خبرگزاری بسیج مازندران، وقتی اصرارش را دیدم سعی کردم با پیش کشیدن بیماری خودم و دست تنها بودن خانواده وی را از حضور در جبهه بازدارم.
دلایل ما برایش قانع کننده نبود و بالاخره رضایت نامه
حضور در آموزش اولیه برای حضور در جبهه را دریافت کرد و به منطقه گهرباران برای
دریافت آموزش اولیه دفاع مقدس حاضر شد و سه ماه در این منطقه دوره آموزشی دید و پس
از آن راهی کردستان شد.
غرق در صحبتهای پدر شهید بالویی شدم هنوز باورش برایم
سخت بود، در ذهنم کودک 13 ساله را تجسم میکردم به نگاه وسط صحبتهاییش پریدم و
گفتم واقعا شما اجازه دادید که با سن کم در جبهه حضور پیدا کند؟
پدر شهید بالویی با متانت خاص جواب داد، مخالف رفتنش به
جبهه به دلیل سن پایین بودم ولی وقتی اصرار و حرکاتها و برخی مواقع صحبتهایش را
میشنیدم واقعا مخالفتم را بیهود دیدم، اصرار داشت که حتما اجازه بگیرد، حتی مسجد
هم بدون اجازه ما نمیرفت، به همین دلیل سعی کرد با گفتار و رفتار خودش من و مادرش
را برای حضور در جبهه قانع کند و بالاخره در سن 13 سالگی موفق شد که رضایت نامه را
بگیرد.