح بزرگشان که نشان از مسئولیت‌پذیری و تعهدشان نسبت به جامعه داشت، برایم شریف بود و دوست داشتم در محضرشان به آنچه می‌خواهم برسم و بنابراین تقریباً راهم را پیداکرده بودم.

از مطالعه، ارائه کنفرانس و یادداشت نویسی در نشریه تا وبلاگ نویسی، خبرنویسی و خبرنگاری و سردبیری پایگاه مجازی خبری تحلیلی، همه را قدم‌به‌قدم، بدون هیچ درس و مدرکی از این حرفه شیرین و مقدس، در محضر آنان تجربه کردم.

در این مسیر آموختم که اگر انسان به دنبال خدمت به خلق خدا و جامعه امام زمان(عج) و یاری مولایش باشد، راهی جز کسب آگاهی و معرفت ندارد و این مهم به دست نمی‌آید مگر بامطالعه! و هنوز چه خوب صدای یکی از همان اساتید در گوشم مانده که همیشه توصیه‌اش را در سه کلمه خلاصه می‌کرد: مطالعه، مطالعه و مطالعه.

همچنین فهمیدم که تحقیق و مطالعه تاریخ و کسب علوم و فنون روز، آشنایی با فضای مجازی و برقراری ارتباط با مردم، از لازمه‌های آگاهی و آگاهی بخشی است و آنجا بود که عظمت کلام امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) را بیش‌ازپیش درک کردم که فرمودند "فضای مجازی به‌اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد".

سپس یاد گرفتم که پس از شکل‌گیری خطوط فکری، درک دردهای مردم آزادی‌خواه و مظلوم، آشنایی با تاریخ و سیر تحول جوامع و همچنین آشنایی با ابزار، دسیسه‌ها و خصم دشمنان اسلام و مسلمین، برای کمک به بیداری افکار عمومی و دفاع از حقوق مردم، باید با ایادی کفر و ظلم و دروغ، مبارزه کرد و در این جنگ، قلم از قدرتمندترین ابزارهاست که خداوند نیز به آن قسم یاد کرده است.

بنابراین، این واقعیت نیز برایم مسجل شد که قلم و آنچه با آن می‌نویسند، مقدس است و کسی که می‌خواهد آن را به دست بگیرد، رسالت سنگینی خواهد داشت و باید امانت‌دار خوبی باشد که در غیر این صورت، سوءاستفاده کنندگان از آن، بهای سنگینی را در پیشگاه خالق بزرگ خواهند داد.

تصمیم داشتم بنویسم، اما بی‌اطلاعی از اصول نوشتن و ترس از عدم مقبولیت نوشته‌هایم در ذهن مخاطبان، من را در استیصال و درجا زدن نگاه داشته بود، تا اینکه بازهم توصیه یکی دیگر از همان اساتید به یاریم آمد و این جمله‌اش شد لقلقه زبانم که "آن‌قدر بنویس و بنویس و بنویس، تا بشوی نویسنده و فراموش نکن که تو می‌توانی"

حالا ابزار و فنونی را در چنته داشتم که با آن‌ها می‌توانستم پای در عرصه اطلاع‌رسانی و مکاتبه و مطالبه، برای خدمت به مردم بگذارم و کم‌کم از فضای وبلاگ نویسی وارد فضای خبری و تحلیلی درزمینهٔ مذهبی شدم.

رفته‌رفته اصول خبرنگاری را هم فراگرفتم و حال دیگر علی‌رغم اینکه به گمشده‌ام رسیده بودم، اما رسالت و مأموریتی بر دوشم سنگینی می‌کرد که تا حد توانم، من را ملزم به ادای دین نسبت به خون پاک شهدا، دفاع از آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب اسلامی و خدمت به آیین محمد(ص) و آلش(ع) کرده و می‌کند.

خبرنگار که شده باشی، دیگر زمان و مکان، مرز و محدوده جغرافیایی، فضای حقیقی و مجازی، ملت و دولت، کوچک و بزرگ، زن و مرد، فقیر و غنی و ... و... نمی‌شناسی، بلکه همه وجودت می‌شود انتقال آنچه واقعیت دارد به مردم و البته دفاع از حقوق مظلومان، مبارزه با سلطه‌طلبان و زورگویان و افشای توطئه‌های دشمنان.

شاید از یک خبرنگار، جز گفتن و نوشتن و انعکاس واقعیات، کار شاق دیگری سر نزند، اما همین ادای تکلیف، می‌تواند کوله باری از خطرات و سختی‌ها و مشکلات را برایش ایجاد کند و نمونه عینی آن‌هم شهدا و جان‌باختگان زیادی که در عرصه خبرنگاری و دفاع از حق و حقیقت، از جان خود گذشتند تا مردم جامعه خود را از زندان ناآگاهی نجات دهند.

به‌راستی می‌توان رسالت خبرنگاری را ادامه رسالت انبیاء و ائمه معصومین دانست، چراکه همان‌طور که آنان خود را مأمور هدایت مردم به‌سوی خالق می‌دانستند، خبرنگاران نیز، مأموران قلم‌به‌دستی هستند که در این دنیای پرفریب، ضمن رعایت تقوا و اخلاق، بصیرت بخشی به هم نوعانشان را سرلوحه کار خود قرار داده‌اند.

در این روزگار که دشمنان با ابزار مختلف و صرف هزینه‌های گزاف، به جنگ همه‌جانبه علیه نظام اسلامی آمده‌اند، خبرنگاران، مأمورین و محافظینی هستند که مجاهدانه در خط مقدم جبهه جنگ نرم تحت لوای فرماندهی ولی امر مسلمین جهان، می‌جنگند.

ناگفته نماند، برخی فرصت‌طلبان نیز هستند که برای رسیدن به اهداف مختلف سیاسی، اقتصادی، مادی و ... وارد این عرصه شریف شده و در حق قلم جفا می‌کنند، اما باید حساب آنان را از خبرنگاران واقعی، متعهد و دلسوز جدا دانست و به فضل خداوند امیدوار بود که عاقبت آنان جز روسیاهی نخواهد بود.

در پایان یاد و خاطره خبرنگار فداکار، شهید محمود صارمی را گرامی داشته و روز پاسداشت حریم قلم و حقیقت را به همه خبرنگاران، نویسندگان، روزنامه‌نگاران و صاحبان اندیشه در عرصه اطلاع‌رسانی صمیمانه تبریک گفته و سعادتمندی و توفیق روزافزون آنان را از خدای متعال مسئلت می‌نمایم.

فهیمه عباسی- خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی منبری ها

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار