واکنش آزادگان به انتخاب آیتالله خامنهای/جوانان با مطالعه آثار دفاع مقدس روحیه مقاومت و استکبار ستیزی خود را افزایش دهند
به گزارش خبرگزاری بسیج
از یزد: محمد احرامیان پور درسال 1340در محله شاه ابوالقاسم یزد به دنیا آمد.وی در
8سالگی پدر را از دست داد و مادر سرپرستی وی را به عهده گرفت. در سال 58 به مناطق
عملیاتی سیستان و بلوچستان و یک سال بعد به قصر شیرین منتقل شد .
محمد
اولین ماموریت جنگی خود را در آذر سال 60 تجربه کرد و در سال 61همزمان با شهادت
مادر در جریان به شهادت رساندن آیت الله صدوقی به یزد بازگشت و تا سال 63 در یزد
بود.
در
سال 63 و با حضور در مرحله نخست عملیات بدردر منطقه شرق دجله به اسارت در آمد. وی
که از فرماندهان دفاع مقدس به حساب می آید متواضعانه از طرح این موضوع اجتناب کرد
و پس از پایان مصاحبه دوستان وی این مطلب را بیان کردند.
احرامیان
پور از حال و هوای دوران اسارت گفت: بنده در دوران اسارت به دلیل اینکه جانشین
گردان بودم سعی می کردم چندان در مسائل دوستان آزاده در گیر نشوم تا مبدا عراقی ها
حساس شده و به مسئولیت بنده پی ببرند و بخواهند که از این طریق اطلاعاتی به دست
بیاورند فلذا جور بنده در رفع مشکلات اسرا را دوستانم و به ویژه جناب
محمدرضا صدیقی که ارشد آسایشگاه بودند می کشیدند.
پس
از یک سال حضور در یک اردوگاه عراقی ها برای اینکه اتحاد بچه ها را بشکنند تصمیم
به جابه جایی نیروها گرفتند و به همین جهت بنده و یکسری از دوستان دیگر را به
اردوگاه «انبر» منتقل کردند و دوباره پس از سه سال این داستان تکرار شد.
وی
بیان کرد: شیرین ترین خبر، خبر آزادی بود چرا که بعد از این خبر توانستیم برای
اولین بار تا پاسی از شب در محوطه اردوگاه قدم بزنیم و با هم آزادانه صحبت کنیم.
قطعاً
از هر آزاده ای سراغ تلخ ترین خاطره را بگیرید از رحلت حضرت امام(ره) نام می برد
واقعاً لحظات تلخی بود از آسایشگاه ها صدای گریه بلند بود و کسی باور نمی کرد که
امام فوت کرده اند.
و
حادثه تلخ دیگر هم پخش ترانه ها و فیلم های نامناسب در آسایشگاه ها بود که یک هفته
بچه ها اعتصاب کردند و حتی در آسایشگاه اسرای کوچکتر آن ها را با کتک
مجبور به شنیدن و دیدن آن برنامه ها می کردند که لحظات سختی بر ما
می گذشت چون کاری از دستمان بر نمی آمد و بحمدالله با پایداری بچه ها موفق نشدند.
وی
اظهار کرد: پس از رحلت امام(ره) این دغدغه وجود داشت که چه کسی کشتی انقلاب را
هدایت خواهد کرد و اصلاً آن فرد، توانایی این کار را خواهد داشت؟ زمانی که رهبر
معظم انقلاب علی رغم میل باطنی خودشان این مسئولیت را پذیرفتند و با توجه به سابقه
ایشان در انقلاب، اردوگاه غرق در شادی و نشاط شد و بچه ها سجده شکر به جا آوردند.
احرامیان
پور گفت: زمانی که وارد خاک ایران شدیم با توجه به اینکه ما جزو گروه های مرحله
ششم بودیم محبت مردم و استقبال وصف ناپذیز آنان اجازه عکس العمل خاصی را به ما نمی
داد اما شاید مهمترین عکس العمل ریختن اشک شوق بود.
در
پایان امروز جوانان عزیز ایران اسلامی بیش از گذشته هوشیار هستند چرا که من میبینم
در اکثر همایش های حساس انقلاب اعم از راهپیمایی ها، انتخابات و... حضور دارند اما
با این وجود می خواهم با مطالعه آثار دفاع مقدس و خاطرات شیرین آزادگان بر روحیه
مقاومت و استکبار ستیزی خود بیفزایند تا انشاالله همانطور که تاکنون
در مقابل دشمن کوتاه نیامدیم عزت خویش را حفظ کنیم.