تاملی بر یک ترور در روزهای اخیر

به گزارش خبرگزاری بسیج به نقل از دیده بان، جنگ قدرت میان سران گروهک های تروریستی همواره به مناقشات و تصفیه های درونی منجر می شود، چراکه اساسا عناصری وارد چنین فضاهایی می شوند که از حداقل ویژگی های انسانی و شخصیتی برخوردارند.

پس از انتشار خبر ترور رضا کعبی معاون اول سرکرده کومله، گمانه زنی های برای این حادثه می توان متبادر کرد که در متن ذیل به آن می پردازیم.

در خبرها شنیده شد که رضا کعبی معاون اول سرکرده گروهک تروریستی و تجزیه طلب "کومله زحمتکشان کردستان"،17 مردادماه 1394 حدود ساعت 00:20 بامداد مورد سوء قصد درون گروهی قرار گرفته است.

پس از آن و در اقدامی که نشان از عجله و شتابزدگی داشت،شخص کعبی طی مصاحبه ای با رسانه های اقلیم کردستان عراق، سوء قصد کننده را البته به دروغ، یکی از پیشمرگان جدید کومله؛ که شش ماه است وارد این گروهک شده است؛معرفی کرد.

این در حالی بود که ضارب، فرید احمدی از کادرهای قدیمی و 5 ساله گروهک "کومله زحمتکشان کردستان"{شاخه عمر ایلخانی زاده}بوده و در حساس ترین ارگان تشکیلاتی ایشان بنام "واحد آماده"فعالیت و البته جانشین همین واحد بوده است.

بررسی ها نشان میدهد که نحوه اطلاع رسانی از ترور و معرفی شخصیت فرد ضارب با عدم مد نظر قرار دادن پیشینه این فرد صورت پذیرفته است.

گفتنی است فرید احمدی در شهریورماه سال 1393 ،به دلیل برخی اختلافات درون گروهی با سران کومله ایلخانی زاده،به رقیب آن یعنی"کومله مهتدی" ملحق می شود.اما در فاصله بسیار کوتاهی و به طرز مشکوکی به کومله ایلخانی زاده باز می گردد!

همین موضوع باعث بوجود آمدن این شبهه شده است که امکان اینکه ضارب،در زمان ملحق شدن به کومله مهتدی،دوره های ویژه ترور را فرا گرفته ،با برنامه از پیش طراحی شده به کومله ایلخانی زاده بازگشته و به او ماموریت ترور رضا کعبی محول شده باشد،وجود دارد.

آنچه در این بین قابل توجه به نظر میرسد اینست که سرکرده کومله رقیب،بارها در محافل داخلی گروه بر این امر اذعان داشته که رضا کعبی مانع اصلی اتحاد با کومله ایلخانی زاده است و وی را از موانع اصلی بر سر راه خود دیده است.در نتیجه وقتی در پروسه اتحاد شکست خورد و در دقیقه نود،رضا کعبی مانع این اتحاد شده و این گمانه زنی را تقویت میکند که تصمیم به حذف فیزیکی او گرفته و با جذب یکی از کادرهای قدیمی کومله رقیب،تصمیم به عملی کردن طرح خود برای ترور رضا کعبی گرفته است.

با این حال چند فرض دیگر نیز وجود دارد که در روشن شدن ابعاد این اتفاق می تواند حائز اهمیت باشد و چگونگی و اهداف پشت برده سو قصد را روشن نماید.

سوء قصد کننده که میتوان وی را از عوامل نفوذی کومله مهتدی قلمداد کرد ،از کعبی بعنوان معاون سرکرده کومله کینه ای به دل داشته که زمینه ساز استفاده از وی در ترور باشد.کینه فرید احمدی از آنجا آغاز شد که،رضا کعبی به همسر وی، از زنان جوان کمپ کومله بوده،نظر سوء داشته و گفته می شود زمانی قصد تعرض و تجاوز اخلاقی به او را داشته است،احمدی نیز پس از اطلاع از موضوع و برای انتقام گیری،همسرش را ابتدا به شهر(سلیمانیه)می فرستد و خود برای کشتن رضا کعبی و تدارک مقدمات آن به کمپ "بانه گه وره"باز می گردد.

از سوی دیگر در بررسی های مشخص و موارد ناشی از اختلافات داخلی گروه، این نکته نباید مغفول بماند که ضارب،داماد فریبا محمدی مسئول اجرایی گروهک تروریستی کومله و عضو کمیته مرکزی بوده است و موضوع رابطه نامشروع رضا کعبی با فریبا محمدی مدتها در داخل گروه،بر سر زبان ها بوده و همین امر،باعث تقویت چرایی انتخاب وی بعنوان سوقصد کننده می شود.

فساد اخلاقی رضا کعبی و موارد متعدد تجاوزهای اخلاقی وی از جمله گزاره هایی است تاثیر آن را نباید در همه تصمیم گیری ها و اتفاقات درونی این گروهک مورد بی توجهی قرار داد.

فرض دیگر، انگشت اتهام را به سوی عمر ایلخانی زاده، سرکرده گروهک تروریستی کومله که رضا کعبی معاون اول وی هست،نیز نشانه می رود!

این فرضیه از آنجا قوت می گیرد که با توجه به نزدیکی زمان برگزاری کنگره کومله و انتخاب رهبر جدید،با توجه به اینکه عمر ایلخانی زاده،موقعیت و جایگاه خود را در خطر دیده و تنها رقیب برای رهبری را رضا کعبی می داند،تصمیم به ترور او گرفته باشد.

عمر ایلخانی زاده سالهاست بطور متوالی بعنوان رهبر کومله انتخاب می شود و در هر دوره و کنگره،رضا کعبی را سایه به سایه خود دیده و از جانب او احساس خطر کرده است.

مسئله ای که با توجه به ماهیت اعضای کومله می تواند پررنگ باشد، خودزني کعبی است، تا با این کار،از حکومت اقلیم کردستان عراق امکانات و تجهیزات نظامی،لجستیکی و کمکهای بیشتری را دریافت کرده و برای مظلوم نمایی و جلب توجه،دست به چنین اقدامی زده باشند.این سوء قصد می تواند یک سناریوی از پیش طراحی شده از سوی شخص رضا کعبی برای مطرح کردن نام خود در عالم گروهک های تروریستی و به قدرت رسیدن و قرار گرفتن در راس کومله باشد!رضا کعبی که سالها سودای رهبری کومله را در سر می پرورانده،با این سناریو،هم نامش بر سر زبان ها می افتد و هم اینکه درصد به قدرت رسیدن او به بالاترین حد ممکن خواهد رسید!

ناگفته نماند که رضا کعبی از سال گذشته به دنبال تاسیس کومله ای جدید بوده و در همین راستا،از مدتها قبل در حال جمع کردن منشعبین کومله بوده است.

فرار راحت ضارب از مهلکه و از طرفی عدم تلاش برای دستگیری وی آنهم در محوطه مقر کمیته مرکزی؛ که نیروهای واحد آماده در آن مکان حضور دارند؛ عدم اصابت حتی یک گلوله به رضا کعبی در حالیکه ابتکار عمل در دست فرید احمدی بوده! مکث چند دقیقه ای ضارب در شلیک به سمت رضا کعبی،همه و همه دست به دست هم داده است تا معاون سرکرده کومله از سوء قصد جان سالم به در ببرد!

پس از این موارد گفتنی است که گروهک کومله و رضا کعبی طبق روال معمول،باز هم انگشت اتهام را در این ارتباط به سمت جمهوری اسلامی ایران نشانه رفته و سوء قصد کننده را عامل ایران معرفی می کند.اما اگر همانطوریکه گروهک تروریستی کومله اعلام کرده،جمهوری اسلامی در این سوء قصد دست داشته و اگر ایران،تا این اندازه نفوذ داشته که وارد کمپ گروهک کومله شده و رودروی رضا کعبی قرار بگیرد،پس چرا کار را تمام نکرده است؟؟!!

البته این اولین باری نیست که در چنین مواقعی،گروهک تروریستی کومله،انگشت اتهام را به سوی جمهوری اسلامی ایران نشانه می رود.

گروهک کومله از آتش سوزی جنگل ها و مراتع گرفته تا خشکسالی دریاچه ارومیه و... همه و همه را به جمهوری اسلامی ایران منتسب می کند! و با این ترفند،قصد تبرئه خود را دارد.

برآیند گزارش فوق نشان میدهد که این سوءقصد یک اقدام درون تشکیلاتی بود و بازخوردها آن نیز در روزهای آتی نمایان خوهد شد.