تأکید امام محمد باقر(ع) به تربیت شاگردان برجسته در کنار ساماندهی به مسائل فرهنگی و اجتماعی
امام باقر(ع) که رهبری دینی جامعه اسلامی را بر عهده داشت، در کنار ساماندهی به مسائل فرهنگی و اجتماعی زمان خود، شاگردان برجسته بسیاری را تربیت و راهی سرزمین های اسلامی کرد.
اسلام در زمان امام باقر(ع) دست خوش تحریف های فراوان شد. ممنوعیت نقل حدیث از زمان خلیفه دوم و سپس گسترش احادیث جعلی موجب شده بود، مردم از شاه راه هدایت دور شوند. «بی خبری مردم زمانی به اوج رسید که فتوحات اسلام آغاز شد. زمامداران و به پیروی از آنها مردم، به طوری مشغول کشورگشایی و امور ظاهری و مسائل مالی شدند که فعالیت علمی و تربیت دینی کنار گذاشته شد تا حدی که وقتی ابن عباس در آخر رمضان در بصره بر منبر گفت: «اخرجوا صدقة صومکم»، مردم معنای حرف او را نفهمیدند. لذا ابن عباس از کسانی که اهل مدینه بودند و در بصره حضور داشتند، خواست برخیزند و مفهوم صدقه فطره را توضیح دهند. آنها نیز ندانستند و فرو ماندند».
به طور کلی، تعصب بنی امیه و به وجود آمدن فرقه های انحرافی مثل خوارج، مرجئه و عثمانیه و رواج مفاهیم آیین یهود یا اسرائیلیات موجب شده بود، مسلمانان سردرگم و ناتوان شوند. در دوران امامت امام باقر و سپس امام صادق(ع)، حکومت بنی امیه روزهای پایانی زمامداری خود را سپری می کرد و آل عباس در تکاپوی غصب ردای خلافت بود. بنابراین، شکاف موجود می توانست زمینه مناسبی برای رشد فرهنگی جامعه اسلامی باشد.
«با نگاهی کوتاه به مستندات فقهی و تفسیری شیعه، به خوبی می توان دریافت که بخش زیادی از روایات فقهی، اخلاقی و تفسیری شیعه از امام باقر(ع) نقل شده است. وسائل الشیعه و کتب تفسیری مانند البرهان از بحرانی و صافی از فیض کاشانی، حاوی روایات زیادی در زمینه تبیین مسائل فقهی و توضیح آیات قرآن و شأن نزول آنهاست که از آن حضرت روایت شده است. علاوه بر اینها، مقدار زیادی اخبار تاریخی درباره امیرالمؤمنین و جنگ صفین نیز از آن حضرت نقل شده است. همچنین، در زمینه اخلاقیات، جملات پرمغزی از امام باقر(ع) روایت شده؛ جملات قصاری که در نهایت زیبایی برخاسته از روح معصوم و کمالات درونی امام است».
از نمونه های برجسته فعالیت های امام باقر(ع) در زمینه گسترش اخلاق اسلامی در جامعه، می توان به مبارزه او با افراد متعصب اشاره کرد. آن حضرت، زهد و پرهیزکاری را با بهره مندی از نعمت های دنیوی مغایر نمی دانست. نقل است یکی از حافظان قرآن، آن حضرت را به همراه دو غلام سیاه مشغول کار کردن روی زمین زراعی دید. جلو رفت تا امام را موعظه کند. آنگاه خطاب به امام گفت: اگر در این حال اجلت فرا رسد، چه خواهی کرد؟ امام باقر(ع) فرمود: «اگر در این شرایط از دنیا بروم، در اطاعت خدا بوده ام».
امام باقر(ع) که رهبری دینی جامعه اسلامی را بر عهده داشت، در کنار ساماندهی به مسائل فرهنگی و اجتماعی زمان خود، شاگردان برجسته بسیاری را تربیت و راهی سرزمین های اسلامی کرد. افرادی مثل جابر بن یزید جعفی، محمد بن مسلم، ابان بن تغلب و ابوبصیر اسدی از درس آموختگان مکتب امام باقر(ع) بودند. همچنین کسانی مانند ابن مبارک، زهری، اوزاعی، ابوحنیفه، مالک، شافعی، زیاد بن منذر و بلاذری نیز در شمار راویان آن حضرت بوده اند.
دستاوردهای امام باقر(ع)
دوران امامت امام باقر(ع) دستاوردهای گران مایه ای برای اسلام داشت که بیان همه آنها از توان ما و منابع موجود تاریخی و روایی خارج است. بنابراین، به چند مورد اشاره می کنیم. امام باقر(ع) مبانی عقیدتی و باورهای دینی جامعه اسلامی را تقویت کرد. همچنین اندیشه های انحرافی و باورهای نادرستی را که به قلمرو اسلام راه یافته بود، نقد و تخطئه کرد. آن حضرت فرهنگ فقهی و احکام شریعت را گسترش داد. با به کارگیری روش های غلط در کار اجتهاد و استنباط احکام فقهی، به مبارزه پرداخت. شاگردانی کارآمد تربیت کرد که در میدان فقه و کلام و مباحث اخلاقی و اجتماعی زبانزد بودند و جامعه شیعی را به سمت اندیشه های ناب اسلامی هدایت کرد. امام محمد باقر(ع) تشکیلات شیعی را از خطر انحطاط و نابودی زیر چرخ های حاکمیت امویان نجات داد و با در پیش گرفتن و آموختن خط و مشی تقیه، اندیشه های اعتقادی سیاسی شیعه را گسترش داد. همچنین الگوهای عملی درستی را به جامعه اسلامی معرفی کرد که در زمینه عبادت، زهد، کار و تلاش، علم و اخلاق و حضور مفید و سازنده در اجتماع کارآمد بود.
شهادت
امام محمدباقر(ع) پس از عمری تلاش در میدان بندگی خدا و زنده کردن دین و گسترش علم و فعالیت های اجتماعی، در هفتم ذی الحجه سال 114 به شهادت رسید.
درباره تاریخ شهادت آن حضرت، نقل قول های متفاوتی وجود دارد. گروهی از مورخان، تاریخ شهادت آن حضرت را سال 117 و برخی دیگر سال 118 بیان می کنند. گروهی نیز سال های 113، 115، 116 و حتی 111 هجری را تاریخ شهادت امام باقر(ع) نقل کرده اند، ولی بیشترین منابع تاریخی، سال 114 را مستند دانسته اند. همچنین علت وفات آن حضرت، در منابع روایی و تاریخی، مسمومیت بیان شده است؛ مسمومیتی که حکومت امویان در آن دخیل بود. در برخی روایات آمده است. امام باقر(ع) مسموم شد و بر اثر این مسمومیت، بدن آن حضرت متورم شد و به شهادت ایشان انجامید. در اینکه چه فرد یا افرادی در این ماجرا دست داشتند، نقل های متفاوتی وجود دارد. برخی منابع، هشام بن عبدالملک را عامل اصلی این جنایت بیان کرده اند و برخی دیگر ابراهیم بن ولید را مسموم کننده امام باقر(ع) معرفی می کنند. در برخی روایات نیز از زید بن حسن نام برده شده؛ چراکه وی کینه ای دیرینه نسبت به امام باقر(ع) داشته است. با این حال، شکی نیست که امام باقر(ع) در دوران حکومت هشام بن عبدالملک به شهادت رسیده است؛ زیرا خلافت هشام از سال 105 تا سال 125 هجری بوده و آخرین سال وفات آن حضرت در کتاب های تاریخی، سال 118 هجری بیان شده است.
نقل ها مبنی بر تاریخ شهادت آن حضرت به ظاهر متفاوت است. با این حال، با قدری تأمل در منابع روایی درمی یابیم که عامل شهادت آن حضرت می تواند چند نفر باشد که در هر روایت از یکی نام برده شده است. بعید نیست که هشام برای قتل غیرآشکار امام انگیزه ای قوی داشته است.
امام باقر(ع) در مباحث علمی و دینی اهل جدال نبود. نخست، مطلب حق را می گفت. سپس ساکت می شد و به ذهن ها و اندیشه ها فرصت می داد درباره سخنانش فکر کنند و به جمع بندی و نتیجه گیری دقیق تر برسند. بحث آن حضرت با پیروان ادیان و مکاتب فقهی، بحث غالب و مغلوب نبود، بلکه هدف امام باقر(ع) این بود که طرف مقابل را قانع کند. آن حضرت هرگز در برابر تکذیب ها مقابله به مثل نمی کرد، بلکه می کوشید مطلب را از طریق دیگر و با منطقی دیگر بیان و در پایان، شخص مورد نظر را به حقیقت آگاه کند.
ذکر
امام صادق(ع) در وصف اخلاق و عبادت پدرش چنین می فرماید:
پدرم بسیار ذکر خدا می گفت. با او غذا می خوردم و او ذکر خدا می گفت. با مردم سخن می گفت، ولی این امر او را از ذکر خدا باز نمی داشت. می دیدم زبان به کامش می چسبد، ولی با این حال، از گفتن ذکر لا اله الا الله باز نمی ایستد. ما را جمع می کرد و به ما می فرمود: تا سر زدن آفتاب ذکر خدا بگوییم و هر کدام از ما را که خواندن می دانست، به تلاوت قرآن سفارش می کرد و به دیگران می گفت ذکر بگویند.
به طور کلی، تعصب بنی امیه و به وجود آمدن فرقه های انحرافی مثل خوارج، مرجئه و عثمانیه و رواج مفاهیم آیین یهود یا اسرائیلیات موجب شده بود، مسلمانان سردرگم و ناتوان شوند. در دوران امامت امام باقر و سپس امام صادق(ع)، حکومت بنی امیه روزهای پایانی زمامداری خود را سپری می کرد و آل عباس در تکاپوی غصب ردای خلافت بود. بنابراین، شکاف موجود می توانست زمینه مناسبی برای رشد فرهنگی جامعه اسلامی باشد.
«با نگاهی کوتاه به مستندات فقهی و تفسیری شیعه، به خوبی می توان دریافت که بخش زیادی از روایات فقهی، اخلاقی و تفسیری شیعه از امام باقر(ع) نقل شده است. وسائل الشیعه و کتب تفسیری مانند البرهان از بحرانی و صافی از فیض کاشانی، حاوی روایات زیادی در زمینه تبیین مسائل فقهی و توضیح آیات قرآن و شأن نزول آنهاست که از آن حضرت روایت شده است. علاوه بر اینها، مقدار زیادی اخبار تاریخی درباره امیرالمؤمنین و جنگ صفین نیز از آن حضرت نقل شده است. همچنین، در زمینه اخلاقیات، جملات پرمغزی از امام باقر(ع) روایت شده؛ جملات قصاری که در نهایت زیبایی برخاسته از روح معصوم و کمالات درونی امام است».
از نمونه های برجسته فعالیت های امام باقر(ع) در زمینه گسترش اخلاق اسلامی در جامعه، می توان به مبارزه او با افراد متعصب اشاره کرد. آن حضرت، زهد و پرهیزکاری را با بهره مندی از نعمت های دنیوی مغایر نمی دانست. نقل است یکی از حافظان قرآن، آن حضرت را به همراه دو غلام سیاه مشغول کار کردن روی زمین زراعی دید. جلو رفت تا امام را موعظه کند. آنگاه خطاب به امام گفت: اگر در این حال اجلت فرا رسد، چه خواهی کرد؟ امام باقر(ع) فرمود: «اگر در این شرایط از دنیا بروم، در اطاعت خدا بوده ام».
امام باقر(ع) که رهبری دینی جامعه اسلامی را بر عهده داشت، در کنار ساماندهی به مسائل فرهنگی و اجتماعی زمان خود، شاگردان برجسته بسیاری را تربیت و راهی سرزمین های اسلامی کرد. افرادی مثل جابر بن یزید جعفی، محمد بن مسلم، ابان بن تغلب و ابوبصیر اسدی از درس آموختگان مکتب امام باقر(ع) بودند. همچنین کسانی مانند ابن مبارک، زهری، اوزاعی، ابوحنیفه، مالک، شافعی، زیاد بن منذر و بلاذری نیز در شمار راویان آن حضرت بوده اند.
دستاوردهای امام باقر(ع)
دوران امامت امام باقر(ع) دستاوردهای گران مایه ای برای اسلام داشت که بیان همه آنها از توان ما و منابع موجود تاریخی و روایی خارج است. بنابراین، به چند مورد اشاره می کنیم. امام باقر(ع) مبانی عقیدتی و باورهای دینی جامعه اسلامی را تقویت کرد. همچنین اندیشه های انحرافی و باورهای نادرستی را که به قلمرو اسلام راه یافته بود، نقد و تخطئه کرد. آن حضرت فرهنگ فقهی و احکام شریعت را گسترش داد. با به کارگیری روش های غلط در کار اجتهاد و استنباط احکام فقهی، به مبارزه پرداخت. شاگردانی کارآمد تربیت کرد که در میدان فقه و کلام و مباحث اخلاقی و اجتماعی زبانزد بودند و جامعه شیعی را به سمت اندیشه های ناب اسلامی هدایت کرد. امام محمد باقر(ع) تشکیلات شیعی را از خطر انحطاط و نابودی زیر چرخ های حاکمیت امویان نجات داد و با در پیش گرفتن و آموختن خط و مشی تقیه، اندیشه های اعتقادی سیاسی شیعه را گسترش داد. همچنین الگوهای عملی درستی را به جامعه اسلامی معرفی کرد که در زمینه عبادت، زهد، کار و تلاش، علم و اخلاق و حضور مفید و سازنده در اجتماع کارآمد بود.
شهادت
امام محمدباقر(ع) پس از عمری تلاش در میدان بندگی خدا و زنده کردن دین و گسترش علم و فعالیت های اجتماعی، در هفتم ذی الحجه سال 114 به شهادت رسید.
درباره تاریخ شهادت آن حضرت، نقل قول های متفاوتی وجود دارد. گروهی از مورخان، تاریخ شهادت آن حضرت را سال 117 و برخی دیگر سال 118 بیان می کنند. گروهی نیز سال های 113، 115، 116 و حتی 111 هجری را تاریخ شهادت امام باقر(ع) نقل کرده اند، ولی بیشترین منابع تاریخی، سال 114 را مستند دانسته اند. همچنین علت وفات آن حضرت، در منابع روایی و تاریخی، مسمومیت بیان شده است؛ مسمومیتی که حکومت امویان در آن دخیل بود. در برخی روایات آمده است. امام باقر(ع) مسموم شد و بر اثر این مسمومیت، بدن آن حضرت متورم شد و به شهادت ایشان انجامید. در اینکه چه فرد یا افرادی در این ماجرا دست داشتند، نقل های متفاوتی وجود دارد. برخی منابع، هشام بن عبدالملک را عامل اصلی این جنایت بیان کرده اند و برخی دیگر ابراهیم بن ولید را مسموم کننده امام باقر(ع) معرفی می کنند. در برخی روایات نیز از زید بن حسن نام برده شده؛ چراکه وی کینه ای دیرینه نسبت به امام باقر(ع) داشته است. با این حال، شکی نیست که امام باقر(ع) در دوران حکومت هشام بن عبدالملک به شهادت رسیده است؛ زیرا خلافت هشام از سال 105 تا سال 125 هجری بوده و آخرین سال وفات آن حضرت در کتاب های تاریخی، سال 118 هجری بیان شده است.
نقل ها مبنی بر تاریخ شهادت آن حضرت به ظاهر متفاوت است. با این حال، با قدری تأمل در منابع روایی درمی یابیم که عامل شهادت آن حضرت می تواند چند نفر باشد که در هر روایت از یکی نام برده شده است. بعید نیست که هشام برای قتل غیرآشکار امام انگیزه ای قوی داشته است.
امام باقر(ع) در مباحث علمی و دینی اهل جدال نبود. نخست، مطلب حق را می گفت. سپس ساکت می شد و به ذهن ها و اندیشه ها فرصت می داد درباره سخنانش فکر کنند و به جمع بندی و نتیجه گیری دقیق تر برسند. بحث آن حضرت با پیروان ادیان و مکاتب فقهی، بحث غالب و مغلوب نبود، بلکه هدف امام باقر(ع) این بود که طرف مقابل را قانع کند. آن حضرت هرگز در برابر تکذیب ها مقابله به مثل نمی کرد، بلکه می کوشید مطلب را از طریق دیگر و با منطقی دیگر بیان و در پایان، شخص مورد نظر را به حقیقت آگاه کند.
ذکر
امام صادق(ع) در وصف اخلاق و عبادت پدرش چنین می فرماید:
پدرم بسیار ذکر خدا می گفت. با او غذا می خوردم و او ذکر خدا می گفت. با مردم سخن می گفت، ولی این امر او را از ذکر خدا باز نمی داشت. می دیدم زبان به کامش می چسبد، ولی با این حال، از گفتن ذکر لا اله الا الله باز نمی ایستد. ما را جمع می کرد و به ما می فرمود: تا سر زدن آفتاب ذکر خدا بگوییم و هر کدام از ما را که خواندن می دانست، به تلاوت قرآن سفارش می کرد و به دیگران می گفت ذکر بگویند.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار