به گزارش بسیج، «حسن عبدالله» کارشناس پاکستانی در روزنامه «داون نیوز» نوشت که بسیاری از شبهنظامیان و حامیان آنها به ویژه در افغانستان و پاکستان در حال خارج شدن از شوک مرگ ملاعمر و ایجاد داستان جدید برای پاسخ به پرسشهای مخالفان هستند.
چرا مرگ ملا عمر پنهان نگه داشته شد؟ آیا ملاعمر تنها یک چهره نمادین بود که توسط برخی شخصیتهای دارای قدرت و نفوذ طالبان نزدیک به سازمانهای امنیتی پاکستان گروگان گرفته شده بود؟ آیا بیانیه رسمی اخیر طالبان افغان مبنی بر اختلافات درونی و کشمکشهای قدرت در این گروه، قابل استناد است؟ آیا گروه القاعده قدرتمندترین همپیمان خود را از دست داده است؟ این پرسشهایی است که پس از مرگ ملا عمر مطرح شده است.
باوجود مطرح شدن این پرسشها در میان شبهنظامیان، تحریک طالبان پاکستان و القاعده سکوت اختیار کردند و نتیجهگیری را برعهده اعضای این گروهها گذاشتند.
بیشتر فرماندهان تحریک طالبان چه از طریق ایمیل و چه از طریق تلفن از دسترس خارج شدند و زمانی که با تعدادی از آنها ارتباط بر قرار شد، آنها این خطا و تاخیر در برقراری ارتباط را به درگیریهای اخیر در دو سوی خط دیورند نسبت دادند اما در هر صورت این فرماندهان تأکید کردند که مرگ ملاعمر تأثیر چندانی بر هدف کلی آنها نخواهد گذاشت.
«محمد خراسانی» سخنگوی تحریک طالبان پاکستان، به خبرنگاران گفت که هیچ پرسشی در مورد تغییر مسیر طالبان وجود ندارد. طالبان برای ملاعمر دعا میکنند اما مردم باید بدانند که این گروه وارد موضواعت قومیتهای شخصی نشدهاند.
خراسانی افزود: «اشخاص میمیرند اما انساانها نه.»
در حالی که برخی دیگر میکوشند که پنهان نگه داشتن مرگ رهبر طالبان افغان را یک «تاکتیک جنگی» معرفی کنند.
یکی از فرماندهان نزدیک به «ملا فضلالله» رهبر تحریک طالبان پاکستان گفت که مرگ کسی نباید برای مدت طولانی پنهان باشد اما این یک قاعده کلی است و شرایط ویژه کنونی نیز قوانین خاص خودش را دارد. این یک جنگ است و ما نیز آگاه هستیم که بنابر دلایل استراتژیک، مرگ رهبر طالبان نیز میتواند به شکل یک راز حفظ شود و شما نیز نباید تا این حد جنجال ایجاد کنید.
در یک تالار گفتوگوی آنلاین، تعدادی از حامیان طالبان در مورد چند شاخه شدن این گروه ابراز نگرانی کردند.
برخی از حامیان طالبان افغان در گروهی در فیسبوک پرسشی را مطرح کردند مبنی بر اینکه به نظر میرسد پاکستان به دنبال وارد کردن طالبان افغان به صحنه اصلی سیاست است. این گروه چه شانسهایی برای پذیرش این دموکراسی دارد؟
اما ملا اختر منصور رهبر جدید طالبان افغان با انتشار پیامی مبنی بر قوانین شریعت به عنوان تنها قانون حاکم، این نگرانیها را برطرف کرده است.
وی پس از انتخابش به عنوان رهبر گروه طالبان افغانستان در اولین اظهارات خود گفت که دموکراسی و اینگونه ایدئولوژیهای بیفایده قابل قبول نیست و هدف ما اجرای احکام شریعت است بنابراین تنها راه رسیدن به آن، جهاد است.
در حالی که برخی در پاکستان براین باورند که پس از مرگ ملاعمر، روابط طالبان افغانستان و گروه القاعده ضعیف خواهد شد اما در عمل این مسئله به گونه دیگری رقم خورد. یکی از معاونان ملا اختر منصور، سراجالدین حقانی بود.
سراجالدین یکی از محبوبترین افراد میان شبهنظامیان است که آمریکا وی را به انجام بسیاری از خسارتها به افغانستان متهم میکند.
سراجالدین حقانی علاوه بر اداره شبکه حقانی، در بسیاری از محافل داخلی گروه القاعده و نشستهای شورای این گروه نیز حضور دارد.
علاوه براین، طالبان افغان در بیانیه رسمی خود مدعی شدند که فعالیاتهای آنها محدود به افغانستان است اما در واقع آنها به پناه دادن به جنگجویان القاعده ادامه میدهند به عنوان نمونه، طالبان افغان به جنگجویان القاعده که از عملیات نظامی «ضرب غضب» پاکستان در وزیرستان شمالی گریخته بودند، در ولایت هلمند پناه داد.
«قاری ابوبکر» یکی از اعضای گروه القاعده، به رسانه السحاب گفت: ارتباط ما با طالبان افغان یک ارتباط ایدئولوژیکی مستحکم است. طالبان افغان از حکومت در افغانستان بخاطر حفاظت از ما سقوط کرد و هیچ پرسشی در مورد جدایی طالبان افغان و گروه القاعده در جنگ افغانستان وجود ندارد.
این در حالی است که گروههای منشعب نیز نظر گروه القاعده مبنی بر مشترک بودن اهداف اساسی این گروه و طالبان افغان را دارند. به عنوان نمونه، «احسانالله احسان» سخنگوی جماعت الاحرار تحریک طالبان پاکستان، گفت که در حالی که تحریک طالبان پاکستان و طالبان افغان اختلافاتی را در استراتژیها و مسائل مختلف خودشان دارند اما اهداف ما یکی است. مشخص است که ناتو، نیروهای افغان و دیگر نیروهای نظامی تحریک طالبان پاکستان و طالبان افغان را هدف قرار میدهند بنابراین چرا ما نباید علیه آنها بجنگیم؟
آیا گروه تروریستی داعش تحریک طالبان پاکستان و القاعده را به حاشیه خواهد کشاند؟
در این زمینه، تحریک طالبان پاکستان، جماعت الاحرار، القاعده و طالبان افغان نمیتوانند چالش نوظهور اعلام دولت اسلامی «ابوبکر البغدادی» رهبر گروه تروریستی داعش را نادیده بگیرند.
براساس گزارشها، گروه تروریستی داعش تا حدودی در جذب برخی از افراد طالبان افغان و گروه القاعده و اجبار برای بیعت کردن با بغدادی موفق بوده است و بنابر دستور رهبر گروه تروریستی داعش، هر «جنگجویی» که از بیعت با بغدادی سرباز بزند، شورشی شناخته شده و باید آماده مرگ باشد.
در ماههای اخیر نیز بغدادی و حامیانش به دنبال بیاعتبار کردن ملا عمر رهبر سابق طالبان افغان بودند زیرا به عقیده آنها، وی ارتباطی با مسلمانان نداشت و با توجه به دیدگاه ناسیونالیستی، ملا عمر مناسب خلافت و بیعت نبوده است.
در پی انتشار خبر مرگ ملاعمر، حامیان گروه تروریستی داعش با استفاده از این مسئله، به دنبال بیاعتبار کردن گروه القاعده و طالبان افغان هستند. به عقیده آنها، طالبان افغان با پنهان کردن خبر مرگ ملاعمر و انتشار بیانیه به نام وی مرتکب خیانت شدهاند و جنگجویان طالبان افغان به نیروهای ملیگرا محدود شده که دوران آنها به سر آمده است.
آنها همچنین ضمن انتقاد از «ایمن ظواهری» رئیس گروه القاعده، وی را متهم به فریبکاری میکنند زیرا ظواهری از مرگ ملاعمر اطلاع داشته است اما بجای بیعت با ابوبکر البغدادی، با یک فرد مرده اعلام بیعت مجدد کرده است.
اگرچه گزارشهای مبنی بر تلاش گروه تروریستی داعش برای قدرت یافتن در مناطق شرقی افغانستان منتشر شده، رهبران القاعده و طالبان افغان از پایان یافتن تنشها در این مناطق خبر میدهند.
قاری ابوبکر همچنین براین باور است که در نهایت به سمتی پیش میرویم که مردم با آگاهی در انجام اقدامات احساسی و بدون تفکر پیشی میگیرند. این جنگ پایانی ندارد و تنها فاز جدیدی در حال آغاز شدن است.